مقدمه
سرعت انتقال در ویروس کووید-19 و تبدیل شدن زودهنگام آن به اپیدمی در اواخر سال 1398، فشار روانی گستردهای برای جامعه پزشکی به همراه داشته است. بیشتر مطالعات بیانگر رشد بیماریهای اضطرابی و اختلال استرس پس از آسیب در کارکنان درمانی در دوره همهگیری کووید-19 است [
1]. بهطور خاص، آسیبپذیری نسبت به اختلال استرس پس از آسیب در کارکنان بخشهای مراقبتهای ویژه کرونا بیشتر مشاهده شده است [
2].
مطالعه انجامشده در دوره اپیدمی کووید-19 بر پرستاران و بهیاران مشغول در بخش مراقبت ویژه کرونا در ایران نشان میدهد 88 درصد از کل اعضای تحت مطالعه در سطح شدید و حدود 12 درصد در سطح متوسط اختلال استرس پس از آسیب قرار داشتند. این یافتهها بیانگر گسترش جدی اختلال استرس پس از آسیب در مواجهه مستقیم با بیماران مبتلابه کووید-19 است [
3].
براساس تعریف انجمن روانشناسی آمریکا در سال 2013، اختلال استرس پس از آسیب، نوعی اختلال روانپزشکی است که در اثر تماس مستقیم یا غیرمستقیم با حوادث آسیبزا رخ میدهد و شامل 4 دسته از نشانهها، مانند افکار یا خاطرات مزاحم درباره رویدادهای استرسزا، تلاش برای اجتناب از محرکهای مرتبط، تغییرات در افکار و احساسات و همچنین افزایش برانگیختگی است که بهمدت یک 1 ماه ادامه خواهد داشت [
4].
بسیاری از افراد ممکن است پس از تجربه وقایع استرسزای زندگی با برخورداری از ویژگیهای انعطافپذیری و تابآوری، دچار چنین آسیبهایی نشوند. تابآوری نوعی سازگاری موفقیتآمیز است که با تکیه بر پاسخهای مؤثر در برابر چالشهای محیطی و مقاومت حداکثری در برابر اثرات مخرب استرس معرفی میشود [
5]. تابآوری با عنوان یک توانایی روانشناختی با راهاندازی واکنشی سالم نسبت به استرس، به افراد کمک میکند تا با کمترین هزینههای روانی و مادی به اهداف خود دست یابند [
6].
برخی از پژوهشها با ارائه دیدگاه خوشبینانهای اشاره میکنند که بیشتر افراد در چالش با مشکلاتی که ازطریق تابآوری با آن مواجه میشوند، ازنظر روانی قویتر خواهند شد [
7]. در این راستا، مطالعات متعددی از نقش محافظتی تابآوری برای غلبه بر اثرات منفی قرار گرفتن در معرض آسیب حمایت میکنند [
8].
هافمن و همکاران [
9] با مطالعهای بر روی کارکنان مراقبتهای بهداشتی مطرح کردند هرچه افراد از سطح بالاتری از تابآوری برخوردار باشند، سطح پایینتری از استرس، اضطراب، خستگی و اختلالات خواب را تجربه میکنند. در طول اپیدمی کووید-19 نیز تابآوری و توانایی بیشتر در مدیریت استرس فردی و سیستمی، یک عامل حفاظتی قوی به شمار میآید [
9]. به نظر میرسد افزایش تابآوری برای تحمل بحران، گذر از حوادث و فجایع تلخ و کاهش نشانههای اختلال استرس پس از آسیب مفید باشد [
10].
یکی دیگر از عوامل مهم در بروز علائم اختلال استرس پس از آسیب، حساسیت اضطرابی است. مطالعات اخیر علوم اعصاب نشان میدهد حساسیت اضطرابی بالا، تمایل به شکلگیری بازنماییهای عمده دارد که بهنوبهخود اختلال استرس پس از آسیب را افزایش میدهد [
11]. همچنین تحقیقات نشان داده است حساسیت اضطرابی ممکن است با تشدید احساس تهدید در طول همهگیری موجب ترس از آلودگی و رفتارهای اجباری بهداشتی شود [
12]. مشخص شد استرس ناشی از کووید-19، با احتمال بیشتری با شدت نشانههای برانگیختگی قابلتوجه اضطراب بالینی و با سطوح بالاتر حساسیت اضطرابی مرتبط است [
13].
