fa
jalali
1381
10
1
gregorian
2003
1
1
11
44
online
1
fulltext
fa
بررسی مقایسهای شیوع اعتیاد به تریاک در انفارکتوس میوکاردخاموش (Silent) با غیرخاموش (Non-Silent)
Comparison of Opium Addiction in Silent With Non-Silent Myocardial Infarction
مقدمه: انفارکتوس میوکارد خاموش نوعی انفارکتوس قلبی است که در زمان بروز تشخیص داده نمی شود و تنها بطور تصادفی مشخص میگردد. هدف: این بررسی برای تعیین شیوع اعتیاد به تریاک در انفارکتوس میوکارد خاموش و مقایسه آن باانفارکتوس میوکارد غیرخاموش انجام گردید مواد و روشها: 676 بیمار (495 نفرمذکر، 181 نفر مؤنث) که برمبنای الکتروکاردیوگرام با تشخیص انفارکتوس میوکارد تمام دیوارهای به یکی ازکلینیکهای سرپائی خصوصی شهرستان رشت مراجعه کرده بودند مورد بررسی قرارگرفتند. موارد انفارکتوس میوکارد زیر دیوارهای و کاذب حذف شد. نتایج: 231 نفر (2/34درصد) از بیماران، هیچگونه سابقه و شرح حال ویژه انفارکتوسمیوکارد را نداشتند(انفارکتوس خاموش). شیوع کشیدن تریاک در انفارکتوس میوکارد غیرخاموش بطور بارزی از انفارکتوسمیوکارد خاموش بیشتر بود (5/17 در برابر 5/6 درصد، P کمتر از 001/0). شیوع خوردن تریاک در انفارکتوس میوکارد خاموش (3/4 درصد) تفاوت بارزی ازنظر آماری با انفارکتوس غیرخاموش (9/2 درصد) نداشت. شیوع مصرف تریاک (کشیدن و خوردن ) در انفارکتوس غیرخاموش بطور بارزی ازنوع خاموش بیشتر بود (4/20 در برابر 8/10 درصد، P کمتراز 005/0). میانگین سنی (P کمتر از 0001/0 )، جنس مؤنث (P کمتر از 0001/0)، افزایشفشارخون شریانی در مردان (P کمتر از 0001/0)، دیابت قندی (P کمتر از 05/0)، وسکته مغزی در مردان (P کمتر از 005/0 ) بطور بارزی در انفارکتوس خاموش بیشتر وشایعتر از نوع غیرخاموش بود. نتیجه گیری: این بررسی نشان میدهد که : 1 - اعتیاد به تریاک از عوامل همراه انفارکتوس میوکاردخاموش نمیباشد. 2 - عواملی چون سن بالا، جنس مونث، دیابت قندی، و افزایشفشارخون شریانی و سکته مغزی (در مردان)، از عوامل همراه انفارکتوس میوکاردخاموش میباشند.
Introduction: Silent myocardial infarction is a kind of infarction that could not be diagnose at onset except casually. Objective: The aim of this study was comparing the prevalence of opium addiction in silent with non-silent myocardial infarction. Materials and Methods: A consecutive series of 676 patients (male 495, female 181) with diagnosis of Q-wave myocardial infarction (MI) by resting ECG (with or without previous history of MI) in a cardiovascular private clinic in Rasht were selected. Results: Silent MI (SMI) was observed in 231 (34.2%) of patients. The prevalence of opium smoking in non-silent MI (NSMI) was higher than SMI (17.5% vs. 6.5%, P<0.001). The prevalence of opium users (smoking and oral) in NSMI was higher than SMI (20.4% vs. 10.8%, P<0.005). The prevalence of oral users in SMI (4.3%) was not significantly (NS) higher than NSMI (2.9%), P=NS. Mean age (P<0.0001), sex (female) (P<0.0001), Hypertension (just in males)(P<0.0001) diabetes mellitus (P<0.05), and stroke (Just in male)(P<0.005) were higher in SMI than NSMI. Conclusion: The results of this study suggest that: 1-Opium addiction is not an associated factor with SMI. 2-the associated factors of SMI are: Older age, sex (female), Diabetes Mellitus, hypertension, and stroke (in male patients).
Age, Cerebral Infarction, Diabetes Mellitus, Hypertension, Myocardial Infarction, Substance Dependence
اعتیاد به مواد, انفارکتوس میوکارد, پرفشاری خون, دیابت شیرین, سکته مغزی, سن
1
8
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-572&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/22
1393/6/31
2014/09/22
1393/6/31
M.R.
Afraz
محمدرضا
افراز
Yes
fa
شیوع بیماری های پوستی واگیردار در زندانیان زندان لاکان شهرستانرشت
Prevalence of Contagious Skin Diseases in Rasht Lakan Prison
مقدمه: زندگی در محیط های بسته و پرتراکم باعث افزایش شیوع بسیاری از بیماری ها از جمله بیماریهایپوستی واگیردار میشود. زندان یکی از مکان های پرجمعیت میباشد که میتواند نقش مهمی در اشاعهبسیاری از بیماریها از جمله بیماریهای پوستی واگیردار داشته باشد.
هدف: این مطالعه با هدف تعیین شیوعبیماریهای پوستی واگیردار (گال - شپش - زگیل- عفونتهای پوستی درماتوفیتی و مولوسکوم) درزندانیان زندان لاکان شهرستان رشت در سال 1380 انتخاب گردید.
