مقدمه
رینیت آلرژیک یا بیماری التهابی مخاط بینی، یک بیماری شایع در نقاط مختلف دنیا بوده [
1] که شیوع آن در جمعیت عادی در تمام سنین در نواحی مختلف دنیا بین 10 تا 40 درصد است [
2] و در مطالعات کشور ما شیوع متوسط آن بین 10 تا 15 درصد است [
1].
اگرچه رینیت آلرژیک، بیماری تهدیدکننده حیات نیست، اما میتواند تأثیرات زیانباری روی جنبههای جسمانی، روانی و اجتماعی زندگی بیماران داشته باشد و به طور معناداری کیفیت زندگی آنها را کاهش دهد [
3].
شدت رینیت آلرژیک از درگیری ضعیف تا درگیری شدیداً ناتوانکننده متفاوت است و اغلب با بیماریهایی چون آسم و رینوسینوزیت مزمن همراه است.
این بیماری به طور مستقیم دارای تأثیرات اجتماعی و اقتصادی بسزایی است و اگر کارکرد ازدسترفته افراد به علت خوابآلودگی و اختلالات حرکتی شناختی به علت استفاده از آنتیهیستامینها را نیز در نظر بگیریم، هزینه تخمینزده شده کل مرتبط با رینیت آلرژیک باز هم افزایش مییابد [
5 ،
4]. به طوری که میتواند به عنوان یک مسئله جدی مالی برای خانواده بیمار و سیستم بهداشتی ملی مطرح باشد [
4].
اگرچه علائم رینیت آلرژیک (رینوره، گرفتگی بینی و عطسه) میتواند برای بیماران آزاردهنده باشد، ولی بسیاری از بیماران علائم غیر بینی داشته که میتواند سبب ناراحتی آنها شود، مانند سردرد، تشنگی، اختلال خواب، خستگی و اختلال عملکرد جنسی [
6]. گرفتگی بینی در بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک میتواند سبب مشکل تنفسی در موقع خواب شود [
7]. تخمین زده میشود که تا 57 درصد بالغین و 88 درصد کودکان مبتلا به رینیت آلرژیک، مشکلات خواب دارند [
8].
اختلال خواب اثرات عمیقی بر سلامت روانی افراد دارد که میتوان به اختلالات روانپزشکی، افسردگی، اضطراب، سوءمصرف الکل و اختلال یادگیری، رفتار و توجه اشاره کرد. اثر وسیع رینیت آلرژیک در بیماران تا حدی مهم بوده که در راهنمای بالینی ARIA شدت بیماری هم بر اساس علائم بیماری و هم بر اساس اثر آن بر کیفیت زندگی بیماران طبقهبندی میشود [
9].
اگرچه سنجشهای بالینی اطلاعاتی در مورد ارگان سیستمهای مبتلا میدهد، درک کلی بیمار از بار بیماری به علت اختلال فیزیکی، هیجانی و اجتماعی در زندگی روزمره را نشان نمیدهد [
10]. یکی از ابزارهایی که برای سنجش کیفیت زندگی به کار میروند، ابزارهای عمومی هستند که در جمعیت عمومی و در تمامی شرایط سلامت افراد میتوان به کار برد و برای ارزیابی خوب بودن استفاده میشوند. این ابزارها به طور خاص برای گروههای جمعیتی خاصی مانند بیماران مبتلا به رینیت ساخته نشدهاند.
یکی از این ابزارها که دارای خواص سایکومتریک مناسبی از لحاظ روایی و پایایی است، پرسشنامه 36سؤالی SF-36 است که توسط محققین مختلفی در مطالعات متعدد استفاده شده است. گستره پوشش SF-36 ممکن است اثرات مهم و غیرمنتظره بیماریها را روی کیفیت زندگی نشان دهد و مقایسه بار بیماری بین بیماریهای مختلف را ممکن میکند. SF-36 محدود به بیماری یا درمان نیست [
11].
بررسیهای اخیر نشان دادهاند که تقریباً 38 درصد بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک همزمان آسم داشته و 78 درصد بیماران آسمی رینیت آلرژیک دارند [
13 ،
12]. درواقع آسم و رینیت آلرژیک طیف بیماری التهابی راه هوایی هستند.
