مقدمه
اختلال نقص توجه/ بیشفعالی (ADHD) یکی از شایعترین اختلالات تکاملی سیستم عصبی در روانپزشکی کودک و نوجوان است که با الگوی ثابتی از نقص توجه و یا پرفعالیتی و تکانشگری مشخص میشود، به طوری که این علائم منجر به اختلال در عملکرد روزمره فرد در حوزههای گوناگون زندگی وی میشود [
1]. برآورد کلی از شیوع جهانی این اختلال 7/2 درصد در کودکان است [
2]. در بسیاری از موارد علائم در دوره نوجوانی نیز ادامه پیدا میکند و مشکلات آنها در حوزههای گوناگون رفتاری، هیجانی، تحصیلی و ارتباطی منجر به چالشهای فراوانی در خانواده میشود [
3].
نوجوانان مبتلا به ADHD مستعد به بروز رفتارهای مخالفتجویانه، مصرف مواد و رفتارهای پرخطر دیگر هستند که باعث استرس فراوان در والدین و چالشهای فراوان در فرزندپروری میشود [
6,
5,
4,
3]. نتایج مطالعه مروری درباره تجارب والدین از زندگی با فرزند مبتلا به ADHD حاکی از انواع احساسات گناه، امید، شرم، انگ و خستگی مفرط در آنها بوده است [
4] که منجر به کاهش کیفیت زندگی آنها میشود [
7]. درواقع والدین دارای فرزند مبتلا به ADHD میزان زیادی از استرس و همچنین رضایت کمتری از تجربه فرزندپروری و حمایت اجتماعی را گزارش میکنند [
8].
مطالعات زیادی مؤید بالا بودن استرس فرزندپروری در والدین دارای کودکان مبتلا به ADHD نسبت به والدینی است که فرزندان آنها تکامل طبیعی داشتهاند. همچنین بر نقش عوامل پیشبینیکنندههای میزان زیاد از استرس فرزند پروری تأکید شده که شامل رفتارهای مشکلساز، علائم ADHD، علائم افسردگی در مادر و مشکلات زناشویی بوده است [
9]. منظور از استرس فرزندپروری، مدیریت رفتار و احساساتی در والدین است که حاکی از ناکافی بودن توانایی آنها در مهارتهای رابطه با فرزندشان است و افزایش استرس فرزندپروری با پیشآگهی منفی در درمان ADHD و بدتر شدن روابط والد و فرزندی و همچنین افت رضایت از زندگی در والدین همراه است [
10].
یکی از عوامل تأثیرگذار در چگونگی پذیرش والدین و میزان استرس فرزندپروری در رابطه با فرزند مبتلا به ADHD، هوش هیجانی آنهاست که میتواند با تطابق بهتر والدین و تابآوری و حفظ خوشبینی در مدیریت رفتار و مهارتهای فرزندپروری همراه باشد [
5]. هوش هیجانی شامل توانایی دریافت درست، پردازش و بیان احساسات و هیجانات است که منجر به آگاهی بهتر فرد از چگونگی روابط فردی در جهت مدیریت هیجانات و عملکرد بهتر وی میشود و شامل چهار حیطه است. 1. خودآگاهی شامل درک تواناییهای خود و ابراز آنها؛ 2. آگاهی اجتماعی شامل درک نسبت به دیگران و برآورد توانمندیهای آنها و توانایی همدلی با آنها؛ 3. مدیریت رابطه با دیگران؛ 4. خودمدیریتی که شامل توانایی انطباق با تغییرات و حل مسائل شخصی و اجتماعی است. ارتباط هوش هیجانی با سلامت روان در مطالعات بسیاری ثابت شده است [
11]. ویژگی مهم هوش هیجانی این است که قابلیت آموزش و یادگیری را دارد و از طریق ارتقای هوش هیجانی میتوان توانمندیهای فرد را در جهت کاهش استرس و سازگاری بهتر با مشکلات و چالشهای گوناگون زندگی بالا برد [
12].
