مقدمه
در 11 مارس 2020 سازمان بهداشت جهانی، بیماری کووید-19 را یک همهگیری جهانی معرفی کرد. این بیماری که عامل آن یک ویروس دارای ژنوم RNA است، در اکثر موارد، دستگاه تنفسی افراد مبتلا را تحت تأثیر قرار میدهد و بهطور فاجعهآمیزی در حال گسترش است [
1]. براساس مطالعات انجامشده، تعداد روزافزون موارد تأییدشده و مشکوک به این بیماری به فشارهای قابل توجهی بر کارکنان مراقبت بهداشتی منجر شده است. افزایش بار کاری، کمبود تجهیزات محافظت شخصی، پوشش گسترده رسانهها، کمبود داروهای خاص و احساس عدم حمایت کافی، همگی این موارد به افزایش کلی موارد جدیدی از افسردگی، استرس و تشدید مسائل مربوط به سلامت روان منجر شده است [
2 ,3].
در جریان گسترش ویروس کووید-19، تدابیر سختگیرانهای برای مهار شیوع این بیماری در مناطق مختلف جهان در نظر گرفته شد. یکی از تدابیر درنظرگرفتهشده برای مهار و کنترل این ویروس، ایجاد قرنطینه خانگی، فاصلهگذاری اجتماعی، تعطیلی مدارس و دانشگاهها بود [
4]. بسیاری از دانشجویان برای اولینبار بود که در کلاسهای مجازی شرکت میکردند و این امر به ایجاد ترس و استرس قابل توجهی در آنها منجر میشد. از سوی دیگر، قرار گرفتن در محیط آلوده به ویروس کووید-19 باعث بروز اختلالات روانشناختی گستردهای ازجمله اضطراب، افسردگی، استرس و مشکلات خواب در بسیاری از افراد سیستم بهداشتی-درمانی و دانشجویان شده است [
3،
4]. دانشجویان ارشد پزشکی که در خط مقدم بیماری همهگیر قرار ندارند، بهدلیل چرخش در بیمارستانها در تماس مستقیم با انواع مختلف بیماریها ازجمله ویروس کووید-19 هستند. این امر ممکن است به افزایش استرس و اضطراب دانشجویان پزشکی در مقایسه با سایر دانشجویان منجر شود [
5, 6]. ابتلا به بیماریهای جسمی، روحی و روانی بهعنوان پیامد وضعیت فعلی در این گروه از دانشجویان گزارش شده است [
7, 8].
بسیاری از مطالعات، واکنشهای روانشناختی نامطلوبی را در میان کارکنان بهداشتی-درمانی نسبت به شیوع ویروس مولد سندرم تنفسی شدید (سارس و مرس) گزارش دادهاند. این مطالعات نشان دادهاند آن دسته از کارکنانی که ترس از ابتلای خود، اعضای خانواده و دوستان خود به عفونت را داشتند، استرس شغلی شدید، فرسودگی شغلی، علائم اضطراب و افسردگی طولانیمدت را تجربه کردند [
9, 10]. کیفیت زندگی مفهومی پیچیده است و در بسیاری از اوقات با سلامت و رضایت از زندگی بهصورت مترادف مورد استفاده قرار میگیرد. تعاریف مختلفی از کیفیت زندگی ارائه شده است که از معتبرترین آنها تعریف سازمان بهداشت جهانی است که «کیفیت زندگی را پندارهای فرد از وضعیت زندگی خود باتوجهبه فرهنگ و نظام ارزشی که در آن زندگی میکند و ارتباط این دریافتها با اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویتهای مورد نظر او» تعریف میکند [
11].