در دو مطالعه جداگانه توسط بوسکوئت با استفاده از SF-36 در 111 بیمار مبتلا به رینیت آلرژیک مداوم متوسط تا شدید و 252 بیمار آسمی با شدتهای متفاوت، اختلال بارز کیفیت زندگی در هر دو گروه مشاهده شد [
15 ،
14]. در SF-36 نمره بالا نشاندهنده وضعیت سلامت مثبت است و حداکثر نمره سلامت فرد صد است.
نتایج این مطالعات نشان داد که میانگین نمره عملکرد فیزیکی در بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک کمی بالاتر از بیماران آسمی است و نمره عملکرد اجتماعی در بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک کمی پایینتر است. به عبارت دیگر، اثر آسم روی عملکرد فیزیکی کمی شدیدتر از رینیت آلرژیک و اثر رینیت آلرژیک روی عملکرد اجتماعی کمی شدیدتر از آسم است.
نتایچ هفت جنبه دیگر سلامت در دو گروه خیلی متفاوت نبود. لونارت با استفاده از ابزار SF-36 مشاهده کرد که بیماران آسمی نسبت به بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک تنها اختلال بیشتری در عملکرد فیزیکی نشان میدهند، ولی اختلال در عملکرد روانی این افراد بیشتر متأثر نمیشود [
13]. به طور مشابهی ملتزر و همکاران مشاهده کردند که در بیشتر حیطههای SF-36 نمره افراد مبتلا بدتر است [
16].
از سویی دیگر، در یک متاآنالیز مشاهده شد که وقتی SF-36 component scores ارزیابی میشود هم جزء روانی و جزء فیزیکی در آلرژی فصلی و مداوم متأثر میشود و در افراد مبتلا به رینیت آلرژیک مداوم / حساس به مایت گردوخاک خانه این اثر بیشتر است [
17 ،
12].
تأثیر رینیت آلرژیک روی کیفیت زندگی بیماران تا حدی تحت تأثیر بافت فرهنگی جامعه مورد مطالعه است. عامیزاده و همکاران در سال 2013 مطالعه مقطعی در مورد تأثیر رینیت آلرژیک روی کیفیت زندگی دانشآموزان دبیرستانی شهر کرمان انجام دادند. در مقایسه با گروه کنترل، دانشآموزان مبتلا به رینیت آلرژیک نمره پایینتری در حیطه عملکرد جسمانی و درد بدن از حیطههای پرسشنامه SF-36 داشتند که این اختلاف معنادار بوده است [
18].
در جامعه ایرانی تاکنون ارزیابی کیفیت زندگی افراد بزرگسال مبتلا به رینیت آلرژیک با پرسشنامه عمومی صورت نگرفته است، از این رو، هدف از این مطالعه برای سنجش و مقایسه وضعیت سلامت بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک و گروه کنترل با استفاده از SF-36 بوده است.
مواد و روشها
در طی سال 1394 از افراد مبتلا به رینیت آلرژیک (بالای 18 سال) که به بیمارستان امیرالمؤمنین (ع) رشت مراجعه کرده بودند و واجد شرایط ورود به مطالعه بودند، دعوت به عمل آمد که در این بررسی شرکت کنند. تشخیص رینیت آلرژیک با استفاده از یافتههای مثبت در شرح حال و معاینه بالینی (شامل آبریزش از بینی، خارش بینی، عطسه و گرفتگی بینی) و نمره بالای 7 در پرسشنامه SFAR و وجود ائوزینوفیلی یا بازوفیلی در اسمیر بینی داده شد.
پرسشنامه SFAR علائم اصلی رینیت آلرژیک بیماران مانند گرفتگی بینی، آبریزش از بینی، عطسه، خارش چشمها و عوامل مرتبط را ارزیابی میکند. محدوده نمره پرسشنامه SFAR بین صفر تا شانزده است.
