مقدمه
یکی از مهمترین بیمـاریهـایی کـه پوسـت انـسان به آن مبتلا میشود، سرطانهای پوستی است. سرطان پوست شایعترین سرطان انسانی در جهان است [
4,
3,
2,
1].
ایـن سرطان در تمـام دنیـا جـزو شـایعتـرین بدخیمیهـا محسوب میشود و بهویژه در کشورهایی مانند آمریکا، اروپا و استرالیا، که ساکنین آن پوسـت سـفید و روشـن و چـشمان آبـی و سـبز دارند، از شـیوع بیشتری برخوردارند و یکی از علل عمدهی مـرگومیـر در این کشورها را بهویژه ملانـوم بـدخیم بـه خـود اختصاص میدهد [
3,
2,
1].
سرطانهای پوست با ایجاد ناتوانی بالا و مرگومیر نسبتاً پایین همـراه است، البته به جز ملانوم که مـرگومیـر بـالایی دارد [
5 ،
3]. منشأ تومورهای پوستی میتواند از سـلولهـای لایـهی سـلولهـای بـازال، سلولهای سنگفرشی، ملانوسـیتی، سـلولهـای سیستم ایمنــی، ضــمایم پوســتی، بافــت عروقــی، بافـت همبنـد یـا متاستاز از احشای داخلی باشد [
5 ،
4]. شایعترین سرطانهای پوست شامل کارسینوم سلولهای لایه بازال، کارسینوم سلولهای سنگفرشی و ملانوم بدخیم است [
6 ،
5].
BCC شایعترین بدخیمی پوستی مشتق از سلول بازال اپیدرم در انسان است که در سنین بالا و در سفیدپوستان شایعتر است و اثرات تجمعی ناشی از مواجهه با آفتاب عامل خطرساز اصلی ابتلا به این بیماری است [
7,
6,
5].
SCC دومین بدخیمی شایع پوستی مشتق از اپیدرم است که علاوه بر اشعه فرابنفش، تماس با ترکیبات هیدروکربنه و آرسنیک، دخانیات، التهابات مزمن، سوختگیها، عفونت با ویروس پاپیلومای انسانی و پرتودرمانی در ایجاد آن نقش دارد [
7,
6,
5,
4].
MM از ملانوسیتها به وجود میآید و به علت دارا بودن توانایی بالای متاستاز باعث بیش از 75 درصد مرگهای ناشی از تومورهای پوستی است. بروز ملانوم در طی چهار دهه گذشته، سه تا چهار برابر افزایش داشته است. پوست شایعترین محل شروع این تومور است، ولی در سطوح مخاطی، چشم و لپتومننژ نیز ایجاد میشود [
8].
تغییرات در الگوهای زندگی و تغییر در مواجهه با عوامل خطرساز گوناگون میتواند بر روند اپیدمیولوژیک بروز سرطانهای پوستی در نقاط مختلف دنیا تأثیرگذار باشد. مطالعه فعلی با هدف بررسی فراوانی تومورهای پوستی و تغییر روند بروز آن در سالهای اخیر با توجه به تایپ پوستی و شرایط جغرافیایی استان با توجه به اطلاعات موجود در مراکز بهداشتی استان گیلان انجام شده است.
مواد و روشها
مطالعه حاضر از نوع توصیفی مقطعی است که با استفاده از اطلاعات ثبت سرطان در معاونت بهداشتی استان گیلان انجام شد. در مطالعه حاضر دادههای مربوط به همه موارد سرطان پوست ثبتشده در استان گیلان طی بازه زمانی ابتدای سال 1390 تا انتهای سال 1394 استخراج و بررسی شد.
در این مطالعه تمامی بیمارانی که در استان گیلان از سال 1390 تا 1394، بر اساس کدبندی بینالمللی سرطانها جزء موارد ابتلا به سرطانهای پوست ملانومی و غیرملانومی تشخیص داده شدهاند و در گزارش ثبت سرطان اطلاعات آنها ثبت شده است، بررسی شد.