کیفیت زندگی حرفهای مفهوم مهمی است که با ویژگیهای شخصیتی و محیط شغلی افراد مرتبط است [
12]. این مفهوم دارای 2 جنبه مثبت و منفی است. رضایت ناشی از شفقت بهعنوان جنبه مثبت و خستگی ناشی از شفقت بهعنوان جنبه منفی محسوب میشود که شامل «استرس ترومای ثانویه» و «فرسودگی» است. این عوامل میتوانند در زمان بحرانهای فردی، اجتماعی، ملی و حتی جهانی در بین متخصصان مراقبتهای بهداشتی مشاهده شوند [
13]. تحقیقات نشان دادهاند کارکنانی که از کیفیت زندگی حرفهای بالاتری برخوردار هستند، هویت سازمانی، رضایت و عملکرد شغلی بالاتری دارند و تمایل کمتری به ترک کار دارند [
13،
14]. براساس متون دردسترس، مطالعهای درباره کیفیت زندگی حرفهای کارورزان پزشکی بهدنبال شیوع کووید-19 در ایران یافت نشد.
بنابراین باتوجهبه اهمیت و ضرورت توجه به سلامت ارائهدهندگان خدمات مراقبت بهداشتیـدرمانی، این مطالعه با هدف تعیین کیفیت زندگی حرفهای کارورزان پزشکی شاغل در مراکز آموزشیـدرمانی وابسته به دانشگاه علومپزشکی گیلان به دنبال شیوع کووید-19 انجام شد.
روشها
این پژوهش از نوع تحلیلی و بهروش مقطعی در سال 1399 در استان گیلان انجام شد. جامعه پژوهش را کارورزان دانشگاه علومپزشکی گیلان تشکیل میدادند. نمونهها بهروش نمونهگیری دردسترس و براساس جدول مورگان انتخاب شدند. با در نظر گرفتن کل جامعه کارورزان پزشکی که 248 نفر بودند، 152 دانشجو براساس تمایل به شرکت در پژوهش وارد مطالعه شدند. پس از دریافت رضایتنامه آگاهانه، پرسشنامه به آنان تحویل و توضیح داده شد که شرکت آنان در این مطالعه، داوطلبانه است و پاسخ ایشان کاملاً محرمانه باقی خواهد ماند. در این پژوهش 2 پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت که به شرح ذیل است:
پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی و زمینهای
این پرسشنامه دارای سؤالاتی در مورد سن، جنس، وضعیت تأهل، محل زندگی، سابقه کارورزی، ساعات شیفت کاری، بیماری زمینهای، حضور در بخش کووید-19، سابقه ابتلای شخصی و ابتلای اعضای خانواده به کووید-19 بود.
پرسشنامه کیفیت زندگی حرفهای
این پرسشنامه شامل 30 گویه است که برای سنجش کیفیت زندگی حرفهای کارکنان حوزه سلامت مورد استفاده قرار میگیرد. این پرسشنامه را استام در سال 2010 طراحی کرده و ساخته است [
15] که دارای 3 حیطه رضایت از شفقت، فرسودگی شغلی و استرس آسیبزای ثانویه است. هریک از این حیطهها دارای 10 سؤال بر مبنای مقیاس لیکرت 5 گزینهای (هرگز=1 تا اغلب اوقات=5) است. هر زیرمقیاس، مستقل است و نمیتوان نمرات زیرمقیاسها را با هم جمع و یک نمره کلی ارائه داد. بنابراین نمرات هریک از حوزهها از جمع تمام سؤالات آن بخش به دست میآید. در هر 3 مقیاس، نمره 22 و کمتر از آن، نشاندهنده خستگی از شفقت، فرسودگی شغلی و استرس آسیبزای ثانویه کمتر، نمره 23 تا 41 نشاندهنده خستگی از شفقت، فرسودگی شغلی و استرس آسیبزای ثانویه متوسط و نمره 42 و بالاتر نشاندهنده خستگی از شفقت، فرسودگی شغلی و استرس آسیبزای ثانویه بالاست. نمرات بالای زیرمقیاس خستگی شغلی، نشاندهنده ریسک بالای فرد برای ابتلا به خستگی ناشی از شفقت شغلی و نمرات بالای رضایت ناشی از شفقت شغلی هم نشاندهنده خشنودی و رضایت فرد از تواناییهای خود در ارائه خدمات و مراقبتهاست. نمرات بالای استرس ثانویه نشاندهنده در معرض آسیب بودن فرد جهت ابتلا و بروز علائم استرس مانند ناامیدی و ناراحتی است. مشخصات روانسنجی نمونه بومی این پرسشنامه در مطالعه گرجی و همکاران نشان داده است که این ابزار میتواند در ایران نیز مورد استفاده قرار گیرد. پایایی ثبات در این مطالعه با همبستگی درونخوشهای کل ابزار 0/96 درصد و پایایی ابزار بهروش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) برای کل ابزار 0/73 درصد به دست آمده است [
16].