مواد و روشها: در یک مطالعه مقطعی تمام زندانیان زندان لاکان رشت انتخاب گردیدند موارد مشکوک به آلودگی مورد معاینه بالینی قرار گرفت.
نتایج: از مجموع 2100 نفر زندانی موردمطالعه 2055 نفر مرد و 45 نفر زن بودند که 356 نفرمبتلا به انواعی از بیماریهای مذکور بودند. بیشترینشیوع در ارتباط با عفونتهای قارچی درماتوفیتی در نواحی مختلف بدن به میزان 28/6%، شپش 1/5%،گال 5/4% و زگیل 1% بود. عفونت با ویروس عامل مولوسکوم وجود نداشت. کمترین سن مبتلایان 18سال و بیشترین 70 سال و میانگین سنی 84/11 ±38/36 بود.
نتیجه گیری: این بررسی وضعیتکلیومشکلات عمده پوستی را درزندانیان زندانلاکانشهرستانرشت نشان میدهد.انتظارمیرودباتلاش مسئولین زندان و مقامات بهداشتی راهکارهای مناسب جهت پیگیری و درمان بموقع بیماریهای عفونیشایع پوستی درزندان تدوین واجرا گردد.
Introduction: Living in close and crowd conditions can cause increase in many diseases including contagious skin diseases.
Objective: The aim of this study was to determine the prevalence of contagious skin diseases (Scabies, Pediculosis, Wart, Dermatophytosis and Molluscum) in Rasht Lakan prison in 2001-2002.
Materials and Methods: We selected all prisoners with more careful clinical exams for suspected cases.
Results: In this survey 2100 prisoner evaluated (2055 were male and 45 were female). We picked up 356 prisoners with various skin problems.
Dermatophytic infections with 6.28% were more prevalent than Pediculosis (5.1%), Scabies (4.5%) and Wart (1%). There was not any patient with Molluscum Virus. Age range was 18-70 years with mean age 36.38±11.84 years.
Conclusion: This study showed the situation of main skin problems in Rasht Lakan prison.
Communicable Diseases, Epidemiology, Skin Diseases
بیماریهای پوست, بیماریهای واگیر, همهگیری شناسی
9
13
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-573&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/222014/09/22
1393/6/31
2014/09/222014/09/22
1393/6/31
J
Golchie
جواد
گل چای
Yes
A
Ramezanpoor
افشار
رمضانپور
No
fa
تأثیر آلوپورینول بر پروماستیگوتهای لیشمانیا تروپیکا مقاوم به گلوکانتیم
Effects of Allopurinol on Leshman Tropica Resistant Types
مقدمه: هر ساله 400000 مورد جدید لیشمانیوز پوستی گزارش می شود و عدم پاسخگویی به درمان انتخابی (گلوکانتیم) رو به افزایش است. در صورت مقاومت دارویی، الوپورینول خوراکی نیز به درمان اضافه می شود.
هدف: در این تحقیق اثر الوپورینول بر پروماستیگونهای مقاوم به لیشمانیا تروپیکا ارزیابی شده است.
مواد و روشها: پروماستیگوتهای L.tropica در مجاورت غلظتهای افزاینده گلوکانتیم کشت داده شد تا نوع مقاوم به 250 میلی گرم بر میلی لیتر الوپورینول حاصل شد. پس از بررسی سیتولوژیک انواع مقاوم در هر مرحله تأثیر غلظتهای مختلف الوپورینول بر هر دو نوع وحشی و مقاوم، با شمارش تعداد و محاسبه درصد رشد، اندازه گیری شد. سپس تفاوت این متغیرها در هر نوع و مابین دو نوع مقایسه شد.
نتایج: در انواع مقاوم ابعاد پروماستیگوتها کاهش یافته و دم آنها کوتاهتر و ضخیم تر و یا در بعضی موارد ناپدید شد. سیتوپلاسم مضرس و کینتوپلاست به هسته نزدیکتر شده بود. الوپورینول موجب کاهش درصد رشد و تعداد در پروماستیگوتهای مقاوم اولیه شد. اما درصد رشد نوع مقاوم در حضور تمام غلظتهای الوپورینول بطور معنی داری کمتر از نوع اولیه بود.
نتیجهگیری: مکانیسمهای مقاومت به گلوکانتیم منجر به تغییرات مورفولوژیک و سرعت رشد در پروماستیگوتها شدهاند. الوپورینول موجب کاهش درصد رشد و تعداد در هر دو نوع شد. اما حساسیت پروماستیگوت های لیشمانیا تروپیکای مقاوم آزمایشگاهی به الوپورینول بیش از انواع اولیه بوده است. این نتایج با بررسیهای کلینیکی قبلی نیز هماهنگی دارد.
Introduction: 400000 new cases of cutaneous Leishmaniasis are reported each year and unresponsiveness to treatment of choice (Glucantim) is increasing. In cases of drug resistance, Allopurinol is prescribed as alternative therapy.
Objective: In this in vitro study Allopurinol effects were assessed on L. Tropica resistant Types.
Materials and Methods: The L. Tropica Promastigote species were cultured in increasing concentrations of Glucantim to obtain the resistant type to 250 mg/ml. After cytological evaluation of all resistant types, Allopurinol effects were measured by count and by growth percentage of both wild and resistant types. The differences of these variables were then compared in and between species.
Results: Promastigotes of resistant type were decreased in dimension, their tails got thicker and shorter or even disappeared, and cytoplasm got dentate while kinetoplast moved next to nucleus. Allopurinol decreased growth percentage and the number of both resistant and wild Promastigotes. But growth percentage of resistant type was significantly less than Wild type for all Allopurinol concentrations.