این امکان وجود دارد که افراد با سطوح بالای حساسیت اضطرابی، هیجان طبیعی را بهعنوان نشانههایی از ابتلا به کووید-19 یا سایر شرایط پزشکی که آنها را در این زمان آسیبپذیر میکند، در نظر بگیرند و درنتیجه، ترسها و نگرانیهای بیشتری را تجربه کنند [
14]. مطابق با این یافته، سیگل و همکاران [
15] با مطالعه بر روی افراد بزرگسال در زمان همهگیری کووید-19، بهوضوح مشاهده کردند که افراد با پروفایل حساسیت اضطرابی بالا، بیشترین امتیاز را درباره نفود افکار مزاحم، اجتناب از محرکهای مرتبط، تغییر در نشانههای شناختی و عاطفی و برانگیختگی شدید در اختلال استرس پس از آسیب نشان دادهاند.
همهگیری کووید-19، علاوهبر اینکه یک اورژانس بهداشت عمومی جسمانی است، بر سلامت روانی جهانی نیز تأثیر گذاشته است [
16]. مراکز مراقبتهای بهداشتی با چالشهای جدید روبهرو هستند و برآوردن نیازها و انتظارات بیماران نیز روزبهروز دشوارتر میشود [
17]. مطالعاتی که به بررسی تأثیر روانشناختی این بیماری همهگیر در کشورهای ایران، ایتالیا و ایالات متحده آمریکا انجام شده است، نشانههای قابلملاحظه اختلال استرس پس از آسیب را بهویژه در میان کارکنان خط مقدم نشان دادهاند [
3،
18،
19].
نگرانی جدی وجود دارد که این کارکنان نتوانند در برابر اثرات آسیب در طول همهگیری کووید-19 که احتمالاً موجب نشانههای اختلال استرس پس از آسیب خواهد شد، در امان بمانند [
2،
20]. این درحالی است که ویروسشناسان پیشبینی میکنند که بیماریهای همهگیر شدید بعدی اجتنابناپذیر خواهد بود و ممکن است در سالهای آینده فرارسد [
21].
برخلاف پیشینه پژوهشی موجود در رابطه با شیوع اختلال استرس پس از آسیب در ایران، هیچیک از مطالعات انجامشده در دوره همهگیری کووید-19، به تعامل ترکیبی و همزمان فاکتورهای حساسیت اضطرابی و تابآوری در ارتباط با اختلال استرس پس از آسیب در کارکنان درمانی نپرداخته و تا این هنگام دانش موجود دچار ابهام و کاستی است. تحقیقات در ارتباط با تابآوری و اختلال استرس پس از آسیب نیز پس از قرار گرفتن در معرض شرایط کار در دوره همهگیری کووید-19 بسیار انگشتشمار است [
22].
بنابراین باتوجهبه نبود مطالعات کافی و منسجم در بررسی همزمان متغیرها و همچنین برای فراهم ساختن یک چشمانداز ازمنظر تفاوتهای بومی و جمعیتشناختی در رابطه با متغیرهای مرتبط با اختلال استرس پس از آسیب در دوره همهگیری کووید-19، به مطالعات بیشتر و دقیقتری نیازمندیم. در این راستا، کوشش کردیم به مطالعه رابطه اختلال استرس پس از آسیب، حساسیت اضطرابی و تابآوری در کارکنان خدمات درمانی طی همهگیری کووید-19 در شهر رشت در سال 1400 بپردازیم.
روشها
طرح آماری پژوهش، از نوع مقطعیتحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، همه کارکنان درمان به تعداد تقریبی 150 نفر اعم از پزشکان و پرستاران شرکتی، غیرشرکتی و استخدامی در بخشهای مراقبت ویژه کرونای بیمارستانهای رازی و پورسینا (معرفیشده توسط نماینده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در گیلان، برای بستری بیماران درگیر کووید-19) است. تعداد نمونه نیز براساس جدول کریسیمورگان، 106 نفر محاسبه شد. شرکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس وارد پژوهش شدند.