در این مطالعه مقادیر متغیرهای کمی بهصورت «میانگین±انحرافمعیار» و مقادیر متغیرهای کیفی بهصورت «فراوانی (درصد)» نشان داده شد. پیشفرض نرمال بودن دادهها با استفاده از آزمون کولموگروفـاسمیرنوف بررسی شد. در تحلیلهای تکمتغیری، برای بررسی ارتباط نمرات حیطههای کیفیت زندگی حرفهای با مشخصات جمعیتشناختی کارورزان از ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون من ویتنی و آزمون کروسکالـوالیس استفاده شد. دادهها با استفاده از نسخه 20 نرمافزار SPSS تجزیهوتحلیل شدند و سطح معناداری 0/05 در نظر گرفته شد.
یافتهها
دادههای جمعآوریشده از 152 نفر از کارورزان دانشگاه علومپزشکی گیلان تحلیل و بررسی شدند. ابتدا توزیع متغیرها از نظر نرمال بودن با استفاده از آزمون کولموگروفـاسمیرنوف بررسی شد.
جدول شماره 1، ویژگیهای جمعیتشناختی کارورزان طی دوره همهگیری کووید-19 را نشان میدهد.
میانگین زیرمقیاسهای پرسشنامه کیفیت زندگی حرفهای در
جدول شماره 2 ارائه شده است.
همانطور که در
جدول شماره 2 دیده میشود، میانگین استرس آسیبزای ثانویه از همه کمتر بود.
در
جدول شماره 3 میانگین و انحرافمعیار 3 زیرمقیاس کیفیت زندگی حرفهای به تفکیک تأهل، سابقه ابتلا به بیماریهای زمینهای و وضعیت بومی بودن آورده شده است.
براساس نتایج آزمون من ویتنی، بین نمره رضایت از شفقت با وضعیت تأهل کارورزان ارتباط معناداری وجود داشت (0/040=P)، اما بین نمره خستگی ناشی از شفقت شغلی و استرس آسیبزای ثانویه با وضعیت تأهل ارتباط معناداری یافت نشد. میانگین نمره رضایت از شفقت در کارورزان متأهل بیشتر بود. همچنین براساس نتایج آزمون من ویتنی بین نمره بعد خستگی ناشی از شفقت شغلی و استرس آسیبزای ثانویه با سابقه بیماری ارتباط معناداری وجود نداشت. میانگین نمره حیطه رضایت از شفقت در کارورزان بدون سابقه بیماری بیشتر بود. براساس نتایج آزمون من ویتنی میانگین نمره رضایت از شفقت در کارورزان بومی بیشتر بود. بین نمره خستگی ناشی از شفقت شغلی و استرس آسیبزای ثانویه زندگی با نوع سکونت ارتباط معناداری یافت نشد. براساس نتایج آزمون کروسکالـوالیس، بین نمره رضایت از شفقت با مدتزمان شیفت کاری ارتباط معناداری (0/034=P) وجود داشت. بین نمره فرسودگی شغلی و استرس آسیبزای ثانویه با مدتزمان شیفت کاری ارتباط معناداری وجود نداشت. بیشترین میانگین نمره رضایت از شفقت در شیفت کاری 12 ساعت بود. بین نمره رضایت از شفقت، فرسودگی شغلی و استرس آسیبزای ثانویه با ابتلا یا عدم ابتلای کارورزان به کووید-19 ارتباط معناداری یافت نشد.