آنسی مسانو و همکاران، پایایی این ابزار را نشان داده و اظهار داشتند که نمره بالای هفت به طور مطلوبی افراد مبتلا به رینیت آلرژیک را از افراد غیرمبتلا جدا میکند [
19]. بر اساس راهنمای بالینیARIA [
20] تمامی بیماران حداقل به مدت یک سال رینیت آلرژیک مداوم متوسط تا شدید داشتند.
بر اساس طبقهبندی ARIA، رینیت آلرژیک مداوم یا Persistant Allergic Rhinitis به بیمارانی اطلاق میشود که بیش از چهار روز در هفته و برای بیش از چهار هفته متوالی علامت داشته و این گروه از بیماران تقریباً هر روز از بیماری خود رنج میبرند [
22 ،
21].
افراد گروه کنترل از بین پرسنل بیمارستانی و دوستان افراد شرکتکننده پس از همسانسازی سنی و جنسی انتخاب شدند. این افراد هیچگونه علائم رینیت نداشته، مبتلا به بیماری خاصی نبوده و یا داروی خاصی که بر کیفیت زندگی آنها تأثیر بگذارد، مصرف نمیکردند.
معیارهای عدم ورود به مطالعه عبارت بودند از: ناتوانی در تکمیل پرسشنامه و تجربه اخیر (طی سه ماه) از اتفاق مهمی که میتواند سبب اختلال کیفیت زندگی شود، مانند مرگ یکی از خویشاوندان یا بیکار شدن. بعد از اخذ رضایتنامه آگاهانه از تمامی شرکتکنندگان، اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 تکمیل شد.
پرسشنامه SF-36 حاوی 36 سؤال است که بر اساس مقیاس امتیازدهی لیکرت (سه تا پنجگزینهای) طراحی شده است بر حسب گزینه انتخابشده توسط نمونهها، امتیاز یک تا 5 برای پاسخهای ارائهشده در نظر گرفته میشود.
این پرسشنامه هشت جنبه سلامت را میسنجد که عبارتاند از: عملکرد جسمانی و اجتماعی، محدودیت ایفای نقش به دلایل جسمانی و عاطفی ، سلامت روانی، خستگی یا نشاط ، درد بدنی، سلامت عمومی.
این پرسشنامه به طور وسیع در جوامع مختلف به کار رفته و اعتبار آن تأیید شده است [
23]. در ایران نیز این پرسشنامه توسط منتظری و همکاران به فارسی برگردانده شد و در جامعه ایرانی آلفای کرونباخ حیطههای مختلف آن از 0/65 تا 0/90 برآورد شد [
24].
با توجه به مطالعه بوسکوئت و همکاران [20] با در نظر گرفتن خطای نوع اول 0/05 و خطای نوع دوم 0/10 با استفاده از نرمافزار 3/1/9/2 G×power حجم نمونه برای ارزیابی دو دامنه در گروه 96 نفر ارزیابی شد. تمامی روشهای آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 19 صورت گرفت.
توصیف متغیرهای کیفی به صورت فراوانی و درصد و متغیرهای کمّی به صورت میانگین و انحراف معیار صورت گرفت. مقایسه بین دو گروه با استفاده از آزمون آماری کایدو و تی تست صورت گرفت و مقادیر P کمتر از 0/05 از لحاظ آماری معنادار در نظر گرفته شد.
نتایج
در این مطالعه صد فرد مبتلا به رینیت آلرژیک و 100 فرد سالم که از لحاظ سنی و جنسی همسانسازی شده بودند، شرکت کردند. در
جدول شماره 1 مشخصات جمعیتشناختی شرکتکنندگان به تفصیل آمده است.
در بررسی پرسشنامه SF-36 میانگین نمره کیفیت زندگی افراد مبتلا به رینیت آلرژیک و افراد سالم به ترتیب (13/77) 66/66 و (12/40) 72/88 بوده است که این اختلاف از لحاظ آماری معنادار است (0/001=P).
میانگین نمره و انحراف معیار حیطههای مختلف مورد ارزیابی توسط پرسشنامه SF-36 در
جدول شماره 2 آمده است.