Conclusion: Mechanisms of Glucantim resistance lead to morphological and growth rate changes. In agreement to precedent clinical studies the in vitro resistant type of L. Tropica Promastigotes were more sensitive to Allopurinol, although Allopurinol is effective on both wild and resistant species.
Allopurinol, Drug Resistance, Leishman Tropica
آلوپورینول, انگل لیشمانیای گرمسیری, مقاومت دارویی
14
22
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-574&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/222014/09/222014/09/22
1393/6/31
2014/09/222014/09/222014/09/22
1393/6/31
M
Shamsi Meymandi
منظومه
شمسی میمندی
Yes
Sh
Dabiri
شهریار
دبیری
No
M
Bahreini
میترا
بحرینی
No
fa
مقایسه سطح سرمی یون منیزیوم در بیماران ضربه سروصدمه به اندام، در بخش مراقبت ویژه
Comparison of Serum Magnesium in Head Trauma Versus Extremities Trauma in ICU
مقدمه: اختلالات الکترولیتی در بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه شایع می باشد و منیزیوم یکی از مهمترین یونهایی است که اختلال آن موجب بیثباتی همودینامیک، اختلال عملکردقلب و عروق ، ضعف عضلانی ، تشنج ، شکست در جدا سازی بیمار از حمایت تنفسی و تغییر میزان سایریونهای با اهمیت میشود. زمان شروع اختلالات سطح سرمی منیزیوم پس از صدمات و تأثیر نوع صدمات بر این تغییرات درمقاله حاضر مورد بررسی قرار گرفته است.
هدف: در این مطالعه توصیفی تحلیلی سطح سرمی یون منیزیوم بیماران ضربه سر با بیماران صدمه به اندام درهنگام ورود به بخش مراقبت ویژه در سال 1380 مقایسه گردید .
مواد و روشها: نمونه ها شامل 30 بیمار ضربه سر و 30 بیمار دچار ترومای اندام بستری شده در بخش مراقبتویژه پس از 24 ساعت اقامت در اورژانس بودند، دو گروه سابقه بیماری زمینهای نداشتند و سابقه مصرفدارو را نیز نداشتند و از نظر جنس مشابه بودند. روش اندازه گیری منیزیوم Calorimetric Spectrophotometry بود و با ماده Xylidylblue انجام می گرفت .آزمون آماری مورد استفاده
T – student و تست دقیق فیشر بود
در زمان ورود به بخش مراقبت ویژه از بیمار نمونه خون جهت بررسی سطح سرمی یون منیزیومگرفته شد.
نتایج: نتایج حاصل نشان داد که میانگین سطح سرمی Mg در گروه ضربه سر meq / L 19/0 ± 84/1 ودر گروه صدمه به اندامmeq/L
29/0 ±23/2 بود و اختلاف سطح منیزیوم دو گروه از نظر آماری تفاوتمعنیدار داشت (P< 0.02)، لذا در مقایسه با صدمه به اندام در بیماران ضربه سر کاهش منیزیوم سرم زودترو شدیدتر اتفاق میافتاد.
نتیجه گیری: نتیجه نهایی این که یون منیزیوم در ساعات اولیه ورود بیماران به بخش مراقبت های ویژه باید مد نظرقرار گیرد و به اصلاح به موقع آن توجه گردد.
Introduction: Electrolyte imbalance usually happens in I.C.U patients. Magnesium is one of the most important ions disturbance of this ion, causes hemodynamic instability, Cardiovascular dysfunction, Seizure, muscle weakness, Failure of weaning and influence other ions concentration.
Objective: The onset time of magnesium imbalance after trauma and how does trauma mechanism interfere it, is the aim of this observational study. The aim of our study was survey the influence of kind of injury on magnesiume imbalance.
Materials and Methods: In this Analytical study serum Magnesium (Mg) in patients with head trauma compared with patients with extremities trauma at admission time in ICU.
We studied 30 head injury and 30 patients with extremities trauma during 1380. Two groups were same in age and sex and had no medical history. (PS I, II)
24 hour after trauma patients was admitted in I.C.U and blood sample was taken for evaluating serum Mg. [with calorimetric spectrophotometry (Reagent: Xylidylblue)]. Our Statistical Analysis was Chi- square.
Results: Results showed that mean serum Mg of head trauma patients was 1.84 0.19 meq / L which was significantly lower than extremities trauma (2.23 0.29meq/ L, P < 0.02).
Conclusion: This study showed that serum Mg in patients with head trauma decreases sooner and more sever than extremities trauma and concerning this on the first course of treatment in ICU and proper correction should be in mind.
Electrolytes, Intensive care units, Magnesium
الکترولیت ها, بخش مراقبت ویژه, منیزیم
23
27
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-575&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/22
1393/6/31
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/22
1393/6/31
K
Harialchi
کتایون
هریالچی
Yes
A
Sedighi nezhad
عباس
صدیقینژاد
No
A
Ashraf
علی
اشرف
No
fa
بررسی نوکاردیوزیس در بیماران ریوی بستری و ارجاعی به مراکز درمانی
Nocardiosis in Pulmonary Patients
مقدمه: نوکاردیوزیس ریوی عفونت مزمن و خطرناکی است که در اثر جایگزینی باکتری هایی از راسته اکتینومایست هوازی به نام نوکاردیا در دستگاه تنفس انسان به وجود می آید. این بیماری معمولا در افرادی که دچار ضعف سیستم ایمنی هستند و یا مبتلایان به عفونت های مزمن تحت درمان های طولانی مدت آنتی بیوتیکی و کورتیکوستروئیدی و نیز دریافت کنندگان پیوند عضو دیده می شود.