اطلاعات شامل سن، جنس، شهرستان محل سکونت، نوع مورفولوژی و محل ضایعه، در قالب فایل اکسل برای هر سال از طرف معاونت بهداشتی استان گیلان در اختیار پژوهشگر قرار گرفت.
ابتدا موارد تکراری در سالهای 1390، 1391 و 1392 بر اساس نام و نام خانوادگی، نام پدر، کد ملی (در صورت وجود)، محل سکونت و پاتولوژی یکسان مشخص شد و از فایل دادهها حذف شد.
سپس بر اساس کدگذاری تعریف شده بدخیمیها، انواع مورفولوژی سرطانهای پوست به صورت سرطان سلول پایه، سرطان سلول سنگفرشی، ملانوم و سایر انواع سرطان پوست از گزارشهای ثبت سرطان در استان گیلان تعیین شد. سایر انواع سرطان پوست شامل تومورهای آدنکسال، کاپوسی سارکوما، پاژه، لنفومهای جلدی و متاستازهای جلدی است.
مخرج کسر برای محاسبه بروز در سالهای مورد بررسی به طور کلی و به تفکیک گروههای سنی که با توجه به جمعیت استان در سالهای سرشماری و نرخ رشد جمعیت آنها که از سوی مرکز آمار ایران گزارش میشود، محاسبه شد. سپس میزان بروز اختصاصی سنی با استفاده از جمعیت استاندارد سازمان جهانی بهداشت به روش مستقیم برآورد شد. متغیرهای کمّی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و متغیرهای کیفی با تعداد و درصد توصیف شد. میزان بروز اختصاصی سنی با استفاده از جمعیت استاندارد سازمان بهداشت جهانی و نرمافزار stata نسخه 12 به صورت مستقیم استاندارد شد.
نتایج
درمجموع، تعداد موارد جدید انواع سرطان پوست ثبتشده در استان گیلان طی سالهای 94-1390، 1664 مورد بود. بیشترین موارد جدید در سال 1394 با 420 مورد و کمترین موارد جدید در سال 1392 با 297 مورد ثبت شده بود. توزیع سنی مبتلایان به سرطان پوست طی سالهای مورد بررسی در
جدول شماره 1 آورده شده است.
در میان موارد ثبتشده سرطان پوست، 1014 مورد در مردان و 650 مورد در زنان گزارش شد. نتایج بررسی توزیع جنسی سرطان پوست در سالهای 94-1390 نشان داد که در تمام سالهای مورد مطالعه، موارد جدید سرطان پوست ثبتشده در مردان بیشتر از زنان بود.
انواع مورفولوژی سرطان پوست در استان گیلان طی سالهای 1390-1394 در
جدول شماره 2 نشان داده شده است.
انواع سرطان پوست به تفکیک جنس در استان گیلان طی سالهای 1390-1394در
جدول شماره 3 نشان داده شده است.
بیشترین موارد جدید گزارششده سرطانهای پوستی به ترتیب مربوط به شهرستانهای رشت، لاهیجان، انزلی، رودسر و لنگرود بود. آمار مرکز ثبت سرطان طی سالهای 1390-1394 نشان میدهد که میزان بروز سرطان پوست در گیلان دارای روندی صعودی بوده است، به طوری که این میزان در سال 1390 برابر 13/1 در هر صد هزار نفر بود، ولی در سال 1394 به 14/9 در هر صد هزار نفر رسیده است (
جدول شماره 4 و
تصویر شماره 1).
میزان بروز سرطان پوست در تمام گروههای سنی در طول سالهای مورد نظر بررسی شد (
تصویر شماره 2).
در گروه 4-0 سال و 9-5 سال هیچ موردی از سرطان ثبت نشده بود. در 10 گروه سنی (19-15، 20-24، 25-29، 30-34، 35-39، 50-54، 65-69، 75-79، 80-84 و 85ساله و بالاتر) روند افزایشی و شش گروه سنی دیگر روند کاهشی بود.