همانطور که در این جدول دیده میشود، در همه ابعاد پرسشنامه SF-36 به جز بُعد خستگی و سلامت روانی تفاوت آماری معناداری بین نمرات کسبشده در هر یک از حیطهها در دو گروه افراد با رینیت آلرژیک و افراد سالم دیده میشود (همگی 05/P<0).
در هیچکدام از دو گروه، رابطهای بین سن شرکتکنندگان و یا سطح تحصیلات آنها با نمره کیفیت زندگی مشاهده نشد. بررسی آنالیز ثانویه در
جدول شماره 3 آمده است.
این تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که هرچند در مردان تفاوت آماری معناداری بین نمرات کیفیت زندگی بین دو گروه افراد مبتلا به رینیت آلرژیک و افراد سالم دیده میشود (0/0001=P)، ولی در زنان این اختلاف از لحاظ آماری معنادار نیست (0/14=P).
همچنین بررسی بیشتر افراد شرکتکننده بر حسب سطح تحصیلات نشاندهنده این امر بوده که اختلاف نمره کیفیت زندگی بین دو گروه افراد مبتلا به رینیت آلرژیک و افراد سالم تنها در افراد با تحصیلات دانشگاهی دیده میشود (0/001=P).
این تفاوت حتی در بیشتر حیطههای مورد ارزیابی پرسشنامه SF-36 بین شرکتکنندگان دیده میشود. به طوری که در بیشتر حیطهها اختلاف بارزی بین افراد مبتلا به رینیت آلرژیک و افراد سالم دیده میشود، ولی در افراد با سطح تحصیلات کمتر یا مساوی دوازده سال اختلاف در نمره کل یا حیطههای مورد ارزیابی کمتر به حد معناداری میرسد (
جدول شماره 3).
بحث و نتیجهگیری
بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، رینیت آلرژیک مجموعهای از علائم بینی است که ناشی از واکنش سیستم ایمنی با واسطه ایمونوگلوبولین E نسبت به آلرژنهاست [
1].
رینیت آلرژیک میتواند سبب اختلالات روانپزشکی مانند خستگی، بیقراری، افسردگی، اختلالات خواب و عملکرد جنسی شده و روی سایر پیامدهای اجتماعی و اقتصادی تأثیر بگذارد، ارزیابی کیفیت زندگی پیامد مهمی در بیماری رینیت آلرژیک محسوب میشود.
بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک علاوه بر علائم بالینی مربوط به رینیت آلرژیک، علائمی چون خستگی، کندی روانی حرکتی، بیقراری و اختلالات خلقی و شناختی نشان میدهند. ترکیب این عوامل میتواند سبب انزوای فرد از اجتماع و کاهش کیفیت زندگی او شود [
25].
در این بررسی مقطعی و تحلیلی از پرسشنامه استاندارد SF-36 استفاده شد. استفاده از این پرسشنامه امکان مقایسه افراد سالم و بیمار را از یکدیگر ممکن میکند. همچنین با این پرسشنامه میتوان اثر مداخلات مختلف درمانی را روی وضعیت سلامت افراد ارزیابی کرد. هرچند که این ابزارها میتوانند معایبی نیز داشته باشند، چون این ابزارها خیلی جامع هستند، ممکن است نتوانند به طور مناسبی بر مشکلات خاص یک وضعیت تمرکز کنند.
به علاوه ممکن است به مقدار کافی حساس نبوده و قادر به کشف تغییرات کوچک، ولی از لحاظ بالینی معناداری که در کیفیت زندگی افراد در وضعیتهای بالینی خاص روی میدهد، نباشند [
26].
تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که نمره کیفیت زندگی بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک به طور بارزی پایینتر از افراد سالم است. همچنین در تمامی حیطههای مورد ارزیابی به جز خستگی یا نشاط و سلامت روانی این اختلاف مشاهده میشد. کمترین نمره در بین افراد مبتلا به رینیت آلرژیک مربوط به سلامت عمومی و بالاترین نمره مربوط به عملکرد جسمانی بود.