خانم نونز و همکارانش در سال 2020 با ارزیابی هوش هیجانی در 170 پدر و مادر و فرزندان آنها در اسپانیا روی نقش مؤلفههای هوش هیجانی در درک متقابل والدین و فرزندان از یکدیگر و تأثیر آن روی سلامت روان خانواده تأکید کردند [
11]. مدستو و همکارانش در سال 2014 در تحقیقی روی کودکان و نوجوانان آمریکایی و والدین آنها دریافتند که رابطه والدین با نوجوانان مبتلا به ADHD با استفاده از مداخلات مبنی بر آموزشهای ذهنآگاهی و هوش هیجانی میتواند بهتر شود [
5].
روییز آراندا و همکارانش در سال 2012 به بررسی تأثیر آموزش هوش هیجانی بر سلامت روانی 479 اسپانیایی پرداختند. آنها بعد از یک دوره آموزش شش ماهه 24 جلسهای (هفتهای یک جلسه یک ساعته) به این نتیجه رسیدند که آموزش هوش هیجانی به افراد کمک میکند تا مهارت دریافت، تسهیل، درک و مدیریت عواطف دریافت کنند و بدینترتیب به ارتقا سلامت روانی خود کمک کنند [
13]. سیبلینک و همکاران در سال 2018 در یک کارآزمایی بالینی در کشور هلند نشان دادند که آموزش روشهای خویشتنداری و ذهنآگاهی به والدین در مدیریت مشکلات رفتاری نوجوانان مبتلا به ADHD و سلامت روان والدین مؤثر است [
14]. راسکانی و همکاران نیز در سال 2019 در تحقیقی در کشور استرالیا بر لزوم مداخلاتی که تجربیات هیجانی و اولویتهای شخصی والدین را در نظر بگیرند تأکید کردند [
15]. شریف و همکاران نیز در سال 2015 در ایران آموزش مهارتهای مدیریت استرس را روی 90 مادر دارای فرزند مبتلا به ADHD ارزیابی و تأثیر مثبت این آموزش را روی سلامت روان آنها گزارش کردند [
16]. نارکونام و همکارانش در سال 2014 به بررسی میزان استرس فرزندپروری در والدین دارای کودک ADHD در کشور مالزی پرداختند. نتایج حاکی از این بود که ارتباط معناداری بین شدت اختلال رفتاری کودک و سطح استرس فرزندپروری والدین وجود دارد. همچنین سطح استرس در مادران بیشتر از پدران بوده است [
17].
با توجه به شیوع بالای ADHD و مشکلات والدین آنها و میزان زیاد استرس فرزندپروری در این والدین و ارتباط هوش هیجانی با سلامت روان، این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی و استرس فرزندپروری در مادران دارای فرزند مبتلا به ADHD انجام شد. در صورتی که رابطه بین هوش هیجانی و استرس فرزندپروری اثبات شود، و با توجه به این که هوش هیجانی قابلیت آموزش و ارتقا دارد، میتوان با استفاده از روشهای آموزشی موجبات ارتقای آن در والدین کودکان و نوجوانان مبتلا به ADHD را فراهم آورد و به این ترتیب گامی در جهت بهبود سلامت روان در این خانوادهها برداشت.
روشها
این مطالعه به روش مقطعی ـ تحلیلی از نوع همبستگی در 136 نفر از مادران کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال بیشفعالی و عدم تمرکزی که درسال 1396 به مرکز تخصصی مشاوره کودکان و نوجوانان گیل در شهر رشت مراجعه کردند، انجام شد. روش نمونهگیری برمبنای گروه هدف در دسترس بوده و معیار ورود شامل این موارد است: داشتن سواد خواندن و نوشتن و نداشتن سابقه بیماری اعصاب و روان حاد در شش ماه قبل از پاسخ به پرسشنامه. این موارد طبق گزارش خود آنها در پرسشنامه بوده است. اطلاعات شرکتکنندگان از طریق پرسشنامه اخذ شد که شامل سن، سطح تحصیلات و مدتزمانی که از درمان فرزندشان گذشته است، بوده و اختلالات همراه بر اساس تشخیص فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان طبق ملاکهای پنجمین کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا، ازپروندهها استخراج شد.