هدف: این مطالعه به منظور بررسی عفونت های نوکاردیالی در بیماران ریوی بستری و مراجعه کننده به بیمارستان های امام خمینی (ره)، دکتر شریعتی و نیز واحد قارچ شناسی پزشکی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت.
مواد و روش ها: نمونه گیری به مدت 12 ماه و با جمع آوری 150 نمونه قابل قبول از مایع شستشوی برونش (BAL) از بیماران بستری یا مراجعه کننده به مراکز ذکر شده انجام گردید.
نتایج: در این مطالعه 59% بیماران را مردان و 41% را زنان تشکیل می دادند. براساس آزمایشات میکروسکوپی، کشت و تست های تشخیصی – افتراقی، 2 مورد نوکاردیا استروئیدس (3/1%) جدا گردید.
بحث: با توجه به نتایج بدست آمده از این بررسی، شایسته است تا نسبت به حضور نوکاردیا های بیماری زا در بیماران ریوی توجه بیشتری معطوف گردد.
Introduction: Pulmonary Nocardiosis is a dangerous chronic infection, which is caused by implantation of aerobic Actinomycetes called Nocardia in respiratory system. The disease is more commonly found in patients with chronic infectious disorders, which may be treated with prolonged antibiotics or Corticosteroides, and also in immunosuppressed patients.
Objective: Our aim was study of Nocardiosis in pulmonary patients being confined or referred to Emam Khomeini and Dr. Shariati hospitals as well as Medical Mycology Department in public Health School of Tehran University of Medical Sciences.
Materials and Methods: 150 reliable samples of BAL (Bronchoalveolar lavage) specimens were collected during a period of 12 month from patients, being confined or referred to above centers.
Results: Fifty nine percent of patients were male and the rest were female. The results obtained by using direct smears (KOH, BM, Kynion), culture and diagnostical – identical methods were revealed two positive cases of Nocardia asteroides.
Conclusion: Therefore, Paying attention to Nocardiosis in the patient suffering from pulmonary diseases is highly recommended.
Bronchoalveolar Lavage, Nocardia asteroides, Plumonarry Nocardiosis
مایع آلوئولی برونشی, نوکاردیا استروئیدس, نوکاردیوزیس ریوی
28
33
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-576&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/23
1393/7/1
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/23
1393/7/1
سعید
اشراقی
Yes
کامیار
زمردیان
No
پریوش
کردبچه
No
محسن
گرامی شعار
No
ساسان
صابر
No
fa
بررسی اثر بازماندن صفاق بر درد پس از عمل سزارین
Postoperative Pain After Cesarean Sections Delivery Leaving Peritoneum Opened vs. Closed
مقدمه: عمل سزارین شایعترین عمل جراحی انجام شده در مراکز درمانی بوده و درد پس از عمل ازشکایات شایع بیماران محسوب میشود. یکی از مکانیسمهای درد کشش و ایسکیمی بافت است.چون دوختن صفاق ممکن است باعث ایجاد ایسکیمی موضعی و تحریک درد شود.
هدف: هدف از اینمطالعه بررسی تأثیر بازگذاشتن صفاق بر درد پس از عمل سزارین میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی دو سوکور نمونهگیری بصورت غیرتصادفی (تعداد 150 نفر) وتقسیم بیماران به دو گروه بصورت تصادفی با استفاده از پاکتهای دربسته کددار انجام شد، درگروه مطالعه صفاق جداری بازگذاشته و در گروه شاهد صفاق به روش معمول دوخته شد.
متغیرهای زمینهای و مورد بررسی در فرم مخصوص جمعآوری شد، ارزیابی شدت درد به روشمقیاس مدرج دیداری در دو مرحله به فاصله 12 ساعتازهم انجام شد. آنالیز آماری با استفادهاز آزمون های t ، مان ویتنی و کای دو انجام گرفت. 5%= در نظر گرفته شد.
نتایج:افراد دو گروه از نظر متغیرهای زمینهای، نوع برش شکمی و نوع بیحسی تفاوت معنیدارینداشتند میانگین شدت درد در گروه مطالعه در هر دو مرحله از گروه کنترل بیشتر بود(001/0<P). میانگین دفعات تزریق مسکن نیز در گروه مطالعه کمتر از گروه کنترل بود.
نتیجهگیری:با توجه به اینکه بازگذاشتن پریتوئن حین جراحی مزایای زیادی مثل کم شدن میزان جسبندگیبعد از عمل دارد براساس یافتههای این مطالعه کاهش درد پس از عمل نیز بعنوان یک مزیتبازگذاشتن پریتوئن در نظر گرفته میشود.
Introduction: Cesarean sections delivery is the most common surgical procedures performed in Guilan, and postoperative pain is a common complain in this patients.
Objectives: To determine leaving peritoneum opened after Cesarean sections deliveries on postoperative pain in patients.
Materials and Methods: In a double blind clinical trial, with a non- randomized sampling 150 patients randomly assigned in two groups: experiment group with leaving peritoneum opened and control group with postoperative closed peritoneum as routine procedures. All information about patients (including background variables and experimental variables) recorded on forms. Pain assessment performed by visual analog scale two times with 12 hours interval. Statistical analysis carried out using t- test, Manwithney test, and chi- squared tests. Type 1 (alpha) error considered 5%.
Results: There was no difference on background variables, type of abdominal incisions, and anesthetic methods between two groups. The means of pain numbers had statistically significant differences in two groups (P<0.01) The mean of administering injection analgesics had statistically significant differences (in experiment group less than control group).
Conclusion: As leaving peritoneum opened has a lot of advantages such as decrease postoperative adhesion in peritoneum. Based on the findings of this study decreasing postoperative pain is another advantage of that.
Cesarean Section, Pain, Peritoneum
درد, سزارین, صفاق
35
38
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-577&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/232014/09/23
1393/7/1
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/232014/09/23
1393/7/1
S.H.
Sharami
سیده هاجر
شارمی
Yes
Z.
Roohbakhsh
زهرا
روحبخش
No
fa
ارزیابی روش ایمونو فلورسانی غیرمستقیم (IFA) در تشخیص بیماری بروسلوز در مقایسه با سایر روش های سرولوژی
Evaluation of Indirect Immunofluorescent (IFA) in Diagnosis of Brucellosis vs. Other Serologic Methods
مقدمه: جنس بروسلا شامل 6 گونه می باشد که از میان آنها تنها چهار گونه در انسان بیماری زا است؛ بروسلا آبورتوس، بروسلا ملی تنیس، بروسلا سوئیس و بروسلا کانیس.
بروسلاها باکتری های کوچک غیرمتحرک، گرم منفی، بدون کپسول و به فرم کوکوباسیل می باشند و این باکتری انگل داخل سلولی سیستم رتیکولوآندوتلیال است و عفونت ناشی از بروسلا انتشار جهانی دارد.
هدف: در این بررسی نتایج تست های سرولوژیک بدست آمده از 500 نمونه مشکوک به بیماری مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روشها: روش های مختلف آزمایش شامل: رزبنگال، رایت سریع، رایت لوله ای، کومبس رایت، 2ME و IFA می باشند که نتایج حاصل از آزمایشات فوق به ترتیب زیر مورد مقایسه قرار گرفته اند.
نتایج: تیتر آنتی بادی ضدبروسلایی در آزمایش رزبنگال 4/24%، رایت سریع 2/22%، رایت لوله ای 2/21%، کومبس رایت 8/23% و ایمونوفلورسانس غیرمستقیم 4/21% بود.
میانگین هندسی (GMRT) تیتر آنتی بادی ضدبروسلایی نیز به ترتیب زیر بود:رایت لوله ای 5/284، کومبس رایت 4/294 و (IFA) 3/326.
توزیع فراوانی نسبی تیتر آنتیبادی ضدبروسلایی براساس سن و جنس، مشخص میکرد که درصد آلودگی مردان با 3/38% بیشتراز زنان (6/15%) بود و بیشترین موارد مثبت مربوط به گروه های سنی کمتر از 20 سال و کمترین به گروه های سنی بیش از 46 سال تعلق داشت.
توزیع فراوانی نسبی آنتی بادی ضدبروسلایی براساس فصل نیز نشان می داد که در فصول مختلف درصد موارد آلودگی دارای اختلاف معنیداری نبود.
ویژگی تست IFA بیشتر از آزمایش رایت لوله ای نشان داده شده است (98%) و حساسیت تست IFA بیشتر از آزمایش 2ME مشخص گردید (100%).
نتیجهگیری: بطور کلی، بکارگیری تست IFA در مورد مبتلایان به بروسلوز دارای موارد مثبت کاذب و منفی کاذب کمتری می باشد.
Introduction: The genus Brucella consists of six species, four of which are associated with human Brucellosis, B. Abortus, B. Melitensis, B. Suis and B. Canis.
Brucella are small, no motile, none capsulated gram negative and coccobacilli. It is an intracellular parasite of the Reticuloendotnlial system. Brucella infection has a worldwide distribution.
Objective: In this research, serologic test data results from 500 patients were evaluated.
Materials and Methods: Method of tests consisted slide and tube agglutination test, Rose Bengal, 2ME and Immunofluorescent test, that were compared.
Results: Relative frequency of Antibody titers was consisted:
Rose Bengal 24.4%, Rapid Wright 21.2%, Coomb’sw 23.8% and IFA 21.4%.
GMRT (Geometric mean of reciprocal titers) of Anti – Brucella Antibody titers was consisted: Tube Wright: 284.5, c.w: 294.39, IFA: 326.3.
Relative frequency of Anti- Brucella Antibody titers by sex and age groups was explained that percent of disease in made (38.3%) was more than female (15.6%) and relative frequency of Anti – Brucella Antibody by seasons of the year was not significant.
The specificity of the IFA was higher than of tube test.
The sensibility of the IFA was higher than 2ME test.
Conclusion: As a general rule, IFA test has less false positive and negative results.
Brucella
بروسلا
39
48
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-578&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/232014/09/232014/09/23
1393/7/1
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/232014/09/232014/09/23
1393/7/1
M
Ghesmati
ماریا
قسمتی
Yes
fa
بررسی مقاومت آنتی بیوتیکی سالمونلاهای تیفی جدا شده از بیماران تیفوئیدی بستر ی در مرکز آموزشی درمانی رازی رشت
Antibiotic Resistance of Salmonella Typhi Isolated from Typhoid Fever Patients
مقدمه: مقاومت آنتی بیوتیکی سالمونلا تیفی از چند دهه گذشته در حال افزایش بوده است. الگوی مقاومت در مناطق مختلف متفاوت بوده و بستگیبهعواملمتعددی دارد وآگاهیازآنبرای پزشکان هر منطقه جهت به کارگیری صحیح آنتیبیوتیک ها در درمان بیماران ضروری میباشد .
هدف: هدف این مطالعه بررسی مقاومت آنتی بیوتیکی سالمونلاهای تیفی جدا شده بیماران تیفوئیدی بستری در مرکز آموزشی درمانی رازی رشت بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی 86 مورد کشت خون مثبت از نظر سالمونلا تیفی و آنتی بیوگرام آنها در مدت سه سال 1377-1380 و توزیع موارد بیماری در طول زمان در مرکز آموزشی درمانی رازی رشت بررسی گردید .
نتایج: نتایج بدست آمده نشان داد که موارد مقاوم به چند آنتی بیوتیک (MDR ) اندک بوده (1 مورد مقاومت به سفتی زوکسیم و تری متوپریم سولفامتوکسازول و آموکسی سیلین ) و توزیع موارد بیماری بصورت تک گیر بوده است . بیشترین درصد مقاومت , نسبت به آمپی سیلین و آموکسی سیلین به ترتیب ( 7/19% ) و ( 22% ) بوده است . مقاومت به تری متو پریم سولفا متوکسازول و سفتی زوکسیم به ترتیب ( 8/5% ) و ( 8/4% ) بوده است . مقاومت نسبت به کلرا مفنیکل و سیپرو فلوگزاسین وجود نداشت .
نتیجه گیری : سالمونلاتیفی مقاوم به چند دارو و در منطقه ما در حد ناچیزی است و در درمان بیماران تیفوئیدی میتوان از آنتی بیوتیکهای رده اول مثل تری متو پریم سولفا متوکسازول , کلرا مفنیکل , و در صورت حساس بودن باکتری از آمپی سیلین یا آموکسی سیلین استفاده نمود .
Introduction: Antibiotic resistance of Salmonella Typhi has been increased since several decades ago. Resistance pattern is different in different areas and is dependent on many factors so knowledge of this pattern is necessary for physicians in order of treatment of typhoid fever patients.
Objective: Our aim was to study antibiotic Resistance of Salmonella Typhi Isolated from typhoid fever patients who admitted in Razi Educational and Medical Center.
Materials and Methods: In this descriptive study, 86 positive blood cultures for salmonella Typhi and their antibiograms in Razi during 3 years (1377-1380) and distribution of cases during this time were studied.
Results: The results showed that Multi drug resistant (MDR) Salmonella Typhi was rare (1 case resistant to Ceftizoxime, Trimetoprim Sulfamethoxazol and Amoxicillin) and distribution of disease was sporadic. The most percentage of resistance were to Ampicillin and Amoxicillin (19% and 22% respectively) Resistance to Trimetoprim Sulfamethoxzaol and Ceftizoxime were (5/8%) and (4/8%) respectively. Resistance to Chloramphenicol and Ciprofloxacin were not seen.
Conclusion: MDR Salmonella Typhi in this area is rare and physicians can use first line Antibiotics such as Trimethoprim Sulfamethxazol, Chloramphenicol and if being sensitive, Ampicillin and Amoxicillin for treatment of typhoid fever patients.
Antibiotics, Salmonella Typhi, Typhoid
آنتی بیوتیک ها, حصبه, سالمونلاتیفی
49
53
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-579&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/232014/09/232014/09/232014/09/23
1393/7/1
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/232014/09/232014/09/232014/09/23
1393/7/1
L
Mahfoozi
لیدا
محفوظی
Yes
S
Taramian
سنبل
طارمیان
No
fa
تاثیر میدازولام داخل نخاعی در کنترل درد پس از سزارین
The effect of Intrathecal Midazolam on Cesarean Pain Control
مقدمه: اگرچه استفاده از داروهای مخدر وریدی یا عضلانی و یا داروهای ضد التهابی برای کنترل درد بعد از عمل بسیار رایج است ولی عوارض جانبی این داروها باعث ایجاد محدودیت در استفاده از این داروها می گردد.
هدف: در این مطالعه موثر بودن تجویز داخل نخاعی میدازولام در اداره درد حاد پس از عمل جراحی سزارین مورد مطالعه قرار گرفته است.
مواد و روشها: از 151 بیمار که تحت بیحسی نخاعی قرار می گرفتند، 75 بیمار، 80 میلی گرم لیدوکائین هیپربار بعلاوه 5/2 میلی گرم میدازولام دریافت مینمودند و در گروه شاهد 76 بیمار بیحسی نخاعی را با 80 میلی گرم لیدوکائین هیپربار دریافت می نمودند. در مرحله پس از عمل جراحی، درد بیمار توسط سیستم نمره دهی درد از راه دیداری در یک و سه ساعت پس از سزارین مورد ارزیابی قرار می گرفت.
نتایج: میانگین نمره درد بر اساس سیستم نمره دهی دیداری در یک و سه ساعت پس از سزارین در گروه مورد و شاهد بترتیب عبارتند از:
(2/1 ± 5/2 و 9/1 ± 9/4) و (7/1 ± 9/5 و 5/1 ± 8/8) با (0001/0P<). تجویز کتامین، افت فشار خون و لرز در گروه مورد کمتر از گروه کنترل بود. (01/0P<) که بترتیب عبارتند از (3/1 در برابر %50) و (3/29% در برابر 1/42%) و (4% در برابر 9/57%).
نتیجه گیری: میدازولام اینتراتکال بدون عارضه جانبی درد پس از عمل جراحی را کاهش می دهد.
Introduction: Although injection of opium or anti-inflammatory drugs (IV or IM) is common for reducing postoperative pain there is limitation in use of them because of their side effects.
Objective: In this study the efficacy of intrathecal Midazolam in the management of acute postoperative pain in C/S has been examined.
Materials and Methods: 151 patient scheduled for cesarean section (C/S) under spinal anesthesia was performed by 80 mg of Lidocain Hyperbaric Solution plus 2.5mg Midazolam as case group. In control group 76 patient spinal Anesthesia was performed with 80mg Lidocain Hyperbaric. In postoperative period, Visual Analoge Score determined pain evaluation at one and three hours after C/S.
Results: The mean of VAS in 1 and 3 hours after C/S in case and Control group was (2.5 ± 1.2, 4.9± 1.9), (5.9±1.7, 8.8± 1.5) Respectively with (P< 0.0001). Ketamine injection, Hypotension and shivering in case group is lower than control group (P<0.01) (1.3% versus 50%), (29.3% Versus 42.1%), (%4 Versus 57.9%) Respectively.
Conclusion: Interatecal midazolam without side effect can reduce postoperative pain.
Cesarean Section, Midazolam, Pain, Postoperative Complications
درد, سزارین, عوارض پس از عمل جراحی, میدازولام
54
59
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-580&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/232014/09/232014/09/232014/09/232014/09/23
1393/7/1
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/232014/09/232014/09/232014/09/232014/09/23
1393/7/1
M
Haghighi
محمد
حقیقی
Yes
A
Mohammad zadeh
علی
محمدزاده
No
B
Naderi
بهرام
نادری
No
Sh
Marzban
شیده
مرزبان
No
fa
بررسی انواع کمر درد در زنان بار دار
Survey of Different Kinds of Backache During Pregnancy
مقدمه: 90-50 درصد زنان بار دار درطی این دوران مبتلا به کمر درد می شوند . زنانی که پیش از بارداری نیز کمر درد داشته اند ویا در زمان بار داری قبلی کمر درد را تجریه کرده اند بیشتر در معرض ابتلاء به کمر درد می باشند0
هدف: هدف این مطالعه بررسی فراوانی نسبی انواع کمردرد در زنان باردار بوده است .
مواد و روشها: جهت بررسی فراوانی نسبی انواع درد های کمری در زنان بار دارمطالعه بصورت مقطعی 200 مورد مراجعه کننده به کلینیک طی مدت پنج سال(80-75) که شکایت از کمردرد داشتند مورد معاینه و بررسی تشخیصی قرار گرفتند و بر اساس زمان شروع درد در چهار گروه 12-0 هفته ، 24-13 هفته ، 30-25 هفته و 40-31 هفته و بر اساس نوع درد در سه گروه کمر درد در ناحیه ساکروایلیاک ، کمر درد در ناحیه تحتانی کمر(LBP ) و کمر درد در ناحیه فوقانی (HBP) قرار گرفتند0
نتایج: در بررسی انجام شده از 200 خانم حامله 162 نفر ( 81 درصد )حاملگی قبلی داشتند و 73 درصد کمر درد را تجربه کرده بودند و 38 نفر (19 درصد ) برای اولین بار مبتلا به کمر درد می شوند. فراوانی انواع کمر درد در هفته های مختلف حاملگی به قرار زیر بود:
الف: درگروه اول یا 12-0 هفتگی بیشترین نوعکمر درد درناحیه ساکروایلیاک بود( 46%) وLBP وHBP بترتیب40% و 14% را شاملمیشدند0
ب: در هفته های 24-13 : کمر درد ناحیه ساکروایلیاک به 48% رسیده و ازمیزان LBP ،(34% ) وHBP ، ( 18% ) کاسته شده بود0
ج : در هفته های 30-25 : بیشترین کمر درد در ناحیه ساکروایلیاک ،(50% ) دیده شد0
د: درهفته های 40-31: فراوانی نسبی درد ناحیه ساکروایلیاک افزایش یافته(54% ) و از میزان LBP ، ( 24% ) و HBP ،(20% ) کاسته شدهبود0
نتیجه گیری: بهترین درمان در کمردرد دوران حاملگی پیشگیری با روشهای مختلف است.
Introduction: During pregnancy 50 to 90 percent of women suffer from backache. This is more in them who had history of backache or in who endured it during the last pregnancy.
Objective: In order to study the relative frequency of different kinds of backache in pregnancy this study performed.
Materials and Methods: 200 cases who came to clinic and complained of backache from 1996-2001 (during 5 years) were selected, and divided into 4 group on the basis of outbreak of pain (0-12 wk), (13-24 wk), (25-30 wk) and (31-40wk), on the basis of the kind of pain, they were placed in 3 groups Sacroiliac pain, Low back pain (LBP) and high back pain (HBP).
Results: In present study among 200 pregnant 162 were multipara (81%) 73 percent had history of backache and 38 (19%) had backache for the first time. In different weeks of the pregnancy relative frequency of different kinds of backache were as follow:
(A)- In the first group (0-12 wk) the most backache were in Sacroiliac area, LBP and HBP were 40% and 14% respectively.
(B)- In 2nd group (13-24 wk) Sacroiliac pain had been achieved 48% and the rate of LBP (34%) and HBP (18%) had been decreased.
(C)- In 3 rd group (25-30 wk) backache had been observed in Sacroiliac area more commonly (50%).
(D)-In 4th group (31-40 wk) the relative frequency had been increased in Sacroiliac area (54%) and the rate of LBP (24%) and HBP (20%) had been decreased.
Conclusion: The best management of backache during pregnancy in different methods of prevention.
Backache, Pregnancy
عوارض آبستنی, کمر درد
60
65
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-582&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/232014/09/232014/09/232014/09/232014/09/232014/09/27
1393/7/5
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/232014/09/232014/09/232014/09/232014/09/232014/09/27
1393/7/5
MR
Emam Hadi
محمدرضا
امام هادی
Yes
fa
بررسی بیماران جراحی شده با تشخیص هیپروتروفی خوش خیم پروستات (BPH) دربخش ارولوژی
Patients with BPH Operated in Urology Ward
مقدمه: هیپروترفی خوش خیم پروستات (BPH) یکی از علل اختلالات ادراری می باشد . در سن 55 سالگی تقریبا" 25% مردان و در سن 70 سالگی حدود 50% مردان دارای علائم (BPH) می باشند . اتیولوژی (BPH) دقیقاً مشخص نیست .
هدف: این مطالعه با هدف تعیین بیماران جراحی شده با تشخیص BPH به صورت گذشته نگر در بیمارستان رازی انجام گرفت.
مواد و روش ها: دراین مطالعه توصیفی جمعآوری اطلاعات بطور گذشته نگر از ابتدای سال 1373 تا اواخر سال 1377 در بخش ارولوژی بیمارستان رازی رشت در روی 632 بیمار انجام شده است .
نتایج: حدود 9/14% از کل بیماران بستری بخش ارولوژی بیمارستان رازی رشت را بیماران مبتلا به BPHتشکیل می دادند. بیشترین گروه سنی مربوط به بیمارانی بود که در دهه هفتم زندگی قرار داشتند (8/41).
شایعترین علامت بیماران احتباس ادراری بود (4/42%). بی اختیاری ادراری در 25 بیمار (4%) ، هماچوری آشکار (gross) در11 بیمار (7/1%)
رخ داده بود . به لحاظ آزمایشگاهی هماچوری در 36 بیمار (1/4%) وجود داشت .
19 بیمار (3%) دارای کراتینین بالای mg/dl 5/1 بودند و 613 بیمار دیگر کراتینین نرمال داشتند . به لحاظ پاتولوژی در 482 بیمار (4/82%) هیپرپلازی خوش خیم و در 77 بیمار (2/13%) هیپرپلازی خوش خیم همراه پروستاتیت و در 26 بیمار (4/4%) کانسر پروستات گزارش گردید . در این مطالعه با افزایش سن شیوع BPHافزایش یافته بود.
نتیجه گیری: شیوع بالای احتباس ادراری در این مطالعه می تواند به دلیل تاخیر مراجعه بیماران ما باشد . فراوانی نسبی کانسر پروستات در بیمارانی که با تشخیص BPH عمل جراحی شده اند مشخص گردیده است .
اینمطالعه سیمای روشن تری از بیماری BPH رادر منطقه نشان می دهد و برای مشخص کردن وضعیت دقیق اپیدیمیولوژیک نیاز به مطالعات وسیع تری است .
Introduction: BPH is a common cause of urinary disorders. It causes troubling symptoms, which necessitates early treatment and is a leading cause of hospitalization in urology ward. Therefore study of its relative frequency is mandatory.
Objective: To evaluate patients with BPH in urology ward of Razi Hospital of Rasht This study performed.
Materials and Methods: This was a descriptive study including 675 medical records of patients with BPH operated in urology ward of Razi hospital from 1994-1998. Of these records, 43 incomplete records were eliminated. 632 records reviewed regard to variant: age, cause of refer, technique of operation, pathologic exam, urine analysis and blood exam.
Results: About 14.9% of patients who hospitalized and operated in urology ward, had BPH. The most common age group was 60-79 years old (82.9%). The most common technique was open surgery (55.9%). The most common cause of refer was urinary relation (42.4%). 29% had leukocytosis and 42.2% had anemia. Increase in BUN and Cr. was seen in 16.8% and 3% of patients respectively. Urine analysis was normal in 57.3%. In 25.9% bacteriuria was seen. In 82.4% of patients, pathologic records were nodular hyperplazia. 13.2% of patients had nodular hyperplazia with chronic prostatitis. In 26 patients (4.4%) cancer was reported.
Conclusion: High frequency of urinary retention could be for late refer of patients. Relative frequency of Prostatic cancer was determinate. In this study we clarified BPH. We need more studies for determination of epidemiologic status of it more carefully.
Age, Prostatic Hyperplasia, Prostatic Hypertrophy, Surgery
افزایش تعداد یاخته های پروستات, افزایش حجم پروستات, جراحی, سن
66
70
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-583&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/232014/09/232014/09/232014/09/232014/09/232014/09/272014/09/27
1393/7/5
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/232014/09/232014/09/232014/09/232014/09/232014/09/272014/09/27
1393/7/5
M
Salehi
محمد
صالحی
Yes
S
Falahat kar
سیاوش
فلاحتکار
No
L
Latifi
لاله
لطیفی
No
fa
گزارش 21 مورد بیمار مبتلا به فنیل کتونوری
Phenyl Ketonuria
فنیل وکتون در ادرار
71
73
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-584&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/232014/09/232014/09/232014/09/232014/09/232014/09/272014/09/272014/09/27
1393/7/5
2014/09/222014/09/222014/09/222014/09/222014/09/232014/09/232014/09/232014/09/232014/09/232014/09/272014/09/272014/09/27
1393/7/5
امیراحمد
میربلوک
Yes