بهاینترتیب، پرسشنامههای اختلال استرس پس از آسیب، حساسیت اضطرابی و تابآوری در طول مدت 2 ماه (ماههای خرداد و تیر سال 1400) بهدلیل شرایط قرنطینه و محدودیت بخشهای ویژه کرونا، بهصورت برخط ازطریق پیامرسانهای اجتماعی برای شرکتکنندگان فرستاده شد. بدینترتیب که پس از دریافت مجوز از دفاتر مدیریت بیمارستانها و با همکاری سرپرستاران بخشهای مراقبت ویژهی کرونا، پرسشنامهها بهصورت پیوند (لینک) توسط سرپرستاران بخش برای آزمودنیها ارسال شد.
قبل از سؤالات پرسشنامه، سؤالات مربوط به اطلاعات جمعیتشناختی (سن، جنس و میزان تحصیلات)، پرسشهایی که مربوط به ملاکهای ورود (کار کردن بهمدت 1 ماه در بخش ویژه کرونا و داشتن ارتباط مستقیم با بیماران) و ملاکهای خروج (داشتن سابقه بیماری پزشکی و روانپزشکی و مصرف دارو) درج شد. باتوجهبه اینکه 12 پرسشنامه ناقص تکمیل شد، 94 پرسشنامه درنهایت تحلیل شدند. تجزیهوتحلیل آماری دادهها با نرمافزار SPSS نسخه 25 انجام شد. از شاخصهای توصیفی (تعداد، درصد، میانگین و انحرافمعیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون نرمال بودن دادهها توسط آزمون کولموگروف اسمیرنف بهعنوان پیشفرض و رگرسیون خطی چندگانه بهروش همزمان) استفاده شد. سطح معناداری 0/05 درنظر گرفته شد.
پرسشنامه اختلال استرس پس از آسیب
ودرز و همکاران این پرسشنامه را در سال 1993 با تعداد 17 سؤال با مقیاس پاسخگویی لیکرت 5 درجهای (1 تا 5: اصلاً=1، خیلیکم=2، متوسط=3، زیاد=4 و خیلیزیاد=5) ساختهاند. دامنه نمرات کسبشده برابر با 17 تا 85 است. نمره 50 و بیشتر بهعنوان نقطه برش منطقی (حساسیت و ویژگی بالا) برای تشخیص افراد مبتلابه اختلال استرس پس از آسیب معرفی شده است. ودرز و همکاران در مطالعه خود همسانی درونی 0/96 و 0/97 درصد را برای کل مقیاس و ضریب 0/96 درصد را بهعنوان ضریب بازآزمایی به فاصله 2 یا 3 روز گزارش کردهاند [
23]. نسخه فارسی این مقیاس، روایی و اعتبار رضایتبخش دارد [
24]. آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر برای زیرمقیاسهای تجربه مجدد حادثه آسیبزا، نشانههای کرختی عاطفی و برانگیختگی شدید بهترتیب، 0/84، 0/86 و 0/83 درصد ارزیابی شد.
پرسشنامه حساسیت اضطرابی
پرسشنامه حساسیت اضطرابی ریس و پترسون در سال 1985 برای سنجش حساسیت اضطرابی طراحی شد. این پرسشنامه شامل 16 سؤال با مقیاس پاسخگویی لیکرت 5 درجهای (صفر تا 4: صفر=خیلیکم، کم=1، متوسط=2، زیاد=3 و خیلیزیاد=4) دامنه نمرات از صفر تا 64 است. درجه تجربه ترس از نشانههای اضطرابی با نمرات بالاتر مشخص میشود. آلفای کرونباخ پرسشنامه بین 0/80 تا 0/90 درصد گزارش شدهاست [
25]. نسخه فارسی این مقیاس روایی و پایایی مطلوب دارد [
26]. آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر برای زیرمقیاسهای نگرانی بدنی، ترس از نداشتن کنترل شناختی، ترس از مشاهده شدن توسط دیگران بهترتیب، 0/84، 0/88 و 0/87 درصد محاسبه شد.
پرسشنامه تابآوری کانر و دیدویدسون
کانر و دیویدسون این پرسشنامه را در سال 2003 برای سنجش میزان تابآوری با تعداد 25 سؤال در مقیاس پاسخگویی لیکرت 5 درجهای (صفر تا 4: کاملاً غلط=0، تاحدودی غلط=1، نظری ندارم=2، تاحدودی=3 و کاملاً درست=4) طراحی کردند که 5 زیرمقیاس کفایت فردی، تحمل اثرات منفی و قوی بودن در برابر تنش، پذیرش مثبت تغییر، خودکنترلیو تأثیرات معنوی دارد.
دامنه نمرات کسبشده برابر با صفر تا 100 است و نمرات بالاتر نشاندهنده تابآوری بیشتر در افراد است. نمره 50 و بیشتر بهعنوان نقطه برش منطقی (حساسیت و ویژگی بالا) معرفی شده است. کانر و دیویدسون همسانی درونی پرسشنامه را 0/89 و ثبات آن را 0/87 درصد اعلام کردهاند [
27]. نسخه فارسی این مقیاس نیز روایی و پایایی رضایتبخش دارد [
28]. در پژوهش حاضر، آلفای کرونباخ برای کل زیرمقیاسها در دامنه 0/73 تا 0/79 درصد به دست آمده است.
یافتهها
در ابتدا ویژگیهای جمعیتشناختی آزمودنیها مربوط به سن، جنس و تحصیل ارزیابی شد. نتایج
جدول شماره 1 نشان میدهد میانگین سنی کارکنان درمان بخش مراقبت ویژه کرونا 8/56±34/87 سال بود.
از میان شرکتکنندگان در پژوهش، (87/2 درصد) از آنها را آزمودنیهای زن و (12/8 درصد) را آزمودنیهای مرد تشکیل دادند. همچنین (4/2 درصد) از مقطع دکترا، (17 درصد) از مقطع کارشناسی ارشد و (78/7 درصد) از مقطع کارشناسی بودند.
جدول شماره 2 میانگینهای گروههای مختلف را ازنظر متغیر اختلال استرس پس از آسیب بررسی میکند.
همانطور که از نتایج مشخص میشود، بین میانگین گروههای سنی مختلف و همچنین بین میانگین گروههای زن و مرد اختلاف معناداری وجود ندارد. بین میانگین گروههای مختلف تحصیلی ازنظر اختلال استرس پس از آسیب نیز تفاوت معناداری وجود ندارد و در همه گروههای تحصیلی میزان استرس پس از آسیب تقریباً یکسان است (0/001>P).
در
جدول شماره 3، میانگین، انحراف معیار و ضریب همبستگی نمرات آزمودنیها در مقیاسهای حساسیت اضطرابی، تابآوری و استرس پس از آسیب به تفکیک ارائه شده است.
برای بررسی نرمال بودن دادهها از آزمون کولموگروف-اسمیرنف استفاده شد. برآورد بهدستآمده، پیشفرضهای همبستگی پیرسون و رگرسیون را تأیید کرد. براساس نتایج حاصل، بین متغیرهای استرس پس از آسیب و تابآوری ارتباط منفی معنادار وجود دارد (0/001=P و 0/405-=R). همچنین میان اختلال استرس پس از آسیب با حساسیت اضطرابی ارتباط مثبت معنادار وجود دارد (0/001=P و 0/633=R).
در
جدول شماره 4 عوامل مرتبط با استرس پس از آسیب در کارکنان بخش ویژه کرونا با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه ارائه شده است.
باتوجهبه یافتهها، مشخصات فردی کارکنان (سن، جنس و تحصیلات) ارتباط آماری معناداری با نمره استرس پس از آسیب نداشت. با افزایش نمره تابآوری، نمره استرس پس از آسیب کاهش یافت، بهطوریکه بهازای 1 واحد افزایش در نمره تابآوری کارکنان نمره استرس پس از آسیب آنها بهطور متوسط 0/208 واحد کاهش یافت (0/004=P و 0/208-=b).
