مقدمه
ﮐﻤﺮدرد، ﻣﺸﮑﻞ ﺷﺎیﻌﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺴـﯿﺎری از اﻓـﺮاد در زﻧـﺪﮔﯽ ﺑـﺎ آن روﺑـهﺮو ﻣـﯽﺷـﻮﻧﺪ. آﻣـﺎر ﻧﺸـﺎن ﻣﯽدﻫـﺪ 85 درﺻـﺪ از اﻓـﺮاد در دوران زﻧـﺪﮔﯽ ﺧﻮد ﺣﺪاﻗﻞ یﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﮐﻤـﺮدرد ﺑـﻪ ﭘﺰﺷـﮏ ﻣﺮاﺟﻌــﻪ میکنند. کمردرد در ایران، سومین علت ازکارافتادگی مردم در محدوده سنی 15 تا 65 سال است [
1].
از آنجا که بیماران با کمردرد مزمن، مسئول 80 درصد هزینههایی هستند که برای درمان کمردرد پرداخت میشود، باید به مسئله کمردرد بهصورت یک سندرم و عامل ایجاد ناتوانی عملکردی در بیمار و عامل ایجاد ضررهای سنگین اقتصادی در جامعه نگاه کرد [
2].
کمردرد به دو نوع اختصاصی و غیر اختصاصی تقسیم میشود. کمردرد اختصاصی با مشکل پاتولوژیک در ساختارهای ستون فقرات به بروز درد منجر میشود، اما کمردرد غیراختصاصی بدون وجود علت مشخص باعث ایجاد کمردرد میشود. تقریباً 85 درصد بیماران کمردردی در گروه کمردرد غیراختصاصی قرار میگیرند [
3].
فاکتورهایـی مانند عوامل فـردی، روانی، سـاختار آناتومیکی و بیومکانیکی، ضعف قدرت و اسـتقامت عضلات تنه و کاهش انعطافپذیری در بـروز این نـوع کمـردرد میتواند دخیل باشـد [
4 ،
3]. درد ناشی از کمردرد مزمن میتوانـد کیفیـت زندگـی مردم را بــهعلت رنج، درمان شکستخورده، وابستگی به دارو، انزوای اجتماعی، مشکلات در کار و ناراحتیهای احساسی کاهش دهد و عواقب شدید فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی را به دنبال دارد [
5].
در سالهای اخیر، برای درمان کمردرد، تمرکز بر طراحی و اجرای نوعی از تمرینات است که هدف آن حفظ و افزایش ثبات موضعی کمری از طریق بازآموزی حس عمقی ناحیه کمریلگنی با استفاده از تأثیر بر عضلات شکمی است. این عضلات نقش بسیار مهمی در افزایش ثبات سگمنتال کمری دارند [
6]. مطالعهای که بر میزان درک و رضایتمندی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بعد از انجـام تمرینـات ثبـاتی انجام شد، نشان داد انجام تمرینات ثبات مرکزی باعث رضایتمندی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن میشود که شاید این امر مربوط به کاهش درد و افزایش عملکرد بهدنبال انجام این تمرینات باشد [
7].
یکی دیگر از روشهای درمان از طریق تمرینات ورزشی که در حال حاضر به آن توجه شده، تکنیک ثبات عصبیعضلانی پویا است. تحقیقات گذشته حاکی از تأثیر این روش بر بهبود تعادل و قدرت در زنان سالمند [
8]، بهبود درد در افراد مبتلا به گردن درد مزمن [
9]، بهبود کیفیت زندگی در مردان مسن [
10] و همچنین بهبود ناتوانی عملکردی و تعادل پویا در ورزشکاران دچار کمردرد مزمن [
11] است.
استراتژی نهایی در تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا حفظ کنترل مرکزی، ثبات مفاصل و کیفیت ایدهآل حرکت است که با تکرار تمرینات در کنترل مرکزی یک مدل اتوماتیک ایجاد شده است که به بخشی اساسی از حرکت و مهارتهای روزمره تبدیل میشود [
12]. با توجه به تنوع درمانها در رابطه با کمردرد مزمن غیراختصاصی، هیچکدام بهطور واضح بر دیگری برتری ندارد. بـهنظر میرسـد دسـتیابی به یـک برنامه درمانـی و توانبخشـی برای بهبـود سـریع و کمهزینه جهت بیمـاران مبتـلا بـه کمـردرد مزمـن ضـروری است.