بحث
هدف اصلی این مطالعه بررسی کیفیت زندگی حرفهای کارورزان بود که در قالب 3 زیرمقیاس رضایت ناشی از شفقت شغلی، خستگی ناشی از شفقت شغلی و استرس آسیبزای ثانویه بررسی شد. میانگین نمره رضایت ناشی از شفقت شغلی در مطالعه حاضر از سایر مطالعات بالاتر بود که میتواند ناشی از قوانین حرفهای مختلف و حجم کاری متفاوت در کشورهای مختلف باشد. بااینحال، نمره رضایت از شفقت بهطور معناداری در افراد متأهل بیشتر از افراد مجرد و در افراد بومی بیشتر از افراد غیربومی بود. پارسونس در مطالعهای بر روی پرستاران بخش مراقبتهای ویژه قلبی بیان کرد که ایجاد تعادل بین محیط حرفهای و زندگی شخصی به سطوح بالاتری از رضایت از شفقت بستگی دارد [
17]. بنابراین به نظر میرسد در افراد مجرد و همچنین در افراد دور از خانواده، صرف انرژی و درگیری فکری بیشتر پیرامون مسائل محیط حرفهای، به میزان بیشتری خستگی و هیجانات منفی ناشی از مراقبت از افراد بیمار را به همراه داشته باشد. این افراد بیش از افراد متأهل و بومی، احساس در هم شکستن و غوطهوری در شغل خود را تجربه میکنند.
براساس مطالعه حاضر، نمره رضایت از شفقت در افراد بدون سابقه بیماری، بهطور معناداری بالاتر از کارورزان با سابقه بیماری زمینهای بود. شفقت 3 عنصر اساسی را دربر دارد: خودمهربانی، انسانیت مشترک و توجهآگاهی. توجهآگاهی به معنی نگهداشتن افکار و احساسات دردناک در شیاری متعادل به جای همسانسازی مبالغهآمیز با آنهاست. به بیان دیگر توجهآگاهی شامل آگاه بودن متعادل و روشن از تجریبات رنج لحظه کنونی است و نه غفلت و نشخوار فکری در مورد جنبههای منفی خود یا تجربیات زندگی، بدون اینکه مبالغه یا همسانسازی افراطی در کار باشد [
18]. ازاینرو ممکن است افراد با بیماری زمینهای در قالب پاسخی دفاعی و ناخودآگاه، بیماران را نوعی تهدید تلقی کنند و با دوری از این تهدید، سعی در حفاظت از خود داشته باشند؛ همین امر میتواند دلیلی برای کاهش احساس شفقت نسبت به حرفه و بیماران در این گروه از کارورزان باشد.
براساس نتایج مطالعه پیشرو، نمره استرس آسیبزای ثانویه در کارورزانی که سابقه ابتلا به کووید-19 در افراد خانوادهشان وجود داشته، بیشتر بوده است. استرس آسیبزای ثانویه تقریباً مشابه اختلال پس از حادثه و دارای علائم مشابه آن، مانند تصاویر ناخواسته، اجتناب پیش از برانگیختگی، هیجانهای پریشانکننده، تغییرات شناختی و نقص در عملکرد است. در مطالعه ابراهیمپور و همکاران در سال 1395 مشخص شد کیفیت زندگی پرستاران با استرس آسیبزای ثانویه رابطه معکوس دارد [
19]. همچنین در مطالعه پارسونس در سال 2014 بیان شد که افزایش استرس آسیبزای ثانویه در پرستاران موجب کاهش خودمراقبتی در آنها میشود [
17]. بنابراین این امر میتواند با افزایش سهلانگاری کارورزان در خودمراقبتی باعث افزایش ریسک ابتلای ایشان و اعضای خانواده آنها شود. تداوم این چرخه معیوب، علاوهبر کاهش کیفیت زندگی کