مقدمه
جدیدترین دادههای ارائهشده در سال 2021 توسط انجمن قلب آمریکا، حاکی از آن است که شیوع بیماریهای قلبیعروقی (شامل بیماری عروق کرونر، نارسایی قلبی، سکته مغزی و فشار خون بالا) در بزرگسالان بالای 20 سال حدود 49/2 درصد است (126/9 میلیون در سال 2018) که با افزایش سن مردان و زنان نیز افزایش مییابد. شیوع بیماری قلبیعروقی بدون فشار خون نیز (فقط بیماری عروق کرونر، نارسایی قلبی، سکته مغزی) حدود 9/3 درصد گزارش شده است (26/1 میلیون در سال 2018) [
1]. بیشترین مرگومیر ناشی از بیماری قلبی به علت بیماری ایسکمیک قلب و سکته مغزی در یکسوم موارد در افراد کمتر از 70 سال اتفاق میافتد [
2]. البته بیماری عروق کرونر، بهعنوان شایعترین بیماری قلبیعروقی محسوب میشود [
3]. پیشبینی شده که بیماری قلبیعروقی علت مرگومیر بیش از 23 میلیون نفر (حدود 30/5 درصد) تا سال 2030 در سراسر جهان باشد [
2]. همچنین این بیماری به یکی از مهمترین مشکلات سلامتی در کشورهای در حال توسعه و کشورهای توسعهیافته تبدیل شده است [
3]. در ایران نیز شیوع این بیماری در حال افزایش است به گونهای که 25 تا 45 درصد کل مرگومیرها ناشی از همین بیماری است [
4]. از عوامل خطر در بروز بیماریهای قلبی از جمله عروق کرونر، نارسایی احتقانی قلب، سکته مغزی و هموراژیک، نارسایی کلیه و بیماریهای عروق محیطی (پر فشاری خون) است که احتمال موارد گفتهشده را 2 برابر میکند [
5]. در چند دهه اخیر پژوهشهای وسیعی درزمینه سببشناسی بیماریهای قلبی انجام گرفته و نقش عوامل روانشناختی از قبیل ویژگیهای شخصیتی، الگوی رفتاری، واکنشپذیری جسمانی، خود درگیری، اضطراب و استرس، افسردگی، خشم برونریخته و فروخورده در بروز بیماری قلبی بررسی شده است [
6]. این بیماری علاوه بر اینکه دارای علل روانی است، پیامدهای روانی نیز به همراه دارد، افسردگی، اضطراب و استرس از شایعترین نتایج و پیامد بیماری کرونر قلبی است که این نتایج به نوبه خود روند این گروه از بیماریهای قلبی را بدتر و وخیمتر میکنند [
7]. یکی از عواملی که بهتنهایی یا در ترکیب با عوامل دیگر نقش اساسی در فشار خون بالا در بیماران قلبیعروقی دارد استرس است [
8]. استرس عبارت است از تجربه کردن وقایعی که برای آسایش جسمی یا روانی فرد مخاطرهآمیز تلقی میشود. استرس ادراکشده ازجمله عواملی است که میتواند در ابتلا به بسیاری از بیماریها و اختلالات نقش داشته باشد و یا شرایط ابتلا به بیماریها و اختلالات را فراهم میکند. شدت استرس ادراکشده اشاره به باور فرد درزمینه جدی بودن استرس دارد [
9]. در هنگام استرس رگهای اندامهای احشایی منقبض میشوند و فشار به قدری افزایش مییابد که اجازه عبور خون از عضله قلب را نمی دهد، در این حالت سرعت نبض بالا رفته و فشار خون افزایش مییابد [
8]. درواقع استرس ادراکشده عبارت است از واکنش بدن به تغییری که مستلزم سازگاری با پاسخ جسمی، ذهنی یا هیجانی است که میتواند بهوسیله هر عامل یا محرک تنشزا ایجاد شود [
9]. پژوهشها نشان دادند که بیماران مبتلا به انفارکتوس قلبی طی یک سال قبل از وقوع حمله قلبی رویدادهای استرسزای روانیاجتماعی زیادی را تجربه کرده بودند [
10]. نتایج پژوهش رنجبر و همکاران (1395) و حیدریان و همکاران (1396) نشان دادند که افراد مبتلا به فشار خون بالا دارای استرس ادراکشده بالا هستند [
10, 11].
الکسی تایمیا (ناگویی هیجانی) ساختاری چندبعدی دارد و متشکل از دشواری در شناسایی احساسات، تمایز بین احساسات و هیجان فیزیکی مرتبط با انگیختگی عاطفی، قدرت تجسم محدود و دشواری در توصیف احساسات است [
12]. این مشخصهها که تشکیلدهنده سازه ناتوانی هیجانی هستند بیانگر نقایصی در پردازش شناختی و تنظیم هیجانات هستند [
13]. با توجه به نقایص شناختی و عاطفی چنین فرض میشود که الکسی تایمیا میتواند با شاخصهای سلامت بهطور کلی و با مشکلات جسمانی و پزشکی بهطور خاص رابطه داشته باشد. عوامل خطر روانیاجتماعی بیماری عروق کرونر قلب، شامل افسردگی، اضطراب، استرس و ناگویی هیجانی است [
12]. پژوهشگران دریافتهاند که الکسی تایمیا با تعدادی از مشکلات جسمانی مانند مسائل مرتبط با فشار خون اولیه، بیماری التهابی مثانه، ابعاد مربوط به درد، ناراحتی قلبی و انواع دیابت ارتباط دارد [
14].
تحقیقات جدید نشاندهنده تأثیر مسائل روانشناختی در بیماران مبتلا به نارسایی عروق کرونر است. ازجمله ویژگیهای شخصیتی و علائم روانی مؤثر در این بیماران مکانیسمهای دفاعی و الکسی تایمیا است [
15]. پژوهشهای زیادی اهمیت سبکهای ابراز هیجانی در ابعاد مختلف سلامت را تأیید کردهاند. بین سبکهای مختلف ابراز هیجان و برخی از بیماریهای جسمانی همچون سرطان [
16]، پسوریازیس [
17] و نارسایی عروق کرونر قلب [
18]، ارتباط وجود دارد. در پژوهشی که حجتخواه و همکاران (1397) جهت مقایسه آلکسی تایمیا در بیماران (قلبی، کلیوی) و افراد سالم (پرستاران، دانشجویان) انجام دادند، نتایج بیانگر بالا بودن سطح آلکسی تایمیا در گروه بیماران در مقایسه با افراد سالم بود [
19]. وقتی فرد تحت استرسهای مداوم قرار میگیرد و از سبکهای نامناسب دفاعی مثل خشم فروخورده (که میتوان آن را به الکسی تایمیا مرتبط دانست) استفاده میکند، فشار خون بالا حالت مزمن پیدا میکند و به شکل بیماری ظاهر میشود. به عبارت دیگر افرادی که دچار ستیز درونی هستند و قدرت ابراز وجود و تخلیه هیجانهای منفی را ندارند، بیشتر در معرض فشار خون بالا و بیماریهای قلبیعروقی قرار میگیرند [
8].
درمان متمرکز بر هیجان یک رویکرد تجربی است که هیجان را بهعنوان اساس و پایه تجربه در ارتباط با کارکردهای انطباقی و غیرانطباقی میداند [
20]. همچنین این نوع درمان، اساساً ساختاری روانی و تعیینکنندهای کلیدی، برای سازماندهی خود است [
21]. درمان متمرکز بر هیجان، به بیماران کمک میکند تا منابع هیجانی انطباقی جدیدی را کسب کنند و پاسخهای هیجانی سازگارانهای را برای خود فراهم کنند [
22]. این درمان، هم بهصورت فردی و هم بهصورت گروهی برای اختلال افسردگی، ارتقای کیفیت زندگی، اختلال استرس پس از سانحه و عملکردهای انطباقی مؤثر است و شامل روشهای مبتنی بر فعال کردن هیجانهای خاصی است که در یک زمینه ارتباطی همدلانه برقرار میشود [
22]. پژوهشهایی به بررسی تأثیر این درمان بر اضطراب، افسردگی، کیفیت زندگی، اختلال استرس پس از سانحه را بررسی کردند که این متغیرها با استرس ادراکشده همپوشی زیادی دارند. برای مثال در پژوهش بیوتل و همکاران (2019)، نتایج بیانگر اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر اختلالات اضطرابی بود [
23]. همچنین درمان متمرکز بر هیجان بر کاهش شدت افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی [
24]، بهبود کیفیت زندگی دانشآموزان مبتلا به افسردگی [
25] و بر نظمدهی شناختیهیجانی و الکسی تایمیا در بیماران مبتلا به نارسایی عروق کرونری قلب [
12] مؤثر بوده است. پژوهشهای انجامشده نشان میدهد افراد مبتلا به بیماری مزمن، در برابر مشکلات، بیشتر از راهبردهای مقابلهای ناکارآمد نظیر بازداری هیجانی، انکار، گریه کردن و ابراز هیجانات منفی، زودرنجی و احساس ناکامی و سرکوب استفاده میکنند. این راهبردها نهتنها در تغییر موقعیت مشکلزا نقشی ندارند، بلکه ممکن است به طولانی شدن آن نیز منجر شوند که سبب تداوم نشانههای بیماری میشوند [
26]. با توجه به اینکه تعداد افراد مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی رو به افزایش است، مداخلات روانشناختی در این زمینه ضروری به نظر میرسند، چون از یکسو موفقیت درمان دارویی و پزشکی را افزایش میدهند و از سوی دیگر سبب افزایش کارایی روانشناختی بیماران میشوند. در این بین انجام پژوهش برای بررسی کارایی و اثربخشی درمانهای روانشناختی ضروری به نظر میرسد. بنابراین هدف پژوهش حاضر پاسخگویی به این سؤال است که آیا درمان متمرکز بر هیجان بر استرس ادراکشده و الکسی تایمیا در بیماران عروق کرونر قلب مؤثر است؟
روشها
جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مراجعهکننده به بیمارستان تخصصی قلب دکتر حشمت شهر رشت در بازه زمانی فروردین تا خرداد 1398 بود که به تشخیص پزشک متخصص قلب و عروق، بیمار قلبی تشخیص داده شدند. از این بین نمونهای با حجم 200 نفر انتخاب شد و پس از اجرای آزمونهای مربوط به متغیر مورداندازهگیری، آزمودنیها براساس میانگین و یک انحراف معیار پایینتر یا بالاتر (نقطه برش) غربالگری شدند و برایناساس از سایرین جدا شدند که تعداد آنها 76 نفر بود. 30 نفر بهصورت تصادفی ساده به روش قرعهکشی انتخاب شدند و در 2 گروه 15 نفری شامل 1 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش، درمان متمرکز بر هیجان را طی 8 جلسه دریافت کرد و برای گروه کنترل مداخلهای صورت نگرفت. در بخش اجرای این پژوهش، از روش میدانی استفاده شد، بدین صورت که جهت انتخاب آزمودنیها، اجرای پرسشنامه و مداخلات و برای جمعآوری ادبیات و پیشینه تحقیق از روش کتابخانهای (کتب و سایتهای معتبر علمی و مجلات) استفاده شد.
پس از کسب مجوزهای لازم و مراجعه به بیمارستان دکتر حشمت شهر رشت و شناسایی بیماران واجد شرایطِ شرکت در پژوهش و شفافسازی برای آنان، این بیماران از نظر سن، تحصیلات، وضعیت شغلی و وضعیت تأهل هماهنگ شدند. عوامل مداخلهگر کاهش یافت و سپس بهصورت تصادفی به روش قرعهکشی، جایگزینی بیماران در گروهها انجام شد. گروه آزمایش تحت درمان متمرکز بر هیجان، گروه دوم بدون آموزش و بهعنوان گروه کنترل اختصاص یافت. همچنین پس از کسب رضایتنامه کتبی و شفاهی از آزمودنیها، پرسشنامهها در ابتدای پژوهش (مرحله پیشآزمون) در اختیار آنان قرار گرفت و تکمیل شد. سپس مداخله مذکور طبق پروتکل درمانی معرفی شد و 8 جلسه 90 دقیقهای، بهصورت هفتهای 1 جلسه، طی 2 ماه، فقط برای گروه آزمایش اجرا شد و در پایان مداخله، جهت اجرای پسآزمون، پرسش نامههای استرس ادراکشده کوهن و همکاران و الکسی تایمیا تورنتو به آزمودنیهای 2 گروه ارائه شد و پرسشنامههای مذکور روی 30 آزمودنی پژوهش اجرا شد. ملاکهای ورود بیماران جهت شرکت در پژوهش، ابتلا به بیماری قلبیعروقی به تشخیص پزشک متخصص قلب و عروق، رضایت و تمایل آگاهانه برای شرکت در پژوهش، توانایی شرکت در جلسات و همکاری در انجام تکالیف، میزان تحصیلات حداقل سیکل و دامنه سنی بین 20 تا 55 سال بود. ملاکهای خروج از مطالعه نیز شامل ابتلا به بیماری روانشناختی و یا جسمی دیگر (سرطان یا اختلالات گوارشی و غیره) و وجود علائم حاد و شدید بیماری قلبی بود به گونهای که مشارکت بیمار در مطالعه حاضر را دشوار یا غیر ممکن کند.
پرسشنامه استرس ادراکشده را کوهن، کاماراک و مرملستین (1983) به منظور سنجش استرس ادراکشده طراحی کردهاند. [
27]. این پرسشنامه دارای 14 عبارت است که میزان افکار و احساسات فرد را در طول ماه گذشته بررسی میکند و نمرهگذاری هر سؤال بهصورت عبارتهای هرگز (0)، بهندرت (1)، تا حدودی (2)، اغلب اوقات (3) و بسیاری از اوقات (4) است. در این مقیاس حداقل نمره (0) و حداکثر آن (56) است. کسب نمره بالاتر به معنی استرس ادراکشده بیشتر است. روایی صوری این پرسشنامه را 10 نفر از اساتید صاحبنظر دانشگاه علومپزشکی مشهد تأیید شده است [
8]. کوهن و همکاران (1983)، پایایی آزمون بازآزمون را معادل 0/85 محاسبه کردند و همسانی درونی این آزمون نیز از 0/84 تا 0/86 محاسبه شده است [
27]. در سال 1393 در ایران، صفایی و شکری نسخه فارسی این مقیاس را بررسی و آلفای کرونباخ 0/76 را گزارش کردند [
28].
مقیاس الکسی تایمیا تورنتو را در سال 1986 تیلور ساخت و در سال 1994 باگبی و همکاران در آن تجدید نظر کردند. این مقیاس شامل 20 سؤال است که برای ارزیابی ناگویی هیجانی استفاده میشود. این مقیاس دارای 3 بعد دشواری در تشخیص احساسات (7 ماده)، دشواری در توصیف احساسات (5 ماده) و تفکر برونمدار (8 ماده) است. سؤالها براساس معیار 5 درجهای لیکرت از کاملاً موافقم (5) تا کاملاً مخالفم (1) نمرهگذاری میشوند [
29]. روایی این مقیاس ازطریق روایی همزمان بررسی شده است که نتایج بیانگر آن است که این مقیاس با مقیاسهای هوش هیجانی، بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی دارای همبستگی معناداری است [
8]. سو و همکاران (2009) با پژوهش بر روی نوجوانان 18-12 سال غیربالینی کرهای، پایایی این مقیاس را با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0/87 گزارش کردند [
30] .اعتبار این مقیاس برحسب آلفای کرونباخ در نمونه سالم ایرانی برای کل مقیاس برابر 0/79 و برای خردهمقیاسهای آن 0/66 تا 0/75 و اعتبار کل مقیاس در نمونه بالینی ایرانی با استفاده از روش بازآزمایی 0/65 تا 0/77 به دست آمده است [
31]. همچنین در پژوهش نوریزاده و همکاران (1396) پایایی این مقیاس با روش آلفای کرونباخ 0/88 محاسبه شد [
12].
جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات آماری در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار استفاده شد و در سطح آمار استنباطی، تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکووا) به کار رفت. بهمنظور توصیف و تحلیل دادهها نیز از نرمافزار SPSS نسخه 25 استفاده شد. طرح درمان متمرکز بر هیجان در
جدول شماره 1 آمده است.
یافتهها
اطلاعات مربوط به متغیرهای جمعیتشناختی آزمودنیها در
جدول شماره 2 ارائه شده است.
2 گروه از نظر متغیرهای جمعیتشناختی سنجیده شدند. نتایج بیانگر آن بود که آزمودنیهای 2 گروه از لحاظ آماری (مجذور کا) در سن، شرایط تأهل، شاغل بودن و تحصیلات تفاوت معنیدار با یکدیگر نداشتند.
برای تجزیهوتحلیل دادهها، از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد، ولی قبل از انجام تحلیل کوواریانس، پیشفرضهای مربوط به آن یعنی آزمون کولموگروف اسمیرنف جهت بررسی نرمال بودن توزیع نمرات، آزمون لون برای بررسی همگنی واریانس نمرات در 2 گروه آزمایش و کنترل، آزمون باکس بهمنظور بررسی همگنی ماتریس واریانس کوواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی برای مقایسه زوجی گروهها با یکدیگر، بررسی و تأیید شد. مشخصههای آماری متغیرهای 2 گروه در
جدول شماره 3 ارائه شده است.
نتایج
جدول شماره 3 نشان میدهد بین میانگین گروه کنترل و گروه آزمایش تفاوت معناداری از نظر متغیرهای وابسته در پسآزمون وجود دارد.
آزمون تعقیبی بونفرونی برای مقایسه جفتی بین میانگین 2 گروه آزمایش و کنترل در هر 2 متغیر انجام شد که نتایج آن در
جدول شماره 4 مشاهده میشود.
براساس نتیجه آزمون تعقیبی بونفرونی برای متغیرهای استرس ادرا کشده و الکسی تایمیا در 2 گروه آزمایش و کنترل، تفاوت معنیداری وجود داشت (P<0/05).
نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری برای اندازه هریک از متغیرها در
جدول شماره 5 نمایش داده شده است.
نسبت F چندمتغیری از تقریب ویلکز لامبدای به دست آمده است.
مقادیر مجذوراتی درمان متمرکز بر هیجان که در
جدول شماره 5 دیده میشود، سهمی از واریانس است که مربوط به متغیر ترکیبی جدید میشود. در
جدول شماره 5 این مقدار برای متغیر ترکیبی جدید به نام گروه، 0/93 است. این مقدار نشاندهنده اثر زیاد است. همچنین نتایج آزمون ویکلز لامبدا درمورد متغیر ترکیبی معنیدار است. معنیداری در متغیر ترکیبی جدید بیانگر آن است که شرکتکنندگان در 2 گروه با هم متفاوت هستند و میانگینهای گروهها تحت تأثیر متغیر مستقل معنادار است.
همچنین در جدول تحلیل کوواریانس تکمتغیری (آنکووا)، با توجه به اینکه 2 متغیر وابسته وجود دارد تصحیح بونفرنی اجرا شده است. بنابراین حد معنیداری کوچکتر از 0/025 است. این امر درمورد 2 متغیر استرس ادراکشده و الکسی تایمیا صادق است. مقدار درمان متمرکز بر هیجان نشان میدهد که 67 درصد از واریانس متغیر استرس ادراکشده و تقریباً 88 در صد از واریانس متغیر الکسی تایمیا برای متغیر گروه در نظر گرفته شده است. با توجه به دادههای
جدولهای شماره 5 و
6 نتایجی حاصل شده است.
نتایج
جدول شماره 5 نشان میدهد بین گروه آزمایش که تحت تأثیر درمان متمرکز بر هیجان و گروه کنترل که تحت هیچگونه درمانی قرار نگرفتند تفاوت معنادار وجود دارد.(F2, 25=170/5, P<0/001, η2p=0/932) و این تفاوت با توجه به میانگینهای تعدیلشده نشاندهنده اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان است.
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر استرس ادراکشده و الکسی تایمیا در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب اجرا شد. نتایج پژوهش نشان داد درمان متمرکز بر هیجان در مقایسه با گروه کنترل، بر بهبود استرس ادراکشده و الکسی تایمیا در بیماران عروق کرونر قلب مؤثر بوده است. در راستای این پژوهش، پژوهشهای انجامشده بیانگر آن است که درمان متمرکز بر هیجان بر شدت افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی [
24]، اختلالات اضطرابی [
23]، نگرانی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر [
32] و بر نظمدهی شناختیهیجانی و الکسی تایمیا در بیماران مبتلا به نارسایی عروق کرونری قلب [
12] مؤثر بوده است. همچنین در پژوهشی که توسط حیدری و همکاران (1398) انجام شد، نتایج بیانگر اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر هیجانات منفی در بیماران عروق کرونری قلب بوده است [
33].
با توجه به نتایج پژوهش حاضر و پژوهشهای پیشین میتوان چنین تبیین کرد که گاهی امکان برآورده شدن نیازهای اساسی و بنیادین برای انسان فراهم نیست که این باعث تجربه درد روانشناختی (هیجانی) میشود. بررسی اینکه چه نیازهایی برآورده نشده است، بخش حیاتی از کار درمان متمرکز بر هیجان محسوب میشود. درد هیجانی همچنین جنبههای فیزیولوژیکی دارد و باعث تجربه درد ملموس فیزیکی میشود و روی تنفس، گرفتگی ماهیچهها، خواب، خستگی، اشتها و دردهای فیزیکی تأثیر میگذارد. درد هیجانی همچنین بهصورت تغییراتی در سیستمهای قلبیعروقی، اعصاب و غدد و نظام ایمنی بروز داده میشود، همچنین شناسایی نیازهای مرتبط با درد هیجانی و پاسخ هیجانی مناسب به نیازهای زیربنایی باعث میشود رنج علیرغم دردناک و غمانگیز بودن برای فرد قابلتحملتر شود و میتواند به لحاظ هیجانی به یک سبک زندگی رشدیافتهتر تغییر یابد [
34]. هیجان نقش مهمی در جنبههای مختلف زندگی نظیر سازگاری با تغییرات زندگی و رویدادهای استرسزا ایفا میکند [
8]. با توجه به اینکه بیماران مبتلا به الکسی تایمیا در تشخیص و توصیف احساسات دچار اختلال هستند در طول درمان متمرکز بر هیجان، موقعیتهای هیجانی دوباره طراحی میشود تا افراد به اکتشاف و گسترش هیجانات خود بپردازند و بتوانند طی این تجربه جدید، هیجانات خود را اصلاح کنند. بهاینترتیب هیجانات آنها قابلدسترس، رشدیافته و بازسازی میشود. با انجام این مرحله از درمان، افراد از هیجانات خود آگاهی یافته و در فضایی امن با ابراز هیجانات واقعی در موقعیتهای مختلف، مجموعه رفتارهای جدیدی را از خود نشان میدهند و این امر باعث افزایش رضایتمندی آنها میشود [
35].
در درمان متمرکز بر هیجان، افزایش راهبردهای تنظیم هیجانی سبب کنار آمدن و حل مسئله سازگارانه با شرایط بیماری در این افراد میشود. بیماران مزمن ممکن است هیجانات ناکارآمد بیشتری را نسبت به افراد سالم تجربه کنند. هیجاناتی همچون ترس که به سبب قرار گرفتن در موقعیت بیماری و احساس ناامنی ممکن است در آنها ایجاد شود. پاسخ هیجانی بهوجودآمده در طی درمان متمرکز بر هیجان، تجربه و مجدداً پردازش میشود و این بازپردازش الگوهای هیجانی سبب میشود افراد تجارب جدیدی کسب کنند و متفاوتتر و کارآمدتر رفتار کنند. در طی درمان متمرکز بر هیجان، بیماران قلبی، تجارب هیجانی منفی و سرکوبشده خود را ازطریق پرورش احساس امنیت، راحتتر پردازش کردند. پس از پردازش هیجانات ناسازگار، هیجانات سازکار و کارآمدی را جایگزین کردند.
پاسخهای هیجانی میتوانند بر سلامت فیزیکی ما تأثیرگذار باشند. در این زمینه توجهی ویژه به نقش خشم، خصومت، اضطراب و افسردگی درزمینه بیماریهای قلبیعروقی شده است. یافته ها نیز بیانگر آن است که افزایش سطح هیجانات منفی با شدیدتر شدن بیماری قلبیعروقی همراه است [
36].
در این رویکرد سعی میشود هیجانات شناسایی شوند و به پیامهای قابلدرک و رفتارهای سازنده تبدیل شوند. در جلسات درمانی، با تأکید بر گشودگی هیجان و بروز آن به طریق مثبت، تمرکز بر هیجانات خود و شناسایی آنها، بیان تجارب جدید در زندگی و هیجانات همراه با آن، بهطور مؤثر از میزان اضطراب و استرس آنها کاسته میشود [
37]. استفاده از تکنیکهایی مانند شناسایی احساسات متناقض، قرار دادن بیماران در موقعیت گفتوگوی صندلی خالی، آرامسازی، زیر سؤال بردن احساس ناقص بودن، توصیف حالت صدا و میزان بروز ناراحتی و آموزش فرایند انتقال در درمان متمرکز بر هیجان، موجب شده که بیماران عملکرد روانشناختی بهتری داشته باشند [
23]. نتایج مطالعهای دیگر بر بیماران عروق کرونری و بیماران قلبی مزمن حاکی از آن بود که متغیرهای عاطفه منفی، افسردگی، اضطراب و بازداری اجتماعی از متغیرهای متمایزکننده بیماران عروق کرونری هستند هرچند عاطفه منفی و بازداری اجتماعی نقش مهمتری داشتند [
38]. همانطور که اشاره شد بیماران قلبی هیجانات منفی و بازداری هیجانی زیادی را تجربه میکنند که میتواند بهعنوان عامل تشدیدکننده استرس و الکسی تایمیا محسوب شود. همچنین هیجانات ناسازگاری چون خشم و ترس، شرم و غم که بازداری شدهاند، در بستر درمانی توأم با اعتماد و همدلی که اساس درمان متمرکز بر هیجان است پردازش میشوند و فرد به معنای جدیدی در زندگیاش دست مییابد. خلق معنای جدید سبب برنامهریزی و هدفگذاری برای آینده در راستای بازنمایی مثبت نسبت به بیماری فعلی و رژیم درمانی توصیهشده میشود [
23].
با توجه به اینکه نتایج پژوهشهای مختلف بیانگر اثربخشی درمانهای روانشناختی بر متغیرهایی چون الکسی تایمیا در مبتلایان به فشار خون بالا [
39] و استرس ادراکشده در بیماران با بیماریهای مزمن همچون کولیت زخمی [
40] و بیماران بعد از انفارکتوس میوکارد [
41] است، میتوان چنین استنباط کرد که دلایل کافی در خصوص انجام پژوهشهای بیشتر در حوزه تأثیر درمانهای روانشناختی با تأکید بر هیجان بیماران همچون درمان متمرکز بر هیجان وجود دارد. پژوهش حاضر محدودیتهایی را به همراه دارد که ازجمله میتوان به عدم اجرای پیگیری اشاره کرد. با پیگیری میتوان اثربخشی روشهای آموزشی مورداستفاده را در درازمدت بررسی کرد. همچنین در بررسی حاضر، آزمودنیهای پژوهش فقط زنان مبتلا به بیماری کرونری قلب بودند. بنابراین تعمیمپذیری نتایج بایستی با احتیاط صورت گیرد. اما با توجه به یافتهها، انجام مطالعات پیگیرانه توسط پژوهشگران و یادگیری و کاربرد آموزشی درمان متمرکز بر هیجان میتواند در جهت بهبود استرس ادراکشده و الکسی تایمیا در بیماران قلبیعروقی به کار گرفته شود. همچنین اثربخشی رویکرد مورداستفاده در پژوهش حاضر میتواند در نمونههای بالینی مبتلا به مشکلات روانشناختی مختلف بررسی شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
اصول اخلاقی تماماً در این مقاله رعایت شده است. شرکتکنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکتکنندگان در جریان روند پژوهش قرار داشتند. اطلاعات آنها محرمانه نگه داشته شد. همچنین تمامی اصول اخلاقی مورد تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی گیلان است (IR.GUMS.REC.1399.157)
حامی مالی
ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺗﺤﺖ ﺣﻤﺎیﺖ ﻣﺎلی دانشگاه علومپزشکی گیلان اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳت.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی، روششناسی، اعتبار سنجی، تحلیل، تحقیق و بررسی، منابع: جلال خیرخواه، مریم عاقل مسجدی؛ نگارش پیشنویس، ویراستاری و نهاییسازی نوشته: مریم عاقل مسجدی؛ بصریسازی، نظارت، مدیریت پروژه: جلال خیرخواه.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان بدینوسیله از کارکنان مرکز تحقیقات قلب بیمارستان دکتر حشمت رشت و همچنین افراد شرکتکننده در این تحقیق برای همکاریشان صمیمانه تشکر میکنند.