با توجه به اینکه اخیراً توجه ویژهای به تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا در حیطه توانبخشی کمردرد معطوف شده است [
11]، تاکنون کمتر مطالعهای اثر اینگونه روش درمانی بر فاکتور انعطافپذیری که شاید یکی از عوامل مؤثر بر درد باشد [
4] و همچنین کیفیت زندگی را بررسی کرده است. بنابرایـن پژوهـش حاضر در نظر دارد اثر تمرینات ثبات مرکزی و تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا بـر انعطافپذیری و کیفیت زندگی را در کنار تعادل و درد در افراد مبتـلا بـه کمردرد مزمـن بررسی کند. همچنین این بررسی درپی یافتن پاسخ به این سؤال است که آیا تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا نسبت به تمرینات ثبات مرکزی برتری دارد؟
روشها
پژوهش حاضر نیمهتجربی و کاربردی است و طرح تحقیق بهصورت پیشآزمون و پسآزمون در دو گروه انجام شد. جامعه آماری این تحقیق که در سال 1400 انجام شد، مردان 21 تا 62 ساله با کمردرد مزمن مراجعهکننده به مطبهای متخصصین مغز و اعصاب کاشان بودند.
معیارهای ورود به مطالعه حاضر شامل ابتلای فرد به کمردرد مزمن غیراختصاصی به مدت حداقل 3 ماه براساس تشخیص پزشک متخصص و افرادی که انجام تمرینات ورزشی توسط پزشک برای آنها بلامانع بود و همچنین داشتن رضایت کامل برای شرکت در تحقیق بود.
معیارهای خروج از مطالعه شامل بیمارانی بود که سابقه اسپوندیلولیستزی، آرتروز دردناک، پوکی استخوان، بیماریهای التهابی روماتیسمی، فتق دیسک حاد، هرگونه عمل جراحی ستون فقرات داشتند و نیز عدم حضور مستمر در تمرینات و نظر پزشک متخصص مبنی بر ادامه ندادن تمرینات بود. نمونه پژوهش حاضر 20 نفر (10 نفر در هر گروه) درنظر گرفته شد.
شرکتکنندگان بهصورت تخصیص تصادفی در دو گروه تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا و تمرینات ثبات مرکزی قرار گرفتند. این افراد برای انجام پیشآزمون فراخوانده شدند. سپس روش انجام دقیق حرکات توسط محقق به مراجعهکنندگان آموزش داده شد، افراد تمرینات را به مدت 8 هفته، 3 روز در هفته و هر جلسه بهمدت 45 تا 60 دقیقه در خانه ورزش کاشان تحت نظر محقق و یک فیزیوتراپ انجام دادند. پروتکل اصلی تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا که براساس بازتاب زنجیرههای عضلانی تنظیم شده است، در سه سطح ساده، متوسط و پیشرفته طراحی شده بود. شدت تمرینات و سطح تمرینی برای هر فرد با توجه به تواناییهای افراد افزایش مییافت و تمرینات هرکدام برمبنای سطح قبلی بود و تا زمانی که تسلط کافی در سطح پایینی وجود نداشت، اجازه انجام حرکات سطوح بالاتر داده نمیشد [
11].
پروتکل تمرینی ثبات مرکزی برگرفته از پروتکل تمرینی پارک هوپس و همکاران بود (حرکات پلانک کامل، پلانک طرفی، برد داگ و بالا آوردن پاها با زانوی خم در حالت خوابیده به کمر و پل باسن) که شدت تمرینات از ساده به پیشرفته طبقهبندی شده است [
13]. در انتهای دوره تمرینی از تمام افراد پسآزمون گرفته شد. در جلسات اول، تمرینات با شدت کمتری اجرا و در جلسات پایانی به شدت متوسط نزدیک شدند. مرحله گرم کردن شامل راه رفتن سریع، دویدن نرم و حرکات کششی بود، از آزمودنیها خواسته شد در صورت تشدید درد چه هنگام انجام تمرینات و چه هنگام انجام تستها فعالیت را متوقف و محقق را جهت تعدیل حرکات آگاه کنند.