ابزارهای پژوهش
1. پرسشنامه جمعیتشناختی: اطلاعات این پرسشنامه شامل سن، سطح تحصیلات، مدتزمان درمان و اختلالات روانپزشکی همراه بود.
2. آزمون استرس فرزندپروری (PSI-SF): برای سنجش استرس فرزندپروری یک نسخه کوتاه 36 سؤالی از شاخص اصلی استرس فرزندپروری (PSI) به کار گرفته شد که توسط آبیدین تهیه شده است. سه زیرمقیاس آشفتگی والدین، تعاملات ناکارآمد والد ـ کودک و ویژگیهای کودک مشکلآفرین در فرم کوتاه آن (PSI-SF) وجود دارد. میزان پایایی این پرسشنامه از طریق α کرونباخ برای نمره کل توسط آبیدین 0/91 گزارش شد [
18]. این پرسشنامه را در سال 1388 فدایی و همکاران اعتبارسنجی کردهاند. بر طبق نتایج این پژوهش، میزان پایایی آن از طریق α کرونباخ 0/9 محاسبه شد. در نتیجه مقیاس PSI-SF واجد ویژگیهای روانسنجی مورد نیاز برای کاربرد در پژوهشهای روانشناختی و تشخیصهای بالینی استرس فرزندپروری مادران است [
19].
3. آزمون هوش هیجانی سیبریا شرینگ: برای سنجش هوش هیجانی از این مقیاس استفاده شد. شرینگ این آزمون را در سال 1996 بر اساس نظریه گلمن تدوین کرده است و در سال 1380 در ایران منصوری آن را به صورت مقدماتی روی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی هنجاریابی کرده. این آزمون دارای 33 سؤال است. این آزمون پنج مؤلفه هوش هیجانی (خودانگیزی، خودآگاهی، خودکنترلی، هوشیاری اجتماعی و مهارتهای اجتماعی) را اندازهگیری میکند. هر آزمودنی پس از پاسخگویی به این آزمون 6 نمره جداگانه (5 نمره مربوط به هر مؤلفه و 1 نمره کلی) دریافت میکند. نمرهگذاری سؤالات به صورت لیکرت و پنج گزینهای است؛ گزینه الف نمره 1 و گزینه هـ نمره 5 را کسب میکند و در برخی از سؤالات (9، 10، 12، 14، 18، 20، 22، 28، 33) نمرهگذاری به صورت معکوس است (گزینه الف نمره 5 و گزینه هـ نمره 1 را دریافت میکند). بیشترین مقدار نمره در این آزمون 165 و کمترین مقدار نمره 33 است و پایایی و روایی قابل قبولی برای این پرسشنامه گزارش شده است [
20]. ضریب آلفای کرنباخ این مقیاس در ایران 0/85 گزارش شده است [
21]. منظور از هوش هیجانی در پژوهش حاضر نمره بهدستآمده از پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ و منظور از استرس فرزندپروری نیز، نمره کسبشده در پرسشنامه استرس فرزندپروری PSI-SF بود.
روش تجزیه و تحلیل دادهها
بر اساس مطالعه مشهدی و همکاران [
22] بتا 0/2، 0/05=α و ضریب 0/24=r حجم نمونه 136 نفر محاسبه شد. پس از جمعآوری اطلاعات، دادهها وارد نرمافزار Spss نسخه 22 شده، سپس برای بررسی متغیرهای کمی از روشهای آماری توصیفی شامل میانگین، درصد، انحراف معیار و برای روشهای آماری استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. سطح معنیداری کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد.
نتایج
در این پژوهش 136 نفر از مادران کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال بیشفعالی و عدم تمرکز بررسی شدند. بیش از نیمی از جمعیت مادران در محدوده سنی 30 تا 50 سال بودند و سطح تحصیلات آنها در حد دیپلم بود. شایعترین اختلالات همراه اختلال رفتار مقابلهجویانه (12/3درصد) و اختلالات یادگیری (10/9درصد) بودند (
جدول شماره 1).
.jpg)
بر اساس
جدول شماره 2 میانگین نمرههای استرس فرزندپروری و هوش هیجانی بر اساس ویژگیهای سن، سطح تحصیلات، مدت درمان و اختلالات همراه در کودکان و نوجوانان تفاوت معنیداری را نشان ندادند.
.jpg)
بیشترین اختلالات همراه، اختلال رفتار مقابلهجویانه (17 نفر) و اختلالات یادگیری (15 نفر) بودند که وجود آنها اختلاف آماری معنیداری در ارتباط هوش هیجانی و استرس فرزندپروری ایجاد نکرد.
جدول شماره 3 برای نشان دادن رابطه زیرمؤلفههای گوناگون هوش هیجانی با استرس فرزندپروری در مادران کودکان و نوجوانان مبتلا به ADHD طراحی شده است که بر اساس آن همه زیرمؤلفههای هوش هیجانی و نمره کلی آن با استرس فرزندپروری ارتباط معنیداری داشت.
.jpg)
مادرانی که هوش هیجانی بیشتری داشتند، استرس فرزندپروری کمتری را نشان دادند.
بحث و نتیجهگیری
این مطالعه با هدف اصلی بررسی میانگین نمره هوش هیجانی و میانگین نمره استرس فرزندپروری در مادران دارای کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال بیشفعالی/ عدم تمرکز انجام شد. 136 مادر با بیشترین فراوانی سنی در گروههای سنی 30 تا 40 سال و بیشترین فراوانی سطح تحصیلات دیپلم در این مطالعه شرکت کردند. با وجود اینکه رابطه بین گروههای سنی، سطوح مختلف تحصیلات، سالهایی که از درمان گذشته و نوع بیماری همراه با میانگین نمرات استرس فرزندپروری و میانگین هوش هیجانی مادران معنیدار نبود، اما بیشترین میانگین نمره استرس فرزندپروری در مادران با سن کمتر و تحصیلات بیشتر یافت شد. مسلماً مادرانی که سن کمتری دارند، به دلیل تجربیات کمتر، اضطراب بیشتری را در چالشهای فراوان والدگری نشان میدهند اما تحصیلات بیشتر شاید باعث انتظار بالاتر از خود به عنوان والد یا ایدهآلگرایی در بزرگ کردن فرزند میشود که قطعاً با استرس بیشتر در حیطه فرزندپروری همراه است. همچنین با وجود معنیدار نبودن رابطه هوش هیجانی با سن مادران، افزایش نمرات میانگین هوش هیجانی با بالا رفتن سن مادران مشاهده شد. شاید افزایش تجربیات زندگی و مواجهه با مشکلات کودکان طی افزایش سن مادران و کودکان، موجب تطابق بهتر آنان و ارتقا هوش هیجانی و کاهش استرس فرزندپروری شده باشد.
مهمترین یافته این مطالعه رابطه معنیدار بین میانگین نمره هوش هیجانی و میانگین نمره استرس فرزندپروری در مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال بیشفعالی/ عدم تمرکز است. به طوری که هرچه هوش هیجانی مادران بیشتر باشد، استرس فرزندپروری کمتری را گزارش کردهاند. تحقیقات زیادی موید میزان زیاد استرس فرزندپروری در والدین و به خصوص مادران دارای فرزند مبتلا به ADHD بوده است [
3 ,4 ,5, 6, 7, 8]. علل گوناگونی برای توضیح این میزان زیاد استرس مطرح شده که عمدتاً به علائم بیماری و مشکلات والدین در مدیریت این علائم در حوزههای گوناگون زندگی روزمره خانواده مربوط میشود [
3]. برخی از مطالعات روی نقش مهم ارتباطات هیجانی والدین و فرزندان تمرکز میکنند و درک هیجانات والد از فرزند و فرزند از والد را عامل کلیدی در بهبود وضیت سلامت روان خانواده بیان میکنند [
11]. یافتههای ما درباره رابطه بین هوش هیجانی مادران دارای فرزند مبتلا به ADHD و استرس فرزندپروری با نتایج مطالعه مدستو و همکارانش در سال 2014 در کشور آمریکا همسو است [
5]. وینر و همکانش در سال 2016 میزان زیاد استرس فرزندپروری در مادران کانادایی دارای فرزند مبتلا به ADHD را به احساس بیگانگی اجتماعی، مشکلات با همسر، محدودیت در ایفای نقش والدگری، احساس گناه و بیکفایتی ربط داد [
3]. این موارد با ارتباط استرس فرزندپروری و زیرمؤلفههای هوش اجتماعی در این مطالعه، مانند هوشیاری اجتماعی و خودآگاهی اجتماعی هماهنگ است. همچنین در مطالعه وینر به نقش همراهی اختلال رفتار مقابلهجویانه در افزایش استرس فرزندپروری اشاره شده بود که در مطالعه ما چنین ارتباطی مشاهده نشد؛ دلیل این امر شاید کم بودن تعداد موارد همراهی این دو اختلال در نمونه مورد مطالعه ما باشد.
در مطالعه حاضر رابطه معنیدار بین میانگین نمره زیرمؤلفههای هوش هیجانی شامل خودآگاهی، خودکنترلی، خودانگیزی، هوشیاری اجتماعی و مهارتهای اجتماعی با میانگین نمرات استرس فرزندپروری در مادران کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال بیشفعالی/ عدم تمرکز مشاهده شد که در مطالعات قبلی به تفکیک این زیرمؤلفهها پرداخته نشده بود. اهمیت تفکیک زیرمؤلفههای هوش هیجانی در درک بهتر نقص در مهارت ارتباط بین والد و فرزند است. برای مثال مادرانی که خودآگاهی بیشتری دارند از نقاط ضعف و قوت و توانمندی خود آگاهی دارند و میدانند در چه مواقعی باید عقبنشینی کنند یا در چه مواقعی قاطعیت داشته باشند. مادرانی که خودکنترلی بیشتری دارند، بهتر میتوانند هیجانات خود را شناسایی و آنها را مدیریت کنند. همچنین زیرمؤلفههای هوشیاری اجتماعی و مهارتهای اجتماعی با برقرای ارتباط بینفردی مناسب با فرزند رابطه مستقیم دارد. در مجموع هوش اجتماعی بیشتر با درک بهتر از هیجانات خود و فرزند برای بهکارگیری درستتر مهارتهای ارتباطی همراه است تا والدین بتوانند در برابر استرس ناشی از چالشهای تربیت فرزند مبتلا به ADHD عملکرد مناسبی از خود نشان دهند.
نکته مهم قابل ارتقا بودن هوش اجتماعی از طریق یادگیری است که میتواند باعث بهبود مهارتهای فرزندپروری شود و در چندین مطالعه به آن پرداخته شده است [
5،
14,
15,
16]. از آنجا که نقش عوامل فرهنگی در رفتارهای هیجانی اهمیت زیادی دارد [
11]، این مطالعه با اثبات رابطه بین هوش هیجانی و استرس فرزندپروری در مادران ایرانی دارای فرزند مبتلا به ADHD، قدم اول برای طراحی مداخلات آموزشی با محتوای مهارتهای هوش هیجانی است.
از محدودیتهای این مطالعه میتوان به این نکته اشاره کرد که ما شدت علائم اختلال بیشفعالی/ عدم تمرکز را محاسبه نکردیم و سلامت روان مادران را تنها بر اساس اظهار خود آنها سنجیدیم. با توجه به مطالعه حاضر، پیشنهاد میشود تحقیقات با طراحی مداخلاتی برای ارتقا هوش هیجانی برای والدین دارای فرزند مبتلا به َADHD انجام شود تا تأثیر آن در کاهش استرس فرزندپروری ارزیابی شود. مطالعات تکمیلی در شناسایی عوامل مرتبط و خطرساز برای مادران دارای کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال بیشفعالی/ عدم تمرکز همراه با استرس فرزندپروری انجام شود. با توجه به مطالعه حاضر میتوان به این نتیجه دست یافت که استرس فرزندپروری در مادران دارای کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال بیشفعالی/ عدم توجه با هوش هیجانی آنها رابطه معکوس دارد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه مورد تایید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی گیلان قرار گرفته است.(کد:IR.GUMS.REC.1394.410). اصول اخلاقی تماماً در این مقاله رعایت شده است. شرکت کنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکتکنندگان در جریان روند پژوهش بودند و اطلاعات آنها محرمانه نگه داشته شد.
