fa
jalali
1381
1
1
gregorian
2002
4
1
11
41
online
1
fulltext
fa
دلیریوم در بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه قلبی
Delirium in CCU
در این مطالعه فراوانی سندرم دلیریوم در 245 بیمار بستری در بخش مراقبتهای ویژهقلبی بیمارستان دکتر حشمت رشت مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور همه بیماران ازاولین روز تا آخرین روز بستری شدن خود در بخش مراقبتهای ویژه قلبی، از شروع طرحتا اتمام آن، توسط پرستاران آموزش دیده در دو نوبت کاری صبح و عصر و توسط یکی ازروان پزشکان مجری طرح در نوبت کاری عصر از نظر بروز سندرم دلیریوم مورد بررسیقرار گرفتند. دادههای پژوهش از گزارشات سازمان یافته پرستاران و معاینات بالینی روانپزشکان که در برگههای ویژهای درج میگردید، بدست آمد. نحوه تشخیص فراهم شدنملاکهای تشخیص DSM IV در مورد سندرم دلیریوم ناشی از یک اختلال طبی عمومی براساس مجموعه گزارشات پرستاری و معاینات بالینی انجام شده توسط هر دو روانپزشک در تمام طول مدت بستری شدن بیمار در بخش بود. در نهایت 33 نفر (4/13 درصد)بیمار مبتلا به دلیریوم شناخته شدند. 22 نفر از بیماران مبتلا به دلیریوم (67% کلمبتلایان) متعلق به گروه سنی 65 سال و بالاتر بودند. ارتباط معنیدار آماری بین سن وبروز دلیریوم وجود داشت (0001/0=P)، ولی این ارتباط بین جنس و دفعات بستری شدنبیمار در بخش مراقبتهای قلبی و بروز دلیریوم وجود نداشت. این مطالعه نشان میدهدکه سندرم دلیریوم با فراوانی قابل توجهی در بخش مراقبتهای ویژه قلبی دیده میشود وسالمندان در معرض خطر بالاتری از ابتلاء به این سندرم قرار دارند.
In this study, the frequency of delirium syndrome was surveyed in 245 patients who admitted in CCU of Dr. Heshmat hospital in Rasht. For this reason trained nurses visited all patients in every morning and evening and one psychiatrist visited them on every evening, from the first day of admission till the end of their staying in CCU.
Data were obtained by structured Nursing report and clinical examination. The diagnosis was based on DSM IV criteria for delirium due to general medical condition. According to nursing reports, 33 patients (13.4%) suffered from delirium and 22 patients (67%) belonged to the above 65 years age group. There was a significant relationship between age and the occurrence of delirium with sex (p=0.0001) but not with history of admission in any CCU ward.
This study confirms that delirium with a significant frequency was seen in CCU, and elders appear to be more prone to this syndrome.
Coronary care unit, Delirium
, بخش مراقبت از بیماران عروق کرونر, دلیریوم
1
6
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-607&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/28
1393/7/6
2014/09/28
1393/7/6
MJ
Modabernia
محمد جعفر
مدبر نیا
Yes
K
Forghan parast
کامبیز
فرقان پرست
No
SMR
Khalkhali
سید محمد رسول
خلخالی
No
K
Najafi
کیومرث
نجفی
No
fa
ارزیابی شاخص های ید رسانی در افراد بالای40 سال شهر تهران در سال 1375 : عدم افزایش پرکاری تیروئید پس از مصرف نمک یددار
Monitoring Parameters of Iodine Supplementation
نظر به افزایش مصرف نمک یددار جهت پیشگیری از اختلالات ناشی از کمبود ید به عنوان یکی از اولویت های برنامه های بهداشتی کشور در سالهای اخیر و نیز با توجه به گزارشهایی مبنی بر بروز پرکاری تیروتید پس از یدرسانی، این پژوهش به منظور پایش یدرسانی در ساکنین بالای 40 سال شهر تهران در سال 1375 انجام گرفت.
طی یک بررسی توصیفی مقطعی 741 زن و 514 مرد بالای 40 سال به ترتیب با میانگین سنی 6/7± 6/51 و 7± 4/52 سال در دو گروه سنی 50-40 و بالای 50 سال به طور تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. اندازه گواتر از طریق لمس غده تیروئید تعیین و براساس طبقه بندی WHO درجه بندی شد. نمونه گیری ادرار جهت تعیین غلظت ید ادرار و نمونه گیری خون برای اندازه گیری غلظت هورمونهای تیروئید انجام گرفت. میزان ید ادرار با روش هضم و غلظت سرمی T3، T4 و TSH توسط کیت های تجاری تعیین گردید.
در 211 مرد و 367 زن در گروه سنی 50-40 سال، درصد گواترهای درجه 1و2 به ترتیب 53 و 22 در مردان و 53و35 درصد در زنان بود. درگروه سنی بالای 50 سال درصد گواترهای درجه 1و2 درمردان (303 نفر) به ترتیب 50 و 14 درصد و در زنان (374نفر) 51 و 23 درصد بود. متوسط ید ادرار 4/5 ±17 میکروگرم در دسی لیتر بود و در بیش از 87% افراد بالای 10 میکروگرم در دسی لیتر بود. متـوسـط غلظـت TSH,T3,T4 به ترتیب 3/1± 4/8 میکروگرم در دسی لیتر، 35 ± 168 نانوگرم در دسی لیتر، 7/0 ± 4/1 میکریونیت در میلی لیتر بود. از نظر غلظت غیر طبیعی هورمونهای تیروئید تنها در یک مورد T4 و دو مورد T3 بالای ±3SD همراه با TSH طبیعی مشاهده شد و دو نفر TSH بالای 10 میکرویونیت در میلی لیتر داشتند. از نظر بالینی و بیوشیمیایی پرکاری تیروئید در هیچ یک از افراد مورد بررسی مشاهده نشد.
نتایج نشان داد که در سال 1375 دریافت ید در اکثریت افراد مورد بررسی در حد کافی بوده است. بعلاوه مصرف نمک یددار حاوی ppm 40 ید اثرات جانبی زیانباری را در فعالیت غده تیروئید ایجاد نکرده بود.
The production, distribution, and consumption of iodized salt have increased in recent years. Also, a mild increase in the incidence of hyperthyroidism has been described previously and following implementation of iodinated salt programs, reinforced by other reports. Therefore, this study was carried out to assess iodine status in men and women aged more than 40 years in Tehran in 1996.
In a cross sectional study in Tehran, 741 women and 514 men over 40 years of age were selected randomly. Thyroid size was examined by palpation and graded according to the WHO classification. Urinary Iodine was measured by digestion method. Serum T4, T3, and TSH (IRMA) concentration were also assayed by kits.
In 211 men and 367 women aged 40-50 years old, percentage of grades 1 and 2 goiter were 53% and 22% in men and 53% and 35% in women, respectively. In 303 men and 374 women over 50 years old, percentage of grades 1 and 2 goiter were 50% and 14% in men and 51% and 23% in women respectively.
The mean urinary iodine was 17±5.4 µg/dl. In 87% of the subjects, urinary iodine was more than 10 µg/dl.
Mean serum T4, T3 and TSH were 8.4±1.3 µg/dl, 168±35ng/dl, and 1.4±0.7 µu/ml, respectively. Combination of high T4, T3 and suppressed TSH were observed in 2 subjects.
This study points to the adequacy of iodine intake. The prevalence of hyperthyroidism has not been increased.
Iodine, Salts, Thyroid Function Tests, Urine
آزمایش های کارکرد تیروئید, ادرار, نمک ها, یددار
7
12
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-608&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/282014/09/28
1393/7/6
2014/09/282014/09/28
1393/7/6
N
Salarkia
ناهید
سالارکیا
Yes
H
Zakeri
حمید
ذاکری
No
S
Soheili Khah
صدیقه
سهیلی خواه
No
MT
Nafar Abadi
ماه طلعت
نفر آبادی
No
A
Gharavi Nori
اعظم
غروی نوری
No
F
Azizi
فریدون
عزیزی
No
fa
ارزش آنالیز منی قبل از جراحی واریکوسلکتومی در پیش بینی بهبودی آن بعد از جراحی در موارد ناباروری های همراه با واریکوسل
Preoperative Semen Analysis As a Predictor of Seminal Improvement Following Varicocelectomy In Varicocele Associated Male Factor Infertility
هدف از درمان یک مرد نابارور ، بهبود کیفیت منی به حد کافی و به گونه ای است که اجازه دهد حاملگی در همسرش به روشی که با کمترین تهاجم همراه بوده و اقتصادی ترین روش باشد، روی دهد . در میان علل ناباروری ، واریکوسل شایعترین علت قابل درمان در موارد ناباروری ناشی از زوج مذکر (infertility Male factor ) ا ست. بنوعی که با یک پاتوفیزیولوژی چند عاملی سبب اولیگواستنوسپرمی می شود. از این رو اگر در معاینه بالینی زوج مذکر در زوجین نابارور واریکوسل وجود داشته باشد، هنوز درمان جراحی بعنوان درمان استاندارد رایج پیشنهاد می شود بدان امید که این جراحی به وی اجازه دهد نه تنها احتمال حاملگی در همسرش به روش طبیعی (Natural conception) افزایش یابد بلکه شانس حاملگی با یک تکنیک کمتر تهاجمی و ارزانتر را بیافزاید. معهذا برخی بررسی ها اشاره برآن دارند که بیماران با اولیگواستنوسپرمی شدید ممکن است از واریکوسلکتومی اساسا ً فایده ای نبرند.
هدف از این مطالعه تعیین نقش پیش بینی کننده آنالیز منی قبل از جراحی واریکوسلکتومی در بهبود کیفیت منی متعاقب جراحی میباشد.
در این مطالعه 252 بیمار از 330 بیماریکه طی 92 ماه با تشخیص ناباروری ناشی از واریکوسل در زوج مرد مورد عمل جراحی واریکوسلکتومی قرار گرفته و اطلاعات آنالیز منی قبل و بعد از جراحی آنان در دسترس بود، مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس تعداد کل اسپرمهای متحرک (Total motile sperm count = TM) قبل از عمل جراحی در سه گروه «الف» با اولیگواستنوسپرمی خفیف (Mild) ، گروه «ب» با الیگوستنوسپرمی متوسط (Moderate)و گروه «ج » با الیگواستنوسپـرمی شـدیـد (Severe) قرار گرفتند و این اطلاعات با نتایج آنالیز منی بعد از جراحی مقایسه گردید و معلوم شد که مردان با اولیگواستنوسپرمی خفیف تا متوسط ( TM بیشتر از 5 میلیون) اساسا ً بهبودی قابل توجهی را در کیفیت منی بدنبال واریکوسلکتومی حاصل مینمایند. از سوی دیگر طبقه بندی قبل از جراحی بیماران هیچ تفاوت معنی داری را در میزان حاملگی نشان نمی داد مردانیکه بعد از جراحی TM بیشتر از 20 میلیون بدست آورده بودند احتمال بیشتری داشت که بواسطه تکنیک های کمتر تهاجمی مانند IUI یا حاملگی طبیعی صاحب فرزند شوند.
واریکوسلکتومی می تواند بصرفه ترین دخالت ابتدایی در مردان واریکوسلی نابارور با TM بیشتر از 5 میلیون باشد در حالی که در بیماران با TM کمتر از 5 میلیون و بویژه ناباروری های همراه با عامل مونث همزمان ، شاید بهتر باشد از همان ابتدا کاندیدای IVF/ICSI شوند.
The goal of infertile male management is to improve the quality of semen sufficiently to allow the couple to conceive with the least invasive and the most economical method.
Varicocele is the most common treatable cause of male factor infertility and its deleterious effects such as oligoasthenospermia, are likely multifactorial. Thus, with presence of varicocele in male partner of an infertile couple, surgical repair as the current standard of care is offered. It is hoped that varicocelectomy will allow the infertile patient with a clinical varicocele not only to improve the likelihood of pregnancy through natural conception, but also increase the chance of conception with a less invasive and less costly technique.
However, it has been suggested that the serious oligoasthenospermic patient may not benefit from varicocelectomy substantially.
In this study, from 330 patients with varicocele associated male factor infertility who underwent varicocelectomy during 92 months, 252 patients were included because their postoperative and preoperative seminal parameters were available.
Preoperatively, the patients were divided into three groups, based on their preoperative total Motile Count (TM). Patient with TM >20 million (mild oligoasthenospermia) was defined as Group A, with TM, between 5 million and 20 million (moderate oligoasthenospermia) as group B, and TM5 million) had significantly better seminal improvement following varicocelectomy. While preoperative dividing showed no difference in pregnancy rates. Men who achieved a postoperative TM>20 million were more likely to achieve conception by less invasive techniques.
Varicocelectomy may be the most cost-effective initial intervention in infertile males with varicocele with preparative TM>5 million. Patients with preoperative TM<5 million and concomitant female factor infertility may be better initial candidates for IVF/ICSI.
Infertility, Semen, Varicocele
منی, ناباروری, واریکوسل
13
20
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-609&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
2014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
A
Hamidi Madani
علی
حمیدی مدنی
Yes
V
Dezhabad
ولی
دژآباد
No
fa
بررسی شیوع بیماری شپش سردرکودکان3-7 ساله مهدهای کودک رشت
Pediculosis Capitis in 3-7 years old Children of Kindergartens in Rasht
آلودگی به شپش سر یکی از شایعترین آلودگیهای انگلی در جهان است. برابر آمارهای سازمان بهداشت جهانی کشور ایران یکی از آلوده ترین مناطق در بین کشورهای جهان است. بررسیهای انجام شده در گیلان نشان می دهد که آلودگی به شپش در اطفال از شیوع بالائی برخوردار است. هدف این مطالعه بررسی شیوع شپش سر در بین کودکان 3-7 ساله مهدهای کودک شهر رشت است.
تحقیق به روش بررسی توصیفی آینده نگر با استفاده از روش سرشماری (Census) در بین کودکان 3-7 ساله مهدهای کودک شهر رشت انجام گرفته است. پس از معاینه بالینی در صورت مشاهده تخم شپش، موها با میکروسکوپ نوری مورد بررسی دقیقتر قرار میگرفت. در این بررسی تمامی 1780 کودک 3-7 ساله در 9 مهد کودک شهر رشت در سال تحصیلی 77 و 78 مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه 59% از موارد آلودگی مربوط به دخترها و بقیه موارد مربوط به پسرها بود. گروه سنی 6 ساله بیشترین و گروه سنی 3 ساله کمترین میزان آلودگی را بخود اختصاص دادند، در مجموع 1/5 درصد از کل کودکان دچار آلودگی به تخم شپش زنده بودند و تنها در یک مورد شپش زنده مشاهده گردید.
این بررسی نشان داد که میزان آلودگی به تخم شپش در بین گروه سنی 3-7 ساله از شیوع نسبتاً بالایی برخوردار است، همچنین نشان داد که بیشترین میزان آلودگی مربوط به مهدهای کودک تحت نظارت آموزش و پرورش است.
Pediculosis capitis is a major health problem in the world. As W.H.O statistics, Iran is one of the most infected countries. Applied surgery in Guilan showed high incidence of pediculosis capitis in children. The aim of this study was to report the situation of infestation among 3-7 year old child.
In this prospective and Cencus study we examined all 3-7 years old children in 29 kindergartens in Rasht, with a careful inspection by light microscope after seeing pedicular eggs.
Live eggs infested a total of 5.1 percent. The rate of infestation was higher in girls (59%) The most incidences were in 6 years olds and the last in 3 years olds. This study showed a high incidence among 3-7 years old age group that it was more in governmental kindergartens.
Pediculus, Epidemiology
شپش سر, همه گیری شناسی
21
25
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-610&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
J
Golchie
جواد
گلچای
Yes
M
Ahmadi Ghaajaari
منوچهر
احمدی قاجاری
No
fa
بررسی تداخل داروهای ضد افسردگی درنسخ بیمه بیماران مراجعه کننده به داروخانه های شهر انزلی در سال 1379
Evaluation of Anti-depressant Drugs Interactions in Insured Prescriptions in Anzali in 1379
تداخلات دارویی در بدن، هنگامی که دو یا چند دارو به طور همزمان تجویز می شوند، به وقوع می پیوندند. این امر سبب تغییر اثر درمانی و یا سمیت یک دارو بواسطه حضور دارو یا عوامل دیگر می گردد. در این پژوهش در صد تجویز داروهای ضد افسردگی و شیوع انواع تداخل های دارویی در نسخ حاوی این داروها در شهر انزلی در سال 1379 مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی به صورت توصیفی بر روی 13692 نسخه از نسخ بیمه پزشکان عمومی و متخصص مراجعه شده به داروخانه های شهر انزلی در شش ماهه نخست سال 1379 به روش تصادفی منظم انجام گرفت. تداخلات دارویی پس از تکمیل فرم های مربوطه بر اساس طبقه بندی کتاب Drug
Interaction Facts بررسی گردید.
9/21 در صد نسخ حاوی داروهای ضد افسردگی بود که از این میزان 2/61 در صد بیماران را زنان و8/38 در صد را مردان تشکیل می دادند. 36 درصد نسخ فوق توسط پزشکان عمومی، 1/42 در صد توسط متخصصان اعصاب و روان و 9/21 درصد توسط متخصصان در سایر رشته ها تجویز شده بود. 4/22 درصد نسخ حاوی تداخل دارویی بودند که در مجموع 1090 مورد تداخل مشاهده گردید. در این میان بیشترین تداخل دارویی در نسخ پزشکان متخصص رشته های غیر اعصاب و روان مشاهده شد.توزیع شیوع تداخلات دارویی از درجه1تا5 بترتیب 86/14، 95/33،
49/13 ، 98/17و 72/19 درصد بود. میانگین اقلام دارویی در این نسخ 3/1 48/3 بود.
تعداد زیاد نسخ حاوی داروهای ضد افسردگی با عنایت به تداخل دارویی آنها اهمیت آموزش صحیح داروشناسی بالینی را مشخص می سازد.
Drug interactions happen when two or more drugs are administered at the same time. It is known by changing therapeutic effect of drug or drug poisoning. In this research drug interactions of anti-depressant drugs in Anzali in 2000 were evaluated.
This descriptive study was conducted on 13692 regular, randomly sampled insured prescriptions. Drug interactions were studied based on the ratings of Drug Interaction Facts’ book.
21.9% of prescriptions had at least one anti-depressant drug (61.2% in women and 38.8% in men). Drug interaction was observed in 22.4% of prescriptions and type of interaction from first degree to fifth was 14.86, 33.95, 13.49, 17.98 and 19.72 percent respectively. Psychologists and neurologists (42.1%), other specialists (21.9%) and general physicians (36%) prescribed these prescriptions. The most drug interaction was observed in other specialists’ prescriptions. The mean number of drugs were 3.481.13 in prescriptions. Excessive prevalence of anti-depressants and drug interactions in these prescriptions emphasize the correct teaching of practical pharmacology.
Antidepressive Agents, Drug Interaction, Prescriptions, Drug
اثرات متقابل داروها, تجویزهای دارو, داروهای ضد افسردگی
26
33
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-611&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
K
Morteza-Semnani
کتایون
مرتضی سمنانی
Yes
M
Saeedi
مجید
سعیدی
No
M
Isazade Mashinchi
محمد
عیسی زاد ماشینچی
No
fa
مقایسه لیدوکائین (دوز پائین)- فنتانیل با لیدوکائین بر علایم نورولوژیک گذرا بعد از بیحسی نخاعی
Comparison of Low Dose Lidocaine- Fentanyl and Conventional – dose Lidocaine on Transient Neurologic Symptoms after Spinal Anesthesia
به نظر می رسد که سندرم علایم نورولوژیک گذرا (TNS) متعاقب تزریق نخاعی لیدوکائین تظاهری از سمیت عصبی (Neurotoxicity) دوزهای بالای بیحس کننده موضعی باشد. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر دوزهای پائینتر لیدوکائین اینتراتکال نسبت به دوز مرسوم آن بر بروز علایم نورولوژیک گذرا بعد از بیحسی نخاعی بوده است.روش مطالعه بدین صورت بوده است که 110 بیمار کاندید عمل جراحی سزارین با II-I Class ASA به طور اتفاقی به دو گروه تقسیم شده و گروه مورد مطالعه با 50 میلی گرم لیدوکائین و 25 میکروگرم فنتانیل و گروه شاهد تنها با 75 میلی گرم لیدوکائین بیحسی نخاعی دریافت کردند. بیماران از نظر وضعیت همودینامیک، حداکثر سطح بیحسی و زمان برگشت بیحسی و علایم نورولوژیک گذرا (TNS) مورد بررسی قرار گرفتند.میانگین حداکثر سطح بلوک در دو گروه یکسان بود. نیاز به افدرین در گروه مورد مطالعه کمتر بوده،(P<0.05) میزان نیاز به کتامین به عنوان مکمل بیهوشی در دو گروه تفاوت معنی دار نداشت. زمان برگشت بیحسی در گروه مورد مطالعه کوتاهتر از گروه شاهد بود(P<0.05). بروز TNS در گروه شاهد 1/29 درصد و در گروه مورد مطالعه 4/5 درصد بود که اختلاف بین دو گروه معنیدار بوده است(P<0.05). میزان سردرد بعد از بیحسی اسپاینال در دو گروه تفاوت معنی دار نداشت.با توجه به یافته های این مطالعه، بیحسی اسپانیال با 50 میلی گرم لیدوکائین و 25 میکروگرم فنتانیل بیحسی کافی باثبات همودینامیک بیشتر ، ریکاوری سریعتر و بروز کمتر سندرم TNS نسبت به 75 میلی گرم لیدوکائین ، ایجاد می کند.
The Syndrome of Transient Neurologic Symptoms (TNS) after spinal Lidocaine injection has been presumed to be a manifestation of local anesthetic neurotoxicity.
The purpose of this study was determining the effect of lower doses of intrathecal Lidocaine compared with conventional dose of Lidocaine on the incidence of TNS.
110 patients in ASA classes I-II presenting for cesarean section were randomly assigned to receive spinal anesthesia with either hyperbaric Lidocaine 50 mg-25 g Fentanyl or hyperbaric Lidocaine 75 mg.
Patients were evaluated for hemodynamic status, peak block level and regression, and Transient Neurologic Symptoms.
Both groups had a median peak block level of T4.
The control group had a greater need for Ephedrine (P0.05) .
Block regression was faster in case group (P<0.05). TNS incidence was 29.1% in control group and 5.4% in case group (P0.05).
Spinal anesthesia with 50mg Lidocaine and 25g Fentanyl provides adequate anesthesia with more hemodynamic stability, faster recovery and lesser incidence of TNS syndrome than spinal anesthesia with 75 mg Lidocaine.
Anesthesiaو spinal, Lidocaine, Neurologic Manifestations
بیحسی نخاعی, تظاهرات عصبی, لیدوکائین
34
39
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-612&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
MS
Abdollah zadeh
مهرسیما
عبداله زاده
Yes
fa
بررسی حساسیت و ویژگی آزمایش گستره مجرای دفرنس در تشخیص بافت خارج شده با وازکتومی
Specificity and Sensitivity of Vasal Lumen Smear for Diagnosing “Vas Deferenses” After Vasectomy
اثبات بافت شناسی نمونه خارج شده در عمل وازکتومی در موارد شکست عمل در ایجاد آزاواسپرمی از نظر پزشکی قانونی حائز اهمیت است . اما در بسیاری از مناطق دوردست امکانات پاتولوژی وجود ندارد .هدف از تحقیق آن بود که ببینیم آیا می توان بررسی سیتولوژیک اسمیر
(گستره ) لومن مجرای دفرنس (Vas deffernce) توسط سیتولوژیست را جایگزین بررسی بافت شناسی ( پاتولوژی ) آن کرد ؟
این تحقیق در سال 1376 انجام شد و از 300 نمونه مجرای دفرنس که حین عمل وازکتومی متقاضیان مرکز تخصصی و تحقیقاتی تنظیم خانواده استان گیلان خارج گردید ، ابتدا اسمیر و سپس نمونه بافت شناسی تهیه شد .
پس از تجزیه و تحلیل آماری حساسیت و ویژگی روش و از اسمیر در تشخیص واز دفرنس به ترتیب32/ 99 % و 100 بود ، لذا می توان این روش را با اطمینان جایگزین بررسی بافت شناسی کرد . در موارد سیتولوژی منفی بررسی بافت شناسی توصیه می شود .
Histological confirmation of resected specimens of vas deferenses after vasectomy is important, particularly from medicolegal aspects in cases of procedure failure.
Non-availability of pathologists in small towns imposes difficulties for surgeons performing vasectomy. Availability of cytologists is more likely, and they can examine the smear of vasal lumen easily for this purpose.
We carried out this study in 1998 in Gilan Family Planning Research Center, whether pathological reports of vas deferenses could be were substituted with vas smear.
After obtaining 300 smears, all specimens were also sent for pathological examination.
The specificity of vas lumen smear in recognizing “vas deferenses” was 100% and the sensitivity was 99.32%.
It is recommended that in case of shortage of pathological facilities, cytologic report can be so helpful to confirm the vas deferense.
Vas Deferens, Vasectomy
رگ برداری (وازکتومی), مجرای دفرنس
40
43
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-613&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
A
Roshani
علی
روشنی
Yes
H
Hemati
حسین
همتی
No
S A
Kiani
سید امیر
کیانی
No
fa
تأثیر کریستالوئید قبل از بیحسی نخاعی در بروز هیپوتانسیون القاء شده در افراد مسن
Effects of Crystalloid Administration Before Spinal Block On Hypotention in Elderly
یکی از انواع بیحسی ها که با فوائد کلینیکی بسیاری همراه است بیحسی نخاعی است که بصورت تزریق ماده بیحسی موضعی در فضای زیر عنکبوتیه کمری انجام میشود این روش سبب کاهش 18-15درصد در مقاومت عروقی میشود و در یک سوم بیماران سبب هیپوتانسیون میشود که افراد مسن بیشتر مستعد این عارضه هستند. جهت پیشگیری از این عارضه قبل از انجام بیحسی کریستالوئید تجویز میشود. مطالعات ضدو نقیضی در رابطه با تاثیر این روش وجود دارد. هدف این مطالعه تاثیر تجویز کریستالوئید به عنوان پره هیدراسیون برهیپوتانسیون بعد از بیحسی در افراد مسن بوده است .
این کار آزمایی بالینی تصادفی و دوسوکور در تابستان 1379 در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی گیلان بر روی 112 بیمار 60 تا 90 ساله انجام گرفت. بیماران سابقه پرفشاری خون، نارسایی قلبی یا بیماری جدی قلبی و ریوی نداشتند و داروی ضد فشارخون مصرف نمیکردند و کاندیدای عمل جراحی الکتیو نیمه تحتانی شکم بودند . یک تا سه ساعت قبل پره مدیکاسیون شدند همه این بیماران یک دوره ناشتای 14-8 ساعته را پشت سرگذاشته بودند پس از اخذ رضایت نامه آگاهانه بیماران به دو گروه 56 نفری بصورت تصادفی تقسیم شدند . در یک گروه قبل از بیحسی , مایعی انفوزیون نشدو در گروه دیگر بیست دقیقه قبل از انجام بیحسی 500 سی سی سرم رینگر انفوزیون گردید . پس از بیحسی در دقایق 0تا20 هر 5 دقیقه فشارخون بیماران اندازهگیری شد و میانگین فشارخون سیستولی 90 میلی متر جیوه یا بیش از 30% کاهش از مقدار پایه بعنوان افت فشارخون در نظر گرفته میشد . دادهها پس از جمع آوری با نرم افزار SPSS/9 پردازش گردید آزمونهای مورد استفاده مجذور کای و تی بودند و معیار معنی دار بودن آزمون P<0.05)) در نظر گرفته شد.
در این بررسی تفاوتی بین دو گروه از نظر جنس، میانگین سن، قد، وزن و سطح بیحسی و فشارخون قبل از بیحسی وجود نداشت. افت فشارخون پس از بیحسی در 34 نفر (7/60%) گروه آزمون و 27 نفر (2/48%) گروه شاهد مشاهده شد که از نظر آماری این تفاوت معنی دار نبود. در هر دو گروه 5 نفر (9/8%) پس از بیحسی دچار تهوع و استفراغ شدند.
این مطالعه نشان داد که تجویز کریستالوئید به عنوان پره هیدراسیون بروز هیپوتانسیون پس از بیحسی نخاعی را کاهش نمیدهد . این روش در افراد مسن سودمند نیست و توصیه میشود روشهای دیگری جهت پیشگیری از این عارضه خصوصا در افراد مسن مورد مطالعه قرار گیرد.
One of the anesthetic techniques with a lot of clinical benefits is spinal block that is produced by injection of local anesthetic solution into the subarachnoid space.
This procedure caused 15-18% reduction in peripheral vascular resistance.
Decreased blood pressure as a complication of spinal block may be seen in one third of cases. Intravenous fluids before induction is recommended for prevention of this event. There are contradictory studies in this Issue. Propose of this study was determination the effects of Crystalloid administration as a prehydration before operation on decrease of blood pressure.
In this randomized clinical trial, double- blind study we selected 112 patients 60-90 years old who did not have any history of hypertension and CHF and antihypertensive medication and were candidate for elective lower abdomen operation.
After taking informed consent, patients divided into 2 groups randomly. 500cc Ringer was infused 20 minutes before spinal anesthesia for the first group, second group received no intervention. Blood pressure after 5th, 10th, 15th, 20th minutes was reported. Blood pressure lower than
90-mmhg or more than %30 lower than baseline considered as decreased blood pressure and treated with 5mg Ephedrine.
Data was analyzed with SPSS/9 software. We used Chi square and student T-Test, P<0.05 was considered meaningful.
There was no significant difference between sex, age, weight and height with level of anesthesia in patients.
The rate of decreased blood pressure in 5th minute in first group was 34(60.7%) and in second group was 27(48.2%) which was no significant difference. Ephedrine administration was 34mg in first and 27mg in second group.
In both groups 5 persons (8.9%) had nausea and vomiting after spinal anesthesia.
In this study Crystalloid administration as prehydration did not reduce occurrence of hypotention. This procedure is not useful for aging people and more studies for prevention of this complication is recommend.
Anesthesia, Spinal/Elderly, Ephedrine, Hypotention
افدرین, بیحسی نخاعی, سالمندی, کم فشار خونی
44
49
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-614&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
B
Naderi
بهرام
نادری
Yes
A
Mohammadzadeh
علی
محمد زاده
No
V
Iman talab
ولی
ایمان طلب
No
S
Ashrafi
سعید
اشرفی
No
fa
کوله سیستکتومی لاپراسکوپی روشی برتر
Laparascopic cholecystectomy: Preferential Procedure
سنگ کیسه صفرا بیماری شایعی است که بهترین راه درمان آن برداشتن کیسه صفرا به طریق جراحی است.
عمل برداشتن کیسه صفرا از سال 1882 مرسوم بوده است ولی عمل جراحی لاپراسکوپیک آن در سال 1978 درفرانسه شروع شد و بسرعت به سایر کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا و کشورهای دیگر گسترش یافت، علتاین گسترش بخاطر کاهش درد بعد از عمل، زیبایی شکم و بازگشت سریعتر به فعالیت و زندگی عادی و کوتاه بودنزمان بستری در بیمارستان و کاهش هزینههای سنگین بیمارستانی بوده است.
در ایران قریب 10 سال است که در برخی از مراکز خصوصی عمل جراحی لاپراسکوپی و عمدتاًَکولهسیستکتومی متداول گردیده است، که ابتدا مورد استقبال جراحان قرار نگرفت ولی بتدریج در تمامیدانشگاههای کشور کولهسیستکتومی لاپراسکوپیک رایج گردید.
از سال 80-1373 در مرکز آموزشی درمانی بیمارستان رازی رشت 380 مورد عمل جراحی لاپراسکوپی انجامشد که در این مدت 90 مورد کولهسیستکتومی و بقیه موارد تشخیصی و طبقه بندی کانسر بوده است. در اینبیمارستان 4 نفر جراح عمومی فعالیت دارند که همگی به نحوی درگیر روشهای مختلف لاپراسکوپی هستند. در 15مورد اول عمل کولهسیستکتومی لاپراسکوپیک با مشکلات زیادی روبرو بودیم که همگی ناشی از تجربه کم و محدودما بوده است، از آن به بعد تجربه ما در مورد کولهسیستکتومی بهتر شده و 12 مورد کولهسیستیت حاد و دو مورد آمپیمکیسه صفرا و 4 مورد کولهسیستیت مزمن (کیسه صفرای چروکیده) جزء بیماران بعدی ما بودند.
مدت زمان بستری بیماران 2 روز بوده است.
در یک مورد بعد از عمل بیمار انجام عمل خود را باور نداشتهو کراراً در مراجعات بعدی شکایت از ادامهبیماری خود بخاطر برش محدود خود داشت. در 8 مورد ما مجبور به تبدیل لاپراسکوپی به عمل باز شدیم که 3 مورد پرفوراسیوناحشاء، یک مورد خونریزی و 4 مورد چسبندگی شدید و عدم رویت آناتومی واضح بوده است. نکته با اهمیت اینکهسه مورد چسبندگی در مردها بوده و بروز 4 عارضه در 15 مورد اول اعمال جراحی بوده است.
با توجه به نکات فوق کولهسیستکتومی لاپراسکوپی در صورتی که همراه با یک گروه کارآزموده انجام شودروش ارجحی میباشد. برش جراحی محدود و بازگشت سریعبه فعالیت روزمرهمزایای این عمل است.
The gallbladder stone is a common disease its best management is cholecystectomy with surgical operation. Since 1882 cholecystectomy is a conventional procedure, but Laparascopic cholecystectomy procedure initially begins in France (1978) and quickly spreads in USA, European countries, and other counties around the world. Its popularity was because reducing postoperative pain, abdomen aesthetics, patients’ quick return to normal daily activity, shortening hospitalization and reducing costly hospital expenses.
In some private hospital in Iran since nearly 10 years ago laparascopic procedures – mainly cholecystectomy– usually are done, although it was not initially welcomed. It gradually spreads on nearly all training hospitals.
Since 1373(1994) in Razi hospital 380 laparascopic procedures including 90 Cholecystectomies and others was diagnostic or cancer stagings. There were four general surgeons in Razi hospital, all in some way engaged in different Laparascopic procedures.
For first 15 Laparascopic cholecystectomy operations we faced with many problems all due our limited experiences since then we had more experiences, and our next patients were as follow: Acute cholecystitis (12) chronic cholecystitis (shrinked gallbladders (four patients) and gallbladder empyems (two patients)).
Mean of hospitalization was two days.
In one case patient did not believe his/her management and repeatedly returned complaining of limited incision.
In eight cases we forced to perform Conversion procedures due to visceral perforations (three cases), hemorrhagia (one case), sever adhesions, and bad anatomical positions (four cases). It is noteworthy that four complications were in first 15 patients, and three in men.
As described above we suggest Laparascopic cholecystectomy with an experienced team is a preferential procedure limited incision and quickly return to normal daily activity are its advantages.
Cholecystomy, Cholelithiasis, Laparescopy
برش کیسه صفرا, سنگ کیسه صفرا, شکم بینی
50
55
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-615&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
F
Safarpoor
فیضاله
صفرپور
Yes
MR
Koohsari
محمدرضا
کوهساری
No
fa
مطالعه میکروبی بیماری افتالمیانئونیتارم در نوزادان متولد شده در بیمارستان شهید بهشتی یاسوج 1379-1378
A Microbiological Study of Ophtalmia Neonatorum in Term Neonate Born in Shahid Beheshti Hospital of Yasuj 1999-2000
افتا لمیانئونیتارم (Ophtalmia Neonatorum) به معنای التهاب عفونی ملتحمه (Conjuctivitis) می باشد که در یک ماه اول زندگی رخ می دهد . با توجه به اینکه این بیماری شایعترین عفونت دوره نوزادی محسوب می گردد ، این مطالعه بر روی نوزادان متولد شده در بیمارستان شهید بهشتی یاسوج به منظور تعیین فراوانی انواع عوامل میکروبی ایجاد کننده بیماری و بررسی حساسیت آنتی بیو تیکی آنها نسبت به آنتی بیو تیکها ی رایج انجام گردید .
روش کار : این مطالعه به روش توصیفی در سال 79-1378 و بر روی 230 نوزاد سر رس (40-38 هفته) که در محدوده سنی 25-0 روزگی قرار داشتند و در بیمارستان شهید بهشتی یاسوج متولد شده بودند و به هر دلیلی توسط متخصصین کودکان دیده شده بودند انجام گرفت . از این بیماران بعد از معاینه و تشخیص کلنیکی بیماری و ثبت مشخصات ،نمونه گیری جهت انجام کشت های میکروبی و گرفتن لام و رنگ آمیزی آنها انجام گردید . سپس جهت ارگانیزم های بدست آمده بوسیله 9 آنتی بیو تیک رایج و در دسترس تست تست حساسیت انجام شد .
یافته ها : در این مطالعه استافیلوکوک کوآگولاز مثبت شایعترین باکتری عامل بیماری شناخته شد(30%) و کلامیدیا کمترین شیوع را داشت ٍ(2/2%) .باکتری نیسریا گونوره در میان ارگانیزم های عامل بیماری دیده نشد . بیشترین حساسیت باکتری های عامل به آنتی بیو تیکها ی سفتریا کسون و کلرامفینکل و بیشترین مقاومت به آنتی بیو تیک های تتراسایکلین و آمپی سیلین دیده شد .همچنین مشاهده گردیده که بیشترین حساسیت ارگانیزم های استافیلوکوک کواگولاز مثبت و منفی و همافیلوس آنفلونزای بدست آمده به کلرامفینکل ، استرپتوکوکسی و کلبسیلا به سفترپاکسون ، ای کولی به آمیکاسین و پسودو موناس به آمیکاسین و سفتازیم بود . مشاهده گردیدکه همه ارگانیزم های عامل می توانند در روز اول تولد باعث بیماری گردند.
نتیجه گیری:برخلاف نتایج مطالعات انجام گردیده در کشورهای دیگر این مطالعه نشان داد که این بیماری غالباً همرا با بیماری های منتقله از راه جنسی (گونوکوکسی و کلامید یا) نمی باشد . همچنین با توجه به عدم وجود نیسریاگونوره در میان عوامل ایجاد کننده بیماری ، بازنگری در پرو فیلاکسی اولیه چشمی ضروری بنظر می رسد . از طرف دیگر با توجه به اینکه مشاهده گردید که همه ارگانیزم ها می توانند در روز اول تولد ایجاد کونژیکتیویت کنند ، این نکته نیاز به استفاده از یک داروی پرو فیلاکسی بلافاصله بعد از تولد که بتواند شمارش کولونی همه باکتری ها را در ملتحمه کاهش دهد نشان می دهد .
Ophtalmia Neonatorum means bacterial conjunctivitis in first months of life. Considering the fact that it is the commonest infectious diseases in first months of life, this study was performed in Sh.Beheshti hospital born-neonates, in order to determine the frequency of various pathogenic bacterial agents and their sensitivity patterns to common antibiotics.
This study was carried out on 230 term neonates (38-40 wks of gestational age), between 0-25 days of age with conjunctivitis, who were born in Sh.Beheshti hospital and visited by pediatricians. Following examinations of patients, clinical diagnosis of conjunctivitis and recording the data, samples for microbial cultures, smearing and staining were taken. Then antibiotics sensitivity patterns with nine available antibiotics for each organism were investigated.
Coagulase-positive staphylococci were found to be the commonest causative organism (30%) and Chlamydia was the least common (2.2%). Nisseria gonorrhea (Gonococcus) was not found in the spectrum of the various isolated bacteria. The most sensitive antibiotics were Ceftrioxane and Chloramphenicol, whereas the most resistant were Tetracyclin and Ampicillin. Also the most sensitive antibiotics for Coagulase-positive and negative Staphylococci, Haemophilus Influenza was Chloramphenicol, for Streptococci and Kelebsiella was Ceftrioxane, for E.coli was Amikacin and for Pseudomonas was Amikacin and Ceftrioxane. It was also revealed that all causative organisms could cause the disease in the first day of life.
Unlike the results of the studies carried out in other countries, this one showed that Ophtalmia Neonatorum is infrequently associated with sexually transmitted diseases (Chlamydia and Gonococcus). Since the Gonococcus was not found among various causative organisms , revising the primary ophthalmic prophylaxis seems necessary. Moreover, since it was revealed that all organisms can cause conjunctivitis in the first day of life ,there needs to be a prophylactic agent immediately after birth which can reduce the colony count of the bacteria in conjunctivitis.
Antibiotics, Conjunctiva, Ophtalmia Neonatorum
آنتی بیوتیک ها, افتالمیانئونیتارم, ملتحمه چشم
56
63
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-616&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
S
Haghbin
سعیده
حق بین
Yes
A
Sharifi
اصغر
شریفی
No
S
Ebrahimi
صدیقه
ابراهیمی
No
fa
بررسی و نقد مقالات اپیدمیولوژی
Evaluating and Appraisal of Epidemiological Scientific Papers
امروزه بیش از 60000 مجله علمی به زبان انگلیسی در دنیا منتشر میشود که بیش از حدود یک سوم آنها را مجلات علمی در زمینههای مختلف علوم پزشکی تشکیل میدهند. در این میان سهم مقالات اپیدمیولوژی نسبتاً زیادتر از سایر رشتههای تخصصی است. اینگونه مقالات در زمینههای مختلف پزشکی منتشر میشوند و علاوه بر اپیدمیولوژیستها سایر محققین علوم پزشکی نیز در این زمینه کار میکنند. این مقاله درصدد آن است تا با ارائه دستورالعملهای نسبتاً ساده راهکارهای بررسی و نقد مقالات اپیدمیولوژی را ارائه نماید. مسائل روششناسی مربوط به تعیین روابط علیّتی را با ذکر سوگراییهای متداول و نقش مخدوشکنندهها مطرح کند و به چگونگی نقد ارکان اصلی یک مقاله اپیدمیولوژی بپردازد. هدف از نگارش این مقاله آن است تا ضمن معرفی نکات اساسی در نگارش مقالات اپیدمیولوژی به افرادی که به داوری و نقد مقالات مربوطه میپردازند کمک کند تا نقد و داوری جامعتری در مورد اینگونه مقالات داشته باشند.
Today, there are more than 60,000 scientific journals publishing over the world. More than two- third of these journals are published in the field of different medical sciences. Among biomedical publications, epidemiological papers have a big proportion. This group of papers are not only submitted by epidemiologists but also by other medical researchers.
This article attempts to present some simple guidelines for evaluating and appraising of such epidemiological papers. The methodological aspects of causation is addressed. The main errors, biases and cofounders are introduced, and the circumstances of critical appraisal are discussed. The main objective of this article is to present the major points of manuscript writing up and reviewing of such papers to those who are more involved in this job.
Epidemiologic- Methods, Evaluation- Studies, Statistics
آمار, روشهای همه گیری شناسی, مطالعات ارزشیابی
64
69
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-617&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
H
Soori
حمید
سوری
Yes
fa
گزارش یک مورد مولتیپل اسکلروز با تظاهرات اختلال خلقی دوقطبی
A Case Report of Multiple Sclerosis Presenting As Bipolar Mood Disorder
مولتیپل اسکلروز بیماری مزمنی است که اکثرأ بالغین جوان رامبتلاکرده وازنظرآسیب شناسی باالتهاب وازدست دادن میلین واسکلروزدرنواحی متعدد ماده سفید سلسله اعصاب مرکزی مشخص می شود. دراین گزارش به معرفی بیماری می پردازیم که بعد از تجربه یک استرس روانشناختی مبتلا به یک دوره مانیای حاد باعلائم پسیکوتیک گردید ودربرسیهای تشخیصی مبتلا به مولتیپل اسکلروز شناخته شد. گرچه مولتیپل اسکلروز بخش کوچکی از پذیرش های بیمارستانی رابه خوداختصاص می دهد و بروز یک سندرم مانیای حادباعلائم پسیکوتیک به عنوان تظاهراولیه حمله بیماری اتفاق نادری است ولی شیوع بالاتراختلال دوقطبی دراین بیماری احتمال اینکه که همین تعداد اندک نیزباتظاهرات اختلال دوقطبی دربیمارستانهای روانپزشکی ظاهرشوند را افزایش میدهد و لزوم شناخت این بیماری وتوجـه به آن رادرتشخیص افتراقی بالاخص زمانی که علائم نورولوژیک غـیرقابل توضیـحی وجـود دارد, گوشزد می کند.
Multiple sclerosis is a chronic disease from which mostly the young adults may suffer . Pathologically ,it might be distinguished by the inflammation , demyelination and sclerosis in several regions of white matter in central nervous system. In present report , I have introduced a patient who suffered from a period of Acute Mania with Psychosis after a experience of psychological stress .In the diagnostic examinations ,it was known that she suffered from Multiple Sclerosis. Although a very small part of hospital admission is related to this disease, and the occurrence of Acute Mania Syndrome with Psychosis as the initial presentation of disease might be a rare phenomenon , the higher prevalence of bipolar disorder in this disease increases the probability of the fact that such few patients might also have been seen with the bipolar syndrome presentation in the psychiatric hospitals and notices the necessity of recognition and attention to this disease in the differential diagnosis ,especially when there are inexplicable neurological signs
Bipolar Disorders, Manic Disorders, Multiple Sclerosis
اختلالات دو قطبی, اختلالات مانی, تصلب متعدد
70
76
http://journal.gums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-36-618&slc_lang=fa&sid=1
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
2014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/282014/09/28
1393/7/6
SMR
Khalkhali
سیدمحمدرسول
خلخالی
Yes