در مرور سیستماتیک که بهتازگی در مورد اثر بیماری آلرژیک تنفسی روی کیفیت زندگی صورت گرفت، در بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک کمترین نمره در حیطه خستگی یا نشاط و بالاترین نمره در حیطه عملکرد جسمانی بوده است [
27].
همچنین یافتههای مطالعه ما همراستا با یافته عامیزاده و همکاران در دانشآموزان دبیرستانی مبتلا به رینیت آلرژیک است [
18]، در حالی که در بررسی هلگرن و همکاران، افراد مبتلا به رینیت آلرژیک نمره پایینتری در خستگی یا نشاط، عملکرد جسمانی و عملکرد اجتماعی نسبت به افراد سالم داشتند [
28].
همچنین در مطالعه بوناگ و همکاران در تمامی حیطههای پرسشنامه SF-36 به جز حیطه عملکرد اجتماعی این اختلاف مشاهده شد [
29].
در مطالعه ما، میانگین نمره در شش حیطه مورد ارزیابی در دو گروه اختلاف بارزی داشت (موارد استثنا شامل حیطه سلامت روانی و خستگی یا نشاط بودند). این یافته برخلاف مطالعات قبلی بود که تنها در یک یا چند حیطه اختلاف را مشاهده کرده بودند.
تنها در مطالعه بوسکوئت و همکاران بود که بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک در هشت حیطه از نُه حیطه مورد بررسی ابزار SF-36 امتیازات کسبشده به طور معناداری در مقایسه با نمونههای سالم را نشان دادند [
14].
این امر میتواند به علت اختلاف فرهنگی و علائم و مشکلات مختلف در بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک باشد. با توجه به اعتبار پرسشنامه به کار رفته در مطالعه کنونی و اثرات شناختهشده بیماری، ما میتوانیم اذعان کنیم که رینیت آلرژیک عملکرد فیزیکی را کاهش داده و درد بدن را در افراد جوان افزایش میدهد.
در مطالعه ما کیفیت زندگی در مردان مبتلا به رینیت آلرژیک به طور معناداری بدتر از گروه کنترل بود، ولی در زنان اختلاف بارزی بین افراد مبتلا به رینیت آلرژیک و گروه کنترل مشاهده نشد. یکی از دلایل احتمالی بروز این یافته میتواند به علت درگیر بودن بیشتر افراد مذکر در فعالیتهای اجتماعی باشد و درنتیجه ابتلای آنها به رینیت آلرژیک میتواند سبب کاهش بارزتر کیفیت زندگی نسبت به خانمها شود.
اگرچه مطالعات بیشتر در این زمینه و بررسی سایر عوامل مانند شغل بیماران میتواند تا حدی به روشن شدن این موضوع کمک کند. همچنین تجزیه و تحلیل ثانویه نشان داد که کیفیت زندگی در افراد مبتلا به رینیت آلرژیک که تحصیلات دانشگاهی دارند به طور بارزی بدتر از گروه کنترل است. رابطه بین سطح تحصیلی در تمامی حیطههای پرسشنامه SF-36 به جز سلامت روانی وجود داشت.
این یافته شبیه مطالعه کالپاک لیوگلو است که بین نمره کیفیت زندگی و ابعاد آن با سطح تحصیلی رابطه مثبت و معناداری به جز در ابعاد عملکرد اجتماعی و جسمانی وجود داشت [
30]. این یافته را میتوان ناشی از موقعیت اجتماعی بالاتر افراد با تحصیلات بالاتر دانست که سبب می شود در صورت ابتلا به رینیت آلرژیک بیشتر دچار افت کیفیت زندگی شوند.
برخلاف یافتههای مطالعه ما، در مطالعه الکولی و همکاران [
28] مشاهده شد که پارامترهای پرسشنامه SF-36 در جنس مؤنث به طور بارزی بدتر از جنس مذکر است.
در این مطالعه سه حیطه عملکرد جسمانی (PF)، محدودیت ایفای نقش به دلایل جسمانی (RP) و درد بدنی (BP) به طور معناداری در گروه رینیت آلرژیک پایینتر از گروه کنترل بود. همچنین سن بالاتر و مدت بیماری طولانیتر از عوامل خطر کاهش کیفیت زندگی مطرح شدند.
در این تحقیق محدودیتهایی وجود داشته که لازم است به آنها توجه شود. نخست اینکه، بعضی عوامل در جامعه مورد بررسی وجود داشته که میتوانند بالقوه بر کیفیت زندگی افراد تأثیر داشته باشند، مانند مشکلات مالی و مسائل خانوادگی.
از سویی دیگر، شدت رینیت آلرژیک در این تحقیق متوسط تا شدید بوده است و ارتباط درجه شدت رینیت آلرژیک با کیفیت زندگی افراد و یا ارتباط شغل بیمار با درجه کیفیت زندگی بیماران سنجیده نشد. محدودیت دیگر این تحقیق اثر درمانهای مختلفی است که بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک دریافت کرده بودند و میتواند روی نتایج پژوهش حاصله تأثیر داشته باشند.
از این رو مؤلفین مطالعه جامعتر با بررسی مداخلات دارویی و غیردارویی روی کیفیت زندگی افراد را توصیه میکنند. در آخر باید به جامعه موردبررسی اشاره کرد. در این تحقیق افراد شرکتکننده همگی سن بالاتر از 18 سال داشتند. اثر رینیت آلرژیک بر کیفیت زندگی در کودکان میتواند متفاوت از بزرگسالان باشد. از این رو در تعمیم یافتههای این مطالعه به گروه سنی یادشده باید احتیاط کرد.
علائم نتایج این پژوهش نشان داد که رینیت آلرژیک اثر منفی روی کیفیت زندگی بیماران (بدون توجه به دریافت یا عدم دریافت مداخلات دارویی و غیردارویی) دارد و در این افراد علاوه بر ناراحتی ناشی آبریزش از بینی، گرفتگی بینی، عطسه، خارش و مشکلات چشمی، کیفیت زندگی آنها دستخوش تغییر شده است. به عبارت دیگر، احساس خوشبختی و سلامت، عملکرد اجتماعی و کیفیت زندگی آنان تقلیل یافته است؛ بنابراین تحقیق بیشتر برای مشخص کردن جنبههای مختلف اثر بیماری رینیت آلرژیک و همراهی آن با سایر بیماریها روی کیفیت زندگی افراد توصیه میشود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
پیشنویس تحقیق توسط کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی گیلان ارزیابی و تصویب شد (IR.GUMS.REC.1394.783). در این مطالعه مقطعی تمامی اصول اخلاقی هلسینکی رعایت شد.
حامی مالی
این تحقیق هیچ گونه کمک مالی از سازمانهای تأمین مالی در بخشهای عمومی ، تجاری یا غیرانتفاعی دریافت نکرد.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی، نظارت، مدیریت پروژه: ربابه سلیمانی؛ روششناسی، اعتبارسنجی و تحلیل: میرمحمد جلالی؛ تحقیق و بررسی: ربابه سلیمانی، میرمحمد جلالی و علی فقیه حبیبی؛ نگارش پیشنویس: ربابه سلیمانی؛ ویراستاری و نهاییسازی نوشته: ربابه سلیمانی، میرمحمد جلالی و علی فقیه حبیبی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از معاونت پژوهشی دانشگاه علومپزشکی گیلان و دکتر ملاحت موسینژاد که در جمعآوری دادهها کمک کردند تشکر میکنند.
References
1.
Ghaffari J. [Prevalence of aeroallergens in skin test of asthma, allergic rhinitis, eczema and chronic urticaria patients in Iran (Persian)]. Journal of Mazandaran University of Medical Sciences. 2012; 22(87):139-51. http://jmums.mazums.ac.ir/article-1-816-en.html
2.
Corren J. Allergic rhinitis: treating the adult. The Journal of Allergy and Clinical Immunology. 2000; 105(6):S610-5. [DOI:10.1067/mai.2000.106151] [PMID]
3.
Rogkakou A, Villa E, Garelli V, Canonica GW. Persistent allergic rhinitis and the XPERT study. World Allergy Organization Journal. 2011; 4(3):S32-6. [DOI:10.1097/1939-4551-4-S3-S32] [PMCID]
4.
Afshari F, Khadiwi R, Shirzad H. [Effective factors on Atopic Dermatitis in children of Shahrekord primary schools (Persian)]. Journal of Shahrekord University of Medical Sciences. 2006; 8(3):71-5. http://journal.skums.ac.ir/article-1-531-fa.html
5.
Brożek JL, Bousquet J, Agache I, Agarwal A, Bachert C, Bosnic-Anticevich S, et al. Allergic Rhinitis and its Impact on Asthma (ARIA) guidelines-2016 revision. The Journal of Allergy and Clinical Immunology. 2017; 140(4):950-8. [DOI:10.1016/j.jaci.2017.03.050] [PMID]
6.
Jalali MM, Gerami H, Soleimani R, Alizadeh P. Quality of Life in Patients with Allergic Rhinitis in the North of Iran. Journal of Clinical and Diagnostic Research. 2018; 12(6):MC01-4. https://www.jcdr.net/article_abstract.asp?issn=0973-709x&year=2018&volume=12&issue=6&page=MC01&issn=0973-709x&id=11694
7.
Craig TJ, McCann JL, Gurevich F, Davies MJ. The correlation between allergic rhinitis and sleep disturbance. The Journal of Allergy and Clinical Immunology. 2004; 114(5):S139-45. [DOI:10.1016/j.jaci.2004.08.044] [PMID]
8.
Klossek J-M, Gohler C, Vervloet D, Deslandes B, Dufour X, Neukirch F. Epidemiology of seasonal spring-time allergic rhinitis in adults in France. Presse medicale (Paris, France: 1983). 2005; 34(5):348-52. [DOI:10.1016/S0755-4982(05)83924-7]
9.
Bousquet J, Khaltaev N, Cruz A, Denburg J, Fokkens W, Togias A, et al. Allergic Rhinitis and its Impact on Asthma (ARIA) 2008 update (In collaboration with the World Health Organization, GA (2) LEN and AllerGen). Allergy. 2008; 63(Suppl 86):8-160. http://197.255.68.203/handle/123456789/931
10.
Juniper E. Quality of life in adults and children with asthma and rhinitis. Allergy. 1997; 52(10):971-7. [DOI:10.1111/j.1398-9995.1997.tb02416.x] [PMID]
11.
Ware JE, Sherbourne CD. The MOS 36-item short-form health survey (SF-36): I. Conceptual framework and item selection. Medical Care. 1992; 30(6):473-83. [DOI:10.1097/00005650-199206000-00002] [PMID]
12.
Casale TB, Dykewicz MS. Clinical implications of the allergic rhinitis-asthma link. The American Journal of the Medical Sciences. 2004; 327(3):127-38. [DOI:10.1097/00000441-200403000-00004] [PMID]
13.
Leynaert B, Neukirch C, Liard R, Bousquet J, Neukirch F. Quality of life in allergic rhinitis and asthma: a population-based study of young adults. American Journal of Respiratory and Critical Care Medicine. 2000; 162(4):1391-6. [DOI:10.1164/ajrccm.162.4.9912033] [PMID]
14.
Bousquet J, Bullinger M, Fayol C, Marquis P, Valentin B, Burtin B. Assessment of quality of life in patients with perennial allergic rhinitis with the French version of the SF-36 Health Status Questionnaire. The Journal of Allergy and Clinical Immunology. 1994; 94(2):182-8. [DOI:10.1053/ai.1994.v94.a54939]
15.
Bousquet J, Knani J, Dhivert H, Richard A, Chicoye A, Ware Jr JE, et al. Quality of life in asthma. I. Internal consistency and validity of the SF-36 questionnaire. American Journal of Respiratory and Critical Care Medicine. 1994; 149(2):371-5. [DOI:10.1164/ajrccm.149.2.8306032] [PMID]
16.
Meltzer EO, Nathan RA, Seiner JC, Storms W. Quality of life and rhinitic symptoms: results of a nationwide survey with the SF-36 and RQLQ questionnaires. The Journal of Allergy and Clinical Immunology. 1997; 99(6):S815-9. [DOI:10.1016/S0091-6749(97)80041-3]
17.
Valovirta E, Myrseth S-E, Palkonen S. The voice of the patients: allergic rhinitis is not a trivial disease. Current Opinion in Allergy and Clinical Immunology. 2008; 8(1):1-9. [DOI:10.1097/ACI.0b013e3282f3f42f] [PMID]
18.
Amizadeh M, Safizadeh H, Bazargan N, Farrokhdoost Z. Survey on the prevalence of allergic rhinitis and its effect on the quality of high school students’ life. Iranian Journal of Otorhinolaryngology. 2013; 25(71):79-84. https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3846268/
19.
Annesi-Maesano I, Didier A, Klossek M, Chanal I, Moreau D, Bousquet J. The Score for Allergic Rhinitis (SFAR): a simple and valid assessment method in population studies. Allergy. 2002; 57(2):107-14. [DOI:10.1034/j.1398-9995.2002.1o3170.x] [PMID]
20.
Pawankar R, Bunnag C, Khaltaev N, Bousquet J. Allergic rhinitis and its impact on asthma in Asia Pacific and the ARIA update 2008. World Allergy Organization Journal. 2012; 5(3):S212-7. [DOI:10.1097/1939-4551-5-S3-S212]
21.
Baroody F, Naclerio R. Allergy and Immunology of the upper airway. In: Flint P, Haughey B, Lund V, Niparko J, Robbins K, Thomas J, et al, editors. Cummings otolaryngology head and neck surgery. 6
th ed. Philadelphia: Elsevier Saunders; 2015. https://www.elsevier.com/books/cummings-otolaryngology/flint/978-1-4557-4696-5
22.
Bousquet J, Van Cauwenberge P, Khaltaev N. Allergic rhinitis and its impact on asthma. The Journal of Allergy and Clinical Immunology: In Practice. 2001; 108(Supple 5):S147-334. [DOI:10.1067/mai.2001.118891] [PMID]
23.
Ware Jr JE. SF-36 health survey update. Spine. 2000; 25(24):3130-9. [DOI:10.1097/00007632-200012150-00008] [PMID]
24.
Montazeri A, Goshtasebi A, Vahdaninia M, Gandek B. The short form health survey (SF-36): translation and validation study of the Iranian version. Quality of Life Research. 2005; 14:875-82. [DOI:10.1007/s11136-004-1014-5] [PMID]
25.
Elkholy MM, Khedr MH, Halawa A, Elbaramawy A. Impact of allergic rhinitis on quality of life in patients with bronchial asthma. International Journal of Health Sciences. 2012; 6(2):194-202. https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3616948/
26.
Guyatt GH. Measurement of health-related quality of life in heart failure. Journal of the American College of Cardiology. 1993; 22(4):A185-91. [DOI:10.1016/0735-1097(93)90488-M]
27.
Linneberg A, Dam Petersen K, Hahn-Pedersen J, Hammerby E, Serup-Hansen N, Boxall N. Burden of allergic respiratory disease: a systematic review. Clinical and Molecular Allergy. 2016; 14:12. [DOI:10.1186/s12948-016-0049-9] [PMID] [PMCID]
28.
Hellgren J, Balder B, Palmqvist M, Löwhagen O, Tunsäter A, Karlsson G, et al. Quality of life in non-infectious rhinitis and asthma. Rhinology. 2004; 42(4):183-8. https://europepmc.org/article/med/15626249
29.
Bunnag C, Leurmarnkul W, Jareoncharsri P, Tunsuriyawong P, Assanasen P, Pawankar R. Quality of life assessment in thai Patients with Allergic Rhinoconjunctivitis using the SF-36 Questionnaire (Thai version). Rhinology. 2005; 43(2):99-103. https://europepmc.org/article/med/16008063
30.
Kalpaklĩoğlu A, Baççıoğlu A. Evaluation of quality of life: impact of allergic rhinitis on asthma. Journal of Investigational Allergology and Clinical Immunology. 2008; 18(3):168-73. https://europepmc.org/article/med/18564627