برای اندازهگیری کیفیت زندگی از پرسشنامه کیفیت زندگی استفاده شد [
14]. این پرسشنامه در سال 1993 توسط وار و همکاران طراحی شد. شامل 36 سؤال است که وضعیت سلامت را در هشت بُعد عملکرد، محدودیت و درد جسمانی، سلامت عمومی، سرزندگی، عملکرد اجتماعی، نقش عاطفی و سلامت روانی اندازهگیری میکند و به پاسخهای دادهشده براساس دستورالعمل پرسشنامه داده میشود. سؤالات این پرسشنامه جنبههای مثبت و منفی سلامت را مشخص میکند که هر مقیاس شامل 2 تا 10 گویه است که در دو گروه ارزیابی شد. هریک از 36 سؤال این پرسشنامه پنج گزینه دارد که طبق دستورالعمل نمرهگذاری این پرسشنامه به هر گزینه میتواند نمرههای از صفر تا 100 تعلق بگیرد (0-25-50-75-100)، بهگونهای که نمره بالاتر به سطح بالاتری از کیفیت زندگی اشاره دارد [
15].
برای ارزیابی تعادل ایستا از آزمون لک لک با سطح اعتبار 0/87 استفاده شد. بهترین زمان ثبتشده در سه بار کوشش بهعنوان امتیاز آزمودنی ثبت [
16] و ارزیابی تعادل پویا با استفاده از تست Y انجام شد. آزمون تعادل در سه جهت (قدامی، خلفیداخلی، خلفیخارجی) در یک صفحه مرکزی انجام شد. ضریب همبستگی این تست 0/86 تا 0/98 گزارش شده است [
17]. جهت به دست آوردن نمره تعادل پویا در هر جهت بهصورت جداگانه از فرمول (فاصله دستیابی/طول اندام) ×100 استفاده شد [
18].
مقیاس دیداری سنجش شدت درد، استفاده از خط 10 سانتیمتری مدرج اسـت کـه نمــره 10 بــرای شــدیدترین درد و نمــره صــفر بدون درد در نظر گرفتـه شـده کـه میـزان درد توسط بیمـار روی خـط تعیـین مـیشود. کســب نمــره 3-1 نشــاندهنــده درد خفیــف، 7-4 درد متوســط و 10-8 نشــاندهنــده درد شــدید اســت [
19]. در ایـران نیـز پایـایی ایـن مقیـاس بـا ضـریب همبستگی 0/88=r تأیید شده اسـت [
20].
انعطافپذیری آزمودنیها با استفاده از تخته انعطافپذیری و براساس معیارهای استاندارد رایج ارزیابی شد. برای این کار آزمودنی در مقابل جعبه (مدرج سانتیمتر) مخصوص انجام آزمون خمش و رسش مینشست، بهصورتیکه جفت پاها صاف و کشیده بود. همچنین کف هر دو پا به قسـمت انتهایی جعبه مماس میشد. در این حالت از آزمـودنی خواسـته مـیشـد بـدون خـم کـردن زانوهـای خـود بـا دستهای کاملاً کشیده تا حد ممکن بالاتنه خود را به سمت جلو روی جعبه خم کند. در این وضعیت، آزمونگر مقدار مسافتی را که آزمودنی موفق میشد روی جعبه مدرج خم شود و با نوک انگشـتان دسـت لمـس کنـد، بهعنوان مقدار انعطافپذیری همسترینگ ثبت میکرد. [
21]
برای اندازهگیری استقامت عضلات شکم از آزمون درازونشست نیمخیز استفاده شده است. فرد به پشت دراز میکشد و با زانوی 140 درجه خمیده، درحالیکه پاشنهها روی زمین و کف دستها روی زمین در کنار بدن قرار داشت، از آزمودنی خواسته شد تا هر تعداد که میتواند بالاتنه را از زمین بلند کند تا جایی که لبه تحتانی کتف از زمین جدا شود. این مقدار وقتی که زانو توسط انگشتان لمس شود، مشخص میشود. تعداد تکرارها در 1 دقیقه، امتیاز فرد خواهد بود [
22].
از آزمون شاپیرو ویلک برای مشاهده توزیع نرمال دادهها در هر گروه استفاده شد و در صورت نرمال بودن دادهها جهت تجزیهوتحلیل آنها و مقایسه گروهها و تأثیر آزمایش از تیزوجی و تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 0/05 استفاده شد. همه محاسبات آماری با نرمافزار IBM SPSS Statistics نسخه 26 انجام شد.
یافتهها
در این مطالعه، 10 نفر در گروه ثبات عصبیعضلانی پویا و 10 نفر در گروه ثبات مرکزی بررسی شدند. میانگین و انحراف معیار قد در دو گروه ثبات عصبیعضلانی پویا و ثبات مرکزی بهترتیب 0/9±1/72 و 0/8±1/77 متر، میانگین سن 9/8±47/8 و 11/8±42/4 سال، میانگین وزن 8/02±76/9 و 13/1±88/5 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 2/9±25/8 و 4/5±28/19 کیلوگرم بر متر مربع به دست آمد.