با افزایش نمره حساسیت اضطرابی، نمره استرس پس از آسیب کارکنان افزایش یافت، بهطوریکه بهازای 1 واحد افزایش در نمره حساسیت اضطرابی نمره استرس پس از آسیب کارکنان بهطور متوسط 0/208 واحد افزایش یافت (0/001=P و 0/574=b). مقدار ضریب تعیین (R2) برابر با 0/746 بود که بیانگر این است که 74/6 درصد تغییرات در نمره استرس پس از آسیب کارکنان توسط نمرات تابآوری و حساسیت اضطرابی کارکنان و مشخصات فردی آنها تبیین شده است.
بحث و نتیجهگیری
این مطالعه با هدف بررسی رابطه اختلال استرس پس از آسیب، حساسیت اضطرابی و تابآوری در کارکنان خدمات درمانی طی همهگیری کووید-19 در شهر رشت در سال 1400 انجام شده است. براساس نتایج بهدستآمده، میان متغیرهای استرس پس از آسیب و تابآوری ارتباط منفی معنادار یافت شد که با پژوهش لیز و همکاران [
8]، هافمن و همکاران [
9]، جاویدنمین و همکاران [
10] همراستا است. کارکنان شاغل در این حرفه با دیدن پیاپی درد و رنج بیماران و نیازمندان به کمک، در معرض ویرانی روحیه و تأثیرگذاری در شرایط طبیعی خلقوخوی قرار خواهند داشت [
29].
باتوجهبه نتایج بهدستآمده میتوان اینگونه استنباط کرد که شیوع بیماریهای عفونی تأثیر روانشناختی منفی بر کارکنان بخشهای مراقبت ویژه کرونا داشته است و آنها را در شرایط کار، آسیبپذیر میسازد. تابآوری میتواند بهعنوان یک ضربهگیر در زمان انتشار بیماری به حفظ ثبات روانشناختی و سازگاری کارکنان کمک کند و آسیبپذیری آنها را در برابر استرس شغلی کاهش دهد. ازآنجاکه این ظرفیت، مستعد رشد و اصلاح است، احتمال دارد افراد تابآور باتوجهبه ارزشهای شخصی یا باورهای فرهنگی از قابلیت بیشتری برای انطباق با شرایط ناگوار و غلبه بر خطر و تهدید برخوردار باشند.
این افراد با بهرهمندی از تأثیرات معنوی، تحمل اثرات منفی، خودکنترلی، پذیرش مثبت شرایط و کفایتفردی در برابر استرس، ایمنی روانشناختی دارند. بنابراین تابآوری نهتنها افراد را برای تحمل دشواریهای کار در زمان اپیدمی و حفظ سلامت روانی در رویارویی با حوادث غمبار و آسیبهای ناشی از آن توانمند میکند، بلکه امکان ترمیم آسیبهای روانشناختی و بازگشت به عملکرد بهتر را فراهم میسازد. به توصیه مرکز ملی اختلال استرس پس از آسیب در طول همهگیری کووید-19، بهزیستی و تابآوری عاطفی متخصصان مراقبتهای بهداشتی، مؤلفههای کلیدی محسوب میشوند که در تداوم خدمات مراقبتهای بهداشتی نقش دارند [
30]. ازاینرو، برنامههایی که برای مقابله با استرس و ارتقای کارکنان از دید بالینی و علمی انجام میشود، اگر بدون تقویت تابآوری باشد، بیفایده خواهد بود [
31].
طبق یافتههای بهدستآمده، میان استرس پس از آسیب و حساسیت اضطرابی رابطه مثبت معنادار یافت شد که مطابق با یافتههای ماستوموتو و همکاران [
11]، راجرز و همکاران [
14]و سیگل و همکاران [
15] است. باتوجهبه این یافته، اینگونه استنباط میشود که تفاوتهای فردی در حساسیت اضطرابی در میان افرادی که در معرض رویدادهای آسیبزا قرار دارند، یک متغیر یا عامل خطر شناخته میشود که ممکن است با سطوح اختلال استرس پس از آسیب مرتبط باشد.
بهعبارتدیگر، نشانههای اولیه اختلال استرس پس از آسیب در افرادی که دچار اضطراب و یا احساسات بدنی ناشی از آن میشوند، پیامدهای بدتری به همراه دارد. در مقابل، افراد دیگری که نسبت به حادثه تحریک و نشانههای جسمانی کمتری دارند و احتمالاً احساسات بدنی را بهعنوان نشانههای بیماری یا تهدید ارزیابی نمیکنند، ازنظر عاطفی کمتر دچار اختلال میشوند [
8].
بهنظر میرسد افرادی که دچار حساسیت اضطرابی هستند، به این دلیل که تمایل بیشتری برای توجه کردن به نشانههای اضطراب و تفسیر کردن هیجانهای مرتبط با آن دارند، هنگام مواجه شدن با یک ضربه یا نفود خاطرات مربوط به آن، مستعد علائم بالینی اختلال استرس پس از آسیب مانند برانگیختگی و واکنشپذیری در هوشیاری هستند. بهاینترتیب، سازوکارهای زیربناییها، حساسیت اضطرابی و اختلال استرس پس از آسیب بهصورت متعامل عمل میکنند.
همچنین از میان متغیرهای پژوهش حساسیت اضطرابی و تابآوری امکان پیشبینیکنندگی تغییرات مربوط به اختلال پس از آسیب را برخوردار بودند که همسو با مطالعات لیز و همکاران [
8]، تیلور و همکاران [
12] ماننینگ و همکاران [
13] و هافمن و همکاران [
9] بود. تفسیر احتیاطآمیز از یافته بهدستآمده اینگونه است که افراد داری حساسیت اضطرابی بالا گرایش دارند که هر نشانه بدنی را که با برانگیختگی جسمانی مرتبط است، اغراقآمیز تعبیر کنند. در زمان همهگیری، بعضی از افراد تمایل دارند تا نشانههای بدنی خود را مانند تب، تنگی نفس، سردرد و گلودرد، بهطور منظم ارزیابی کنند. این شرایط ویژه میتواند چرخه حساسیت اضطرابی را برای کسانی که نگرانی در رابطه با احساسات بدن دارند، بهصورت عمدهای فعال کرده و بدینترتیب اضطراب و ترسهای غیرمنطقی را تقویت کند [
15].
احتمال دارد در دوره همهگیری کووید-19، کارکنانی که نمرات بالای حساسیت اضطرابی را نشان میدهند، نشانههای بدنی را به خطا، نشانههای درگیری با بیماری کرونا تلقی کرده و درباره سلامت احساس تهدید و قربانی شدن کنند. این افراد ممکن است با فاجعهآمیز پنداشتن یا احساس قریبالوقوع بودن یک آسیب درگیر باشند. بدینترتیب، با توضیح فاجعهآمیز بودن شرایط و بالا بردن سطح استرس، نسبت به اختلال استرس پس از آسیب آسیبپذیرتر باشند.
ازسویدیگر، این احتمال وجود دارد که افراد تابآور با پذیرش مثبت رویدادها و تحمل اثرات منفی وقایع سخت همراه با حفظ احساس امید، هدفمندی نسبت به آینده و توانایی کنترل درونی، آسیبپذیری خود را نسبت به ضربات روحی کاهش دهند. علاوهبراین، شاید افراد تابآور با ویژگی کفایت فردی تلاش کنند در دوره همهگیری، با بهکارگیری مجموعهای از مهارتها و راهبردهای اجتماعی گوناکون، مانند ماهر بودن در گفتوگو، توانایی گوش دادن و محترم شمردن احساسات و افکار دیگران، شبکه عاطفی و حمایتی نیرومندی را در محیط خود فراهم کنند. با بهرهمندی از کفایت فردی، افراد میتوانند با در میان گذاشتن نگرانیها و فشارهای ناشی از همهگیری، صلاح اندیشی با دیگران، همدلیهای دوستانه و درنهایت، تخلیه هیجانات منفی، راهحلهای خلاقانهای برای مسائل و تحمل بیشتر شرایط استرس پیدا کرده و درنتیجه، سلامت روانی خویش را حفظ کنند.
مطابق مطالب مطرحشده، توجه به این نکته ضروری است که آسیبهای روحی باتوجهبه تفاوتهای فردی، تأثیرات گوناگونی بر جای خواهند گذاشت و بر این اساس چگونگی مواجهه افراد نیز متفاوت خواهد بود. اگرچه هر فردی مبانی روانشناختی متفاوتی دارد، اما ارائه ابزارهای سلامت روان با رویکرد پیشگیرانه برای عموم بسیار اهمیت دارد. مطالعه عواملی که ایمنی یا آسیبپذیری افراد را نسبت به ضربات روحی پیشبینی کند و امکان ارزیابی، غربالگری و ارتقای سلامت روانشناختی زودهنگام قبل از شرایط بحران را فراهم کند، از اهمیت ویژهای برخوردار خواهد بود.
چنانچه، برنامههای آزمایشی روانشناختی بهمنظور تقویت تابآوری و کاهش حساسیت اضطرابی در زمان مناسب انجام شود، احتمال آسیبهای جدی روانی کاهش مییابد. ازاینرو، پیشنهاد میشود کمیته برنامهریزی درسی مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی کشور با سازماندهی و ارائه سرفصلهای درسی با موضوعیت روانشناسی سلامت (مرتبط با تروما و سوانح در موقعیتهای پزشکی) در کنار سایر واحدهای درسی، به ارتقای مهارتهای روانشناختی دانشجویان بپردازد.
همچنین مدیریت بیمارستانها میتوانند بهمنظور تقویت کارکنان و پیشگیری از آسیبهای شغلی، با برگزاری کارگاههای آموزشی مهارتمحور برای حفظ سلامت روانشناختی و بهبود عملکرد کارکنان گام بردارند.
این پژوهش چند محدودیت دارد:
نخست اینکه استفاده از روش نمونهگیری دردسترس و پرسشنامه برخط، بهصورت بالقوه میتواند در نحوه پاسخدهی آزمودنیها سوگیری ایجاد کند.
دوم اینکه تعداد نمونه نسبتاً پایین، تعلق داشتن آزمونیها به پرسنل بیمارستانی شهر رشت (بهدلیل شرایط خاص مانند ورود ناگهانی اپیدمی بهعنوان یکی از اولین شهرهای درگیر در ایران، با فشار روانی گستردهتری روبهرو بودند)، زن بودن بیشتر آزمودنیها به میزان تقریبی 87 درصد، قرار داشتن بیشتر آزمودنیها در سطح تحصیلی کارشناسی به میزان تقریبی 78 درصد، تعمیمپذیری نتایج حاضر را با محدودیت مواجهه ساختهاست.
سوم اینکه این پژوهش، یک مطالعه مقطعیتحلیلی است که استنباط علیتی از متغیرهای پژوهش را غیرممکن میکند.
چهارم اینکه استفاده از دیگر ابزار تشخیصی، مانند روش مصاحبه برای تشخیص دقیقتر اختلال استرس پس از آسیب، بهدلیل خستگی و فشار ساعات کاری کارکنان وجود نداشت.
پیشنهاد میشود پژوهشهای آینده با بررسی روابط بین این سازهها درزمینه همهگیری به شکل مطالعات طولی در نمونههای مختلف و همچنین توجه به سازوکار علّی و زیربنایی انجام شوند.
مبتنی بر نتایج مطالعه که بهنظر میرسد حساسیت اضطرابی و تابآوری در میزان استرس پس از آسیب در دوره همهگیری کووید-19 در گروههای درمانی نقش دارند، شایسته است نهادهای مرتبط با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در راستای حفظ سلامت نیروهای درمانی و کاهش آسیبپذیری آنها در برابر استرسهای حرفهای، آموزش مهارتهای روانشناسی مبنی بر ارتقای تابآوری و کاهش حساسیت اضطرابی را در اولویت برنامههای سازمانی خود قرار دهند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه توسط کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی گیلان با کد اخلاق بهشماره IR.GUMS.REC.1400.039 تصویب شد.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
نویسندگان در طراحی، اجرا و نگارش همه قسمتهای پژوهش مشارکت یکسان داشتند.
تعارض منافع
بنابر نویسندگان، این مقاله هیچگونه تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از حضور مدیران، سرپرستاران و تمام کادر درمان بیمارستانهای پورسینا و رازی شهر رشت که در انجام پژوهش، صمیمانه با ما همکاری داشتند، تقدیر و تشکر میشود. همچنین از سرکار خانم زهرا پورحبیبی بهدلیل رهنمودهای ارزشمندشان در بخش نتایج پژوهش کمال تشکر را داریم.