میانه سنی مبتلایان به SCC، 73 سال (محدوده سنی 17 تا 96ساله)، مبتلایان به BCC، 64 سال (محدوده سنی 13 تا 100ساله) و مبتلایان به ملانوما 61 سال (محدوده سنی 28 تا 90ساله) بود. میزان بروز استاندارشده سنی سرطان پوست در استان گیلان طی سالهای 1390-1394در
جدول شماره 5 نشان داده شده است.
بحث و نتیجهگیری
در مطالعه ما، میانه سنی مبتلایان به سرطانهای شایع پوستی دهه ششم و هفتم زندگی بوده است. میانه سنی مبتلایان به ملانوما کمتر از دو بدخیمی دیگر بود، البته باید توجه داشت که رشد تومورهای پوستی، بهویژه BCC در اغلب موارد تدریجی است و بسیاری از تومورها سالها قبل از تشخیص بیماری ایجاد شدهاند، پس درواقع سن واقعی شروع بدخیمیهای پوستی، بهویژه در مورد BCC ممکن است یک دهه زودتر از مراجعه بیمار به پزشک باشد. بر اساس یافتههای ما شایعترین تومورهای پوستی به ترتیب BCC (66 درصد موارد)، SCC (20/9 درصد موارد) و ملانوم (3/7 درصد موارد) بود.
بر اساس مطالعات مشابه قبلی در نقاط مختلف دنیا احتمال بروز سرطانهای غیرملانومی پوستی با بالا رفتن سن افزایش مییابد و BCC 75 تا 80 درصد از سرطانهای غیرملانومایی پوست و SCC 25 درصد آنها را شامل می شود.
بیشترین میزان BCC در سن 80سالگی و بروز آن در مردان بیشتر از زنان بود، ولی در مطالعه ما میانه سنی مبتلایان 64 سال بوده است که احتمالاً انجام رادیوتراپی ناحیه اسکالپ در ایران به دنبال بیماریهای قارچی سر در ایجاد BCCهای متعدد پوست سر در سنین پایینتر نقش دارد. SCC نیز بیشتر در مردان و در بالای 60 سال گزارش شده بوده که مشابه مطالعه ماست [
8,
7,
6,
5,
4,
3,
2,
1].
در مطالعه رازی و همکاران در سال 2015 شایعترین سرطان پوست در ایران BCC بوده، ولی روند بروز ملانوما و SCC نسبت به BCC و نیز فراوانی مبتلایان مرد رو به افزایش بوده است [
9].
در گزارش میرزایی و همکاران طی سالهای 1383 تا 1387 در استان تهران سرطانهای پوستی در مردان نزدیک به یک و نیم برابر زنان بود. مشابه به مطالعه ما بر اساس مطالعه آنها نیز میزان بروز سرطان پوست در تهران دارای روندی صعودی بود و میزان بروز استانداردشده آن در زنان و مردان افزایش داشت. همچنین با افزایش سن، میزان بروز سرطان پوست در هر دو جنس بالا رفته بود [
10].
افضلی و همکاران در سال 2013 بر اساس گزارشهای کشوری نظام ثبت سرطان در طی سالهای 1382-1387 گزارش کردند که میزان بروز اختصاصی سنی سرطان پوست در حال افزایش است.
با وجود اینکه درصد ابتلا به سرطان پوست نسبت به کل سرطانها از 15/7 به 13/1 درصد کاهش یافته است، ولی این سرطان همچنان شایعترین سرطان کشور بوده و شایعترین نوع بدخیمی پوستی BCC بود که در زنان میزان بروز آن از 75/5 درصد بدخیمیهای پوستی به 65/9 درصد موارد این نوع بدخیمی و در مردان از 69 درصد به 59/1 درصد سرطانهای پوستی کاهش یافته بود.