از آزمون شاپیرو ویلک برای بررسی پیشفرض نرمال بودن دادهها استفاده شد (05/P>0). سپس برای مقایسه میانگینهای دو گروه و تأثیر آزمایش، از آزمون تیزوجی و تحلیل کوواریانس استفاده شد.
با توجه به اطلاعات
جدول شماره 1، مقایسه نتایج پیشآزمون و پسآزمون متغیرهای تحقیق نشان داد تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا بر کیفیت زندگی (0/025=P) مؤثر بوده است، درحالیکه تأثیر تمرینات ثبات مرکزی بر این متغیر معنادار نبود.
پس از بررسی فاکتور درد مشخص شد هر دو روش تمرینی (0/002=P: تمرینات ثبات عصبی عضلانی پویا، 0/005=P: تمرینات منتخب ثبات مرکزی) میتواند باعث کاهش معنادار درد شود.
همچنین این تمرینات تأثیر مثبتی بر استقامت عضلات شکم (0/012=P: تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا، 0/003=P: تمرینات منتخب ثبات مرکزی)، تعادل ایستا (0/017=P: تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا، 0/001=P: تمرینات منتخب ثبات مرکزی) داشت، درحالیکه تمرینات ثبات مرکزی باعث بهبود انعطافپذیری عضلات همسترینگ شد (001/P<0)، تأثیر تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا بر بهبود انعطافپذیری این عضلات معنادار نبود (0/091=P). نتایج بهدستآمده برای تعادل پویا در هیچیک از دو گروه نتایج معناداری نشان نداد.
آزمون کوواریانس برای تعدیل پیشآزمون در گروهها استفاده شد و با توجه به
جدول شماره 1 در میانگین پسآزمون هریک از متغیرها در دو گروه تمرینی از نظر آماری بین دو نوع روش تمرین تفاوت معناداری دیده نشد.
بحث و نتیجهگیری
این پژوهش، مطالعهای آزمایشی است که بهصورت پیشآزمون و پسآزمون طراحی شد و هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر هشت هفته تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا و ثبات مرکزی بر درد، انعطافپذیری، تعادل و کیفیت زندگی مردان مبتلا به کمردرد مزمن بود.
یافتههای این پژوهش نشان داد هر دو پروتکل تمرینی باعث بهبود معناداری در متغیرهای درد، تعادل ایستا، استقامت عضلات شکم شده است. از نظر میزان تأثیر در مقایسه با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند. علاوهبراین، تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا باعث بهبود معنادار در کیفیت زندگی و تمرینات ثبات مرکزی باعث بهبود معنادار در انعطافپذیری عضلات همسترینگ شد. دراینراستا، صفدری و همکاران در تحقیقی دریافتند تمرینات منتخب ثبات مرکزی با تقویت عضلات سطحی و عمقی ستون فقرات و شکمی و بازآموزی عصبیعضلانی باعث کاهش درد و بهبود عملکرد بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی شده است [
23].
انجام تمرینات منتخب ثباتدهنده با زمان هر جلسه تمرینی (بین 20 تا 25 دقیقه) میتواند در توانبخشی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن نقش مؤثری داشته باشد و باعث استفاده مداوم از آنها در طول زندگی شود. میتـوان بیـان کرد انجـام تمرینـات تجویزشده در تحقیق حاضر، احتمالاً با افزودن آستانه درد و نیز تقویت عضـلات عمقـی ناحیـه کمر مانند مولتیفیدوس و عرضی شـکم، افـزایش همـاهنگی، افزایش ثبــات اســتاتیک و دینامیــک و ریلکس شـدن عضلات باعـث کـاهش کمـردرد میشود [
23].
با توجه به یافتههای پژوهش حاضر و سایر پژوهشها میتوان عنوان کرد که یکی از سازوکارهای احتمالی متعاقب آزمایش تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا این است که فشار بارهای متفاوت اعمالشده، مشابه تمرینات ثبات مرکزی، موجب فعالتر شدن سوختوساز موضعی و کاهش آتروفی عضلانی میشود که بهدنبال آن موجب کاهش حساسیت گیرندههای درد مرکزی، پیرامونی و نخاع و تغییر درک فرد از درد میشود [
24].
همچنین در راستای نتایج مطالعه حاضر در مورد تأثیر معنادار این دو نوع روش تمرینی بر تعادل از نتایج پژوهشهای گذشته بهنظر میرسد تمرینات ثبات مرکزی باعث اثربخشی مطلوبی در تعادل ایستا و پویا در افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی میشود [
25].
احتمالاً سازوکارهای فیزیولوژیکی سیستمهای تعادل بهویژه پروپریوسپتیوها دچار تغییراتی شدند که به دنبال آن حساسیت دقت این گیرندهها افزایش مییابد و درنتیجه موجبات تقلیل درد و بهبود تعادل را مهیا میکند. هیچ ساختار منفردی به تنهایی تعادل را تحت پوشش قرار نمیدهد، بلکه سیستم تعادل شامل دروندادهای حسی چندگانه از ارگانهای وستیبولار، سیستم بینایی، سیستمهای حسیعمقی و سوماتوسنسوری است که با یکپارچگی اطلاعات در سطح ساقه مغزی و مخچه با تأثیرپذیری از کورتکس مغزی صورت میگیرد. این امر میتواند موجبات کاهش درد کمر از دو منظر جسمانی و روانی را ایجاد کند [
26].
همچنین از آنجا که تیم و همکاران [
27] دریافتند چهار هفته تمرین ثبات عصبیعضلانی پویا باعث افزایش معنادار تعادل و راه رفتن در افراد فلج مغزی همیپلژی میشود، ممکن است اثربخشی تمرینات ثباتی ازقبیل ثبات عصبیعضلانی پویا ازطریق ساختار سلسله مراتب سیستم کنترل عضلانی قابلتوجیه باشد [
23]. برای حفظ و بهبود تعادل لازم است سیستمهای دهلیزی و حس عمقی بهبود یابند که درنتیجه آن، عضلات ضدجاذبه فعال و تعادل ارتقا مییابد و تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا میتواند یکی از راههای ارتقای تحریکات حسی برای افزایش تعادل باشد [
28].
همچنین نتایج پژوهش ایلبیگی و همکاران که به تأثیر شش هفته تمرین ثبات مرکزی بر میزان درد و استقامت عضلات تنه در دانشجویان دختر مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی پرداختند، در تأیید نتایج تحقیق ما مبنی بر تأثیر هر دو نوع روش تمرینی ثبات عصبیعضلانی پویا و ثبات مرکزی نشان دادند در سطح درد و افزایش معناداری در استقامت عضلات تنه گروه آزمایش کاهش معناداری اتفاق افتاد [
29].
همچنین صداقتی و همکاران در پژوهش خود نشان دادند استفاده از تمرینات حرکتی بهویژه تمرینات تخصصی حرکات درمانی ناحیه ستون فقرات علاوه بر تسکین درد در درمان بیماران مبتلا به کمردرد میتواند به افزایش سطح استقامت عضلات فلکسور و اکستنسور ستون فقرات منجر شود و موجب کمک به ارتقای سطح عملکرد حرکتی این بیماران شود [
30].
ازسویدیگر، حسینآبادی و همکاران در پژوهش خود دریافتند تمرینات ثباتدهنده مرکزی مرسوم و تمرینات معلق باعث کاهش شدت درد و افزایش تحملپذیری بیشتر در عضله مولتیفیدوس که یکی از عضلات پایدارکننده شکم است، در افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی شده است. این عضله یکی از عضلات پارااسپاینال است که نقش مهمی در استحکام بخشیدن به ستون فقرات دارد و بهصورت فیدبک مهاری در کنترل درد عمل میکند [
31].
در راستای یافتههای پژوهش حاضر، یافتههای پژوهش گلپایگانی و همکاران نشان داد تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا موجب کاهش درد و بهبود معناداری در استقامت عضلانی ناحیه تنه زنان مبتلا به کمردرد مزمن شده است [
32]. افرادی که در عضلات تنه قدرت و استقامت کمتر دارند، بیشتر تحتتأثیر فشارهای ساختاری قرار دارند. این مسئله ممکن است باعث ایجاد فشارهای نامناسب در ستون فقرات و ایجاد کمردرد شود [
33].
یک فرض کلیدی رویکرد ثبات عصبیعضلانی پویا این است که در آن هر وضعیت مفصلی بستگی به ثبات عملکرد عضلات و هماهنگی عضلات لوکال و گلوبال برای حصول اطمینان از موقعیت خنثی مفاصل در زنجیره حرکتی دارد. کیفیت این هماهنگی علاوه بر بهبود عملکرد مفصل بر پارامترهای بیومکانیکال و آناتومیکال تأثیر خواهد داشت. علاوهبراین، استراتژی نهایی این روش درمانی حفظ کنترل مرکزی، ثبات مفصل و کیفیت ایدهآل حرکت است که از طریق تکرار حرکات و کنترل مرکزی بهصورت اتوماتیک انجام میشود. ازطرفدیگر، ثبات عصبیعضلانی پویا با تأکید بر اهمیت زمانبندی دقیق عضلات و هماهنگی کارآمد و نیز مقاومت در برابر نیروهای فشاری در حرکات استاتیک، عمل میکند [
28].
همچنین نتایج پژوهش حاضر از این جهت که تمرینات ثبات مرکزی باعث بهبود انعطافپذیری عضلات همسترینگ در افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی شد، با نتایج مطالعهای که در سال 1400بر روی افراد مبتلا به کمردرد مزمن اختصاصی انجام شد، همراستا بود. در این پژوهش، 20 مرد میانسال مبتلا به فتق دیسک تحت درمان توسط تمرینات ثبات مرکزی قرار گرفتند. یافتهها نشان داد افراد دچار فتق دیسک پس از تمرین ثبات مرکزی از انعطافپذیری بیشتری در عضلات تنه برخوردار میشوند. بنابراین میتوانند در مراحل توانبخشی مورد توجه قرار گیرند [
34].
مشکلات مربوط به کمردرد مزمن بسیاری از فعالیتهای روزانه و فعالیتهای اجتماعی را تحتتأثیر قرار میدهد که درنتیجه، این بیماران دیگر نمیتوانند نقش اجتماعی خود را در زندگی ایفا کنند. تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا تا حدودی این موارد را کاهش داده است. همانطورکه در مطالعات قبلی تأثیر این دسته از تمرینات بر بهبود کیفیت زندگی افراد مسن [
35] و زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس [
36] ثابت شده است، نتایج این تحقیقات نیز با نتایج پژوهش حاضر موافق است. با توجه به اهمیت کیفیت زندگی در درمان بیماریها، بهویژه کمردرد مزمن میتوان از تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا در پروتکل درمانی جاری استفاده کرد، زیرا یکی از مهمترین جنبههای بیمـاری کـه مربـوط بـه احساس بیمار است، میزان رضایتمندی وی از درمان انجام شده است [
7].
حجم کم نمونه در کنار عدم کنترل بر شرایط روانی شرکتکنندگان ازجمله محدودیتهای این تحقیق بود که میتواند بر نتایج تأثیرگذار باشد و پیشنهاد میشود در تحقیقات آینده از یک روانپزشک یا روانشناس برای تحت کنترل قرار دادن حالتهای روانی بیمار استفاده شود و تأثیر تمرینات بر نمونه بیشتری بررسی شود. محدودیت دیگر این پژوهش، عدم کنترل بر فعالیتهای بدنی بیماران با توجه به دامنه سنی آنها بود که پیشنهاد میشود در مطالعات آینده به بیماران برنامههای خودمدیریتی نیز داده شود.
نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که تمرینات ثبات عصبیعضلانی پویا و ثبات مرکزی باعث بهبود تعادل ایستا و استقامت عضلات شکم میشود و میتواند میزان درد را بهطور معناداری کاهش دهد و بیماران در شرایط مطلوبتری فعالیتهای روزانه خود را انجام دهند. با توجه به اینکه این دو پروتکل تمرینی در عمل تفاوت معناداری از نظر تأثیر با یکدیگر نداشتند، هر پروتکل تمرینی میتواند در امر بازتوانی برای بیمارانی که از کمردرد رنج میبرند، قابلتوجه باشد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
تمام اصول اخلاقی در این پژوهش رعایت شد. آزمودنیها اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. اطلاعات آنها محرمانه نگه داشته شد. مطالعه حاضر توسط کمیته اخلاق زیستی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) با کد اخلاق IR.IAU.KHUISF.REC.1399.289 تأیید شد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد سید محمد صادق موسوی در دانشکده علوم ورزشی زیستی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی و طراحی مطالعه: محمد صادق موسوی و رضوان میرصفایی؛ کسب، تحلیل و تفسیر دادهها، جذب منابع مالی و تهیه پیشنویس دستنوشته: محمد صادق موسوی؛ بازبینی نقادانه دستنوشته برای محتوای فکری مهم، تحلیل آماری، حمایت اداری، فنی یا موادی و نظارت بر مطالعه: رضوان میرصفایی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از خانه ورزش کاشان و تمام بیماران شرکتکننده در این پژوهش که کمال همکاری خود را برای انجام این پروژه داشتند، تشکر میشود.