حامی مالی
این تحقیق هیچ گونه کمک مالی از سازمانهای تأمین مالی در بخشهای عمومی ، تجاری یا غیرانتفاعی دریافت نکرد.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در طراحی، اجرا و نگارش همه بخشهای پژوهش حاضر مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از مراجعهکنندگان به مرکز تخصصی مشاوره کودکان و نوجوانان گیل شهر رشت که افراد نمونه پژوهش بودند و عوامل کلینیک مذکور تشکر و قدردانی میکنیم. همچنین از سرکار خانم فاطمه اسلام دوست بابت همکاری در تنظیم مقاله سپاسگزاریم.
References
1.
Shah R, Grover S, Avasthi A. Clinical practice guidelines for the assessment and management of attention-deficit/hyperactivity disorder. Indian Journal of Psychiatry. 2019; 61(S2):176-93. [
DOI:10.4103/psychiatry.IndianJPsychiatry_543_18] [
PMID] [
PMCID]
2.
Thomas R, Sanders S, Doust J, Beller E, Glasziou P. Prevalence of attention-deficit/hyperactivity disorder: A systematic review and meta-analysis. Pediatrics. 2015; 135(4):e994-1001. [
DOI:10.1542/peds.2014-3482] [
PMID]
3.
Wiener J, Biondic D, Grimbos T, Herbert M. Parenting stress of parents of adolescents with attention-deficit hyperactivity disorder. Journal of Abnormal Child Psychology. 2016; 44(3):561-74. [
DOI:10.1007/s10802-015-0050-7] [
PMID]
4.
Laugesen B, Groenkjaer M. Parenting experiences of living with a child with attention deficit hyperactivity disorder: A systematic review of qualitative evidence. Jbi Database of Systematic Reviews and Implementation Reportsp. 2015; 13(11):169-234. [
DOI:10.11124/jbisrir-2015-2449] [
PMID]
5.
Modesto-Lowe V, Chaplin M, Godsay V, Soovajian V. Parenting teens with attention-deficit/hyperactivity disorder: Challenges and opportunities. Clinical Pediatrics. 2014; 53(10):943-8. [
DOI:10.1177/0009922814540984] [
PMID]
6.
Lo HH, Wong SY, Wong JY, Wong SW, Yeung JW. The effect of a family-based mindfulness intervention on children with attention deficit and hyperactivity symptoms and their parents: Design and rationale for a randomized, controlled clinical trial (Study protocol). BMC Psychiatry. 2016; 16:65. [
DOI:10.1186/s12888-016-0773-1] [
PMID] [
PMCID]
7.
Dey F, Cruzvergara CY. Evolution of career services in higher education. New Directions for Student Services. 2014; 2014(148):5-18. [
DOI:10.1002/ss.20105]
8.
Muñoz-Silva A, Lago-Urbano R, Sanchez-Garcia M, Carmona-Márquez J. Child/adolescent’s ADHD and parenting stress: The mediating role of family impact and conduct problems. Frontiers in Psychology. 2017; 8:2252. [
DOI:10.3389/fpsyg.2017.02252] [
PMID] [
PMCID]
9.
Theule J, Wiener J, Tannock R, Jenkins JM. Parenting stress in families of children with ADHD: A meta-analysis. Journal of Emotional and Behavioral Disorders. 2013; 21(1):3-17. [
DOI:10.1177/1063426610387433]
10.
Leitch S, Sciberras E, Post B, Gerner B, Rinehart N, Nicholson JM, et al. Experience of stress in parents of children with ADHD: A qualitative study. International Journal of Qualitative Studies on Health and Well-being. 2019; 14(1):1690091. [
DOI:10.1080/17482631.2019.1690091] [
PMID] [
PMCID]
11.
Sánchez-Núñez MT, García-Rubio N, Fernández-Berrocal P, Latorre JM. Emotional intelligence and mental health in the family: The influence of emotional intelligence perceived by parents and children. International Journal of Environmental Research and Public Health. 2020; 17(17):6255. [
DOI:10.3390/ijerph17176255] [
PMID] [
PMCID]
12.
Batool SS, Bond R. Mediational role of parenting styles in emotional intelligence of parents and aggression among adolescents. International Journal of Psychology. 2015; 50(3):240-4. [
DOI:10.1002/ijop.12111] [
PMID]
13.
Ruiz-Aranda D, Salguero J, Cabello R, Palomera R, Fernández-Berrocal P. Can an emotional intelligence program improve adolescents’ psychosocial adjustment? Results from the INTEMO project. Social Behavior and Personality: An International Journal. 2012; 40(8):1373-9. [
DOI:10.2224/sbp.2012.40.8.1373]
14.
Siebelink NM, Bögels SM, Boerboom LM, de Waal N, Buitelaar JK, Speckens AE, et al. Mindfulness for children with ADHD and Mindful Parenting (MindChamp): Protocol of a randomised controlled trial comparing a family Mindfulness-Based Intervention as an add-on to care-as-usual with care-as-usual only. BMC Psychiatry. 2018; 18(1):237. [
DOI:10.1186/s12888-018-1811-y] [
PMID] [
PMCID]
15.
Ruuskanen E, Leitch S, Sciberras E, Evans S. “Eat, pray, love. Ritalin”: A qualitative investigation into the perceived barriers and enablers to parents of children with ADHD undertaking a mindful parenting intervention. Complementary Therapies in Clinical Practice. 2019; 37:39-46. [
DOI:10.1016/j.ctcp.2019.08.005] [
PMID]
16.
Sharif F, Zarei S, Alavi Shooshtari A, Vossoughi M. The effect of stress management program using cognitive behavior approach on mental health of the mothers of the children with attention deficit hyperactivity disorder. Iranian Journal of Pediatrics. 2015; 25(3):e474. [
DOI:10.5812/ijp.25(3)2015.474]
17.
Narkunam N, Hashim AH, Sachdev MK, Pillai SK, Ng CG. Stress among parents of children with attention deficit hyperactivity disorder, a Malaysian experience. Asia-Pacific Psychiatry. 2014; 6(2):207-16. [
DOI:10.1111/j.1758-5872.2012.00216.x] [
PMID]
18.
Abidin RR. Parenting stress index: professional manual. 3
th ed. Odessa, FL: Psychological Assessment Resources; 1995.
https://www.worldcat.org/title/parenting-stress-index-professional-manual/oclc/1015927239
19.
Fadaei Z DM, Tahmasian K, Farhadei M. [Investigating reliability, validity and factor structure of parentingstress- short form in mother’s of 7-12 year-old children (Persian)]. Journal of Research in Behavioural Sciences. 2010; 8(2):81-91.
https://www.sid.ir/en/Journal/ViewPaper.aspx?ID=209831
20.
Kimiyayi M, Daryaee S. Relationship between spiritual intelligence, emotional intelligence with occupational performance the guidance school teachers’ occupational performance in Shiraz educational system organization (first area). International Journal of Humanities and Cultural Studies. 2016; 3(2):981-99.
http://www.ijhcs.com/index.php/ijhcs/article/view/2793
21.
Amiri M, Partabian A. [The relationship between the components of emotional intelligence and creativity students (Case Study: PNU in Southern of Fars) (Persian)]. Journal of Innovation and Creativity in Human Science. 2016; 5(4):191-216.
http://journal.bpj.ir/article_523888.html?lang=en
22.
Mashhadi A. Soltani SE, Hashemi RS. [On the relationship between emotional intelligence and its components with symptoms of anxiety (Persian)]. Journal of Fundamentals of Mental Health. 2010; 12(48):652-61. [doi:10.22038/JFMH.2010.883]