همانند مطالعه ما در مطالعه ایشان نیز صورت، سر و گردن که بیشتر در معرض عوامل کارسینوژن هستند، شایعترین محل بروز سرطانهای پوستی بودند [
11]. در مطالعهای مشابه در استان گیلان طی سالهای 1370-1377 توسط گلچای و همکاران شایعترین بدخیمیهای پوستی در گیلان شامل BCC (64 درصد)، SCC (28 درصد) و MM (3/3 درصد) بود.
مطالعه آنها نشان داد BCC در مردان و MM در زنان شایعتر بود، همچنین گروه سنی 69-60 سال بیشترین ابتلا به تومورهای مختلف پوستی را به خود اختصاص داده بود [
12] که همراستا با مطالعه ما بوده است.
حداقل سنی بیماران مبتلا در مطالعه ما سیزده سال بود. مهمترین عوامل خطر مرتبط با ایجاد سرطانهای پوستی در سنین پایینتر، فنوتیپ پوستی شامل موی قرمز و پوست سفید و توانایی کم پوست برای برنزه شدن و وجود کک مک و سندرمهایی مانند گزرودرماپیگمنتوزوم، آلبنیسم پوستی چشمی، اپیدرمودیسپلازی وروسیفرمیس، سندرم گورلین، سندرم رومبو و بازکس است.
همچنین نقش اشعههای یونیزان در دُزهای بالای 15-12 گری برای ایجاد تومورهای جلدی مطرح است که بروز تومور بیشتر پس از چندین دهه در محل رادیوتراپی است [
8 ,
7 ،
1].
در مطالعه ما بیشترین میزان ثبت بدخیمیهای پوستی و بروز استانداردشده سنی مربوط به سال 1394 بوده است. این موضوع به چند شکل قابل توجیه است. اولاً احتمال دارد سیستم ثبت بدخیمیهای جلدی و تشخیص زودرس بیماری منجر به این افزایش شده باشد. ثانیاً بیماران به ضایعات پوستی خود توجه بیشتری داشتهاند و آگاهی عمومی جامعه در این مورد افزایش یافته است؛ بنابراین مراجعات بیماران به پزشک بیشتر شده است و تشخیصها زودتر انجام شده است [
13 ،
7].
اما با توجه به اینکه میانگین سنی مبتلایان در آن سال با سالهای قبل تفاوت محسوسی نداشته است، پس احتمال مراجعات در سنین کمتر منتفی است. البته ما اطلاعاتی از اندازه تومورها در زمان مراجعه نداریم؛ بنابراین این احتمال نیز وجود دارد که افزایش بروز ناشی از مراجعه زودهنگام افراد در مرحلهای که اندازه ضایعات کوچکتر بوده است، باشد[
14 ،
13]. در مورد نقش عوامل محیطی نیز شاید بتوان تماس بیشتر با اشعه ماورای بنفش در اثر آسیبهای لایه ازن، آسیبهای ناشی از آفتاب سوختگی در زمینههای شغلی و تفریحی و استفاده از روشهای برنزه کردن در سالهای اخیر را در این زمینه مؤثر دانست [
15 ،
11 ،
7].
در بیشتر مطالعات پیشین فراوانی بدخیمیهای پوستی در مردان بیش از زنان بوده است. تماسهای شغلی با نور آفتاب و عوامل شیمیایی سرطانزا در محیطهای شغلی در آقایان و نوع پوشش، بهویژه در خانمهای ایرانی میتواند توجیهگر این موضوع باشد [
14،
11 ،
10].
برخی مشاغل که در معرض خطر سرطانهای پوست غیرملانومی هستند شامل خلبانان، ملوانان، رانندگان لکوموتیو و کارگران کشاورزی و صنعت پتروشیمی است. تماس با مواد شیمیایی نظیر کولتار، دوده، آرسنیک، پسورالن و نیتروژن موستارد، از جمله مواد مستعدکننده هستند.
از دیگر عوامل خطرساز در سرطانهای پوست غیرملانومی در سالهای اخیر و در افراد جوانتر، نقص ایمنی در زمینه پیوند عضو و بیماری ایدز است. از سایر علل احتمالی، زندگی در ارتفاعات، سوختگی، زخمهای مزمن و بهبود نیافته، سوءمصرف تنباکو و ویروس پاپیلوما انسانی است [
17 ،
16 ،
14 ،
8 ,
7].
BCC شایعترین سرطان پوستی سفیدپوستان در جهان است و یکی از عوامل مهم ایجاد آن تماس طولانی مدت با نور آفتاب است. این سرطان عمدتاً در مناطق در معرض نور، یعنی سر و صورت اتفاق میافتد [
11 ،
7 ،
2]. از جنبه نژادی مردم گیلان جزو سفیدپوستان قرار میگیرند، از این رو بر اساس مطالعه فعلی، BCC شایعترین سرطان پوستی محسوب میشد که این نتیجه همراستا با نتایج مطالعات دیگر است [
7 ،
2 ،
1].
یکی از دلایل افزایش BCC، بهویژه در ناحیه اسکالپ در کشور ما، به جز مسئله تماس با نور آفتاب، استفاده از روش رادیوتراپی به جای درمان ضد قارچ در درمان کریون در چند دهه گذشته است.
کودکانی که حدود پنجاه سال قبل مبتلا به عفونتهای درماتوفیتی سر میشدند، تحت رادیوتراپی موضعی (اصطلاح عامیانه برق گذاشتن) قرار میگرفتند و این موضوع منجر به ایجاد رادیودرماتیت اسکالپ در دوران کودکی و افزایش خطر BCC در سالهای بعد، یعنی در دهه پنج و شش زندگی میشد. از طرفی ایجاد اسکار و ایجاد ریزش مو ناشی از کچلی سر منجر به تماس بیشتر با نور آفتاب میشود [
7 ،
1].
در مورد بدخیمی پوستی SCC، شایعترین محل گرفتاری لب بوده است. در سایر مطالعات نیز شایعترین محل درگیری SCC در ناحیه صورت در افراد در معرض تماس با نور خورشید در ناحیه لب تحتانی بوده که عمدتاً به دلیل ایجاد کیلیت اکتینیک در لب تحتانی است [
7 ،
6 ،
5].
درصد فراوانی ملانوم طی سه سال آخر مورد مطالعه برخلاف آمار جهانی تقریباً یکسان گزارش شده است (معادل 4 درصد). ملانوم در کشورهای آسیایی، از جمله ایران برخلاف اروپا و آمریکا بیشتر از نوع آملانوتیک و نوع آکرال است که ارتباط چندانی با نور آفتاب ندارد و نقش ضربه (تروما) در القا آن مطرح شده است و در افراد جوان و میانسال نیز رخ میدهد؛ بنابراین میانه سنی مبتلایان به ملانوما در مطالعه ما کمتر از دو تومور دیگر بود [
17 ،
8 ،
2].
بروز سالانه ملانوم در سطح دنیا سه تا هفت درصد است، ولی با وجود این علت اصلی مرگومیر ناشی از سرطانهای پوستی در سنین زیر پنجاه سالگی ملانوم است [
17 ،
16 ،
8].
بیشترین میزان بروز بدخیمی پوستی در فاصله سالهای 91 تا 94 در افراد بالای 85 سال بوده است، اما با توجه به رشد آهسته BCC به عنوان شایعترین بدخیمی جلدی و مراجعه دیرهنگام بیماران [
7 ،
2 ،
1]، سن واقعی بروز ضایعات اولیه احتمالاً در سنین پایینتر بوده است. همسو با مطالعه ما در سایر بررسیها نیز BCC شایعترین تومور جلدی در ناحیه پلک، گوش، سر، صورت و حتی تنه بوده است [
11 ،
7]، SCC نیز شایعترین تومور اندام فوقانی و تحتانی بوده است [
16 ،
7 ،
6 ،
5].
طبق یافتههای ما بروز ملانوم در اندام فوقانی و تحتانی بیشتر از سایر نواحی بوده است که با توجه به بروز بالاتر آکرال ملانوم در آسیاییها این موضوع قابل توجیه است. متأسفانه نوع هیستوپاتولوژی ملانوم در نمونههای ثبتشده قید نشده بود؛ بنابراین تفسیر انواع هیستوپاتولژی ملانوم مقدور نبود [
8 ،
2].
در بررسی ما، بیشترین میزان بدخیمی در شهر رشت گزارش شده بود که این موضوع با توجه به مرکزیت استان و جمعیت بیشتر و احتمال ثبت دقیقتر توسط آزمایشگاه قابل توجیه است.در کل، نتایج حاصل از مطالعه حاضر حاکی از روند صعودی بروز سرطان پوست در استان گیلان، بهویژه نوع BCC در نواحی صورت، سر و گردن، در مردان، بهویژه در ساکنین رشت بود؛ بنابراین پیشنهاد میشود برنامهریزی جهت شناسایی، کنترل و پیشگیری از سرطانهای پوستی به عنوان یک اولویت در ارتقای سطح سلامت جامعه انجام شود.
بدیهی است انجام مطالعات دیگر در این زمینه در بازههای زمانی پس از سال 1394 به منظور پیگیری روند تغییرات بروز انواع سرطانهای پوستی در سطح استان ضروری است. ثبت کاملتر گزارشات هیستوپاتولوژی، ثبت دقیقتر تعداد و محل ضایعات، زمان شروع ضایعات، ثبت شغل بیماران و سوابق پزشکی و دارویی، بهویژه در افراد جوانتر جهت تحلیلهای بهتر نتایج و برقراری رابطه علیتی در مطالعات بعدی الزامی به نظر میرسد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی گیلان تأیید شده است (کد: IR.GUMS.REC.1396.200).
حامی مالی
این پروژه توسط معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی گیلان حمایت مالی شده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی، تحقیق و بررسی، ویراستاری و نهاییسازی نوشته: همه نویسندگان؛ روششناسی: رعنا رفیعی، سیده ساره شفایی؛ جمعآوری اطلاعات: فاطمه شمسا؛ نگارش پیشنویس: رعنا رفیعی، عباس درجانی، فاطمه شمسا؛ نظارت: عباس درجانی، رعنا رفیعی؛ هماهنگی جهت تامین مالی: عباس درجانی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از معاونت محترم بهداشتی دانشگاه علومپزشکی گیلان، معاونت تحقیقات و فناوری این دانشگاه و سرکار خانم الهه رفیعی به خاطر همکاری در مراحل مختلف انجام طرح تشکر و قدردانی میشود.
References
1.
Lv R, Sun Q. A Network Meta-analysis of non-melanoma Skin Cancer (NMSC) treatments: efficacy and safety assessment. Journal of Cellular Biochemistry. 2017; 118(11):3686-95. [DOI:10.1002/jcb.26015] [PMID]
2.
Lin Y, Chahal HS, Wu W, Cho HG, Ransohoff KJ, Song F, et al. Association study of genetic variation in DNA repair pathway genes and risk of basal cell carcinoma. International Journal of Cancer. 2017; 141(5):952-7. [DOI:10.1002/ijc.30786] [PMID] [PMCID]
3.
Kesting MR, Koerdt S, Rommel N, Mücke T, Wolff KD, Nobis CP, et al. Classification of orbital exenteration and reconstruction. Journal of Cranio-Maxillofacial Surgery. 2017; 45(4):467-73. [DOI:10.1016/j.jcms.2017.01.003] [PMID]
4.
Ahmadi K, Prickaerts E, Smeets JG, Joosten VH, Kelleners-Smeets NW, Dinant GJ. Current approach of skin lesions suspected of malignancy in general practice in the Netherlands: a quantitative overview. Journal of the European Academy of Dermatology and Venereology. 2018; 32(2):236-41. [DOI:10.1111/jdv.14484] [PMID]
5.
Green AC, Olsen CM. Cutaneous squamous cell carcinoma: an epidemiological review. British Journal of Dermatology. 2017; 177(2):373-81. [DOI:10.1111/bjd.15324] [PMID]
6.
Kalu NN, Johnson FM. Do CDK4/6 inhibitors have potential as targeted therapeutics for squamous cell cancers? Expert Opinion on Investigational Drugs. 2017; 26(2):207-17. [DOI:10.1080/13543784.2017.1274731] [PMID]
7.
Miller SJ, Alam M, Andersen J, Berg D, Bichakjian CK, Bowen G, et al. Basal cell and squamous cell skin cancers. Journal of the National Comprehensive Cancer Network. 2010; 8(8):836-64. [DOI:10.6004/jnccn.2010.0062] [PMID]
8.
Belbasis L, Stefanaki I, Stratigos AJ, Evangelou E. Non-genetic risk factors for cutaneous melanoma and keratinocyte skin cancers: an umbrella review of meta-analyses. Journal of Dermatological Science. 2016; 84(3):330-9. [DOI:10.1016/j.jdermsci.2016.09.003] [PMID]
9.
Razi S, Rafiemanesh H, Ghoncheh M, Khani Y, Salehiniya H. Changing trends of types of skin cancer in Iran. Asian Pac Journal of Cancer Prevention. 2015; 16(12):4955-8. [DOI:10.7314/APJCP.2015.16.12.4955] [PMID]
10.
Mirzaei M, Razi S, Ghoncheh M, Mohammadian Hafshejani A, Salehiniya H. [Skin cancer incidence rate and trend in 2004-2008 in Tehran province (Persian)]. Journal of Dermatology and Cosmetic. 2015; 5(4):193-9. http://jdc.tums.ac.ir/article-1-5091-en.html
11.
Afzali M, Mirzaei M, Saadati H, Mazloomi-Mahmood-Abadi SS. [Epidemiology of skin cancer and changes in its trends in Iran (Persian)]. Feyz. 2013; 17(5):501-11. http://feyz.kaums.ac.ir/article-1-2042-en.html
12.
Golchai J, Sobhani AR, Feyzi Khah MR, Fathi CH. [Survey of Malignant Skin Tumors in Guilan (Persian)]. Journal of Guilan University of Medical Sciences. 2002; 11(42):1-6. http://journal.gums.ac.ir/article-1-783-en.html
13.
Apalla Z, Nashan D, Weller RB, Castellsagué X. Skin cancer: Epidemiology, disease burden, pathophysiology, diagnosis, and therapeutic approaches. Dermatology and Therapy. 2017; 7(supple 1):5-19. [DOI:10.1007/s13555-016-0165-y] [PMID] [PMCID]
14.
Que SKT, Zwald FO, Schmults CD. Cutaneous squamous cell carcinoma: Incidence, risk factors, diagnosis, and staging. Journal of the American Academy of Dermatology. 2018; 78(2):237-47. [DOI:10.1016/j.jaad.2017.08.059] [PMID]
15.
Ghoncheh M, Koohi F, Salehiniya H. [Epidemiology and trend of skin cancer incidence in southern Iran (Persian)]. Journal of Cosmetic Dermatology. 2015; 6(2):85-92. http://jdc.tums.ac.ir/article-1-5121-en.html
16.
Gawkrodger DJ. Occupational skin cancers. Occupational Medicine. 2004; 54(7):458-63. [DOI:10.1093/occmed/kqh098] [PMID]
17.
Yaghoobi R, Rafiei R, Savad Dar F, Latifi SM. [Malignant Melanoma in Khouzestan: Study of 62 cases (Persian)]. Iranian Journal of Dermatology. 2002; 5(3):7-14. http://www.iranjd.ir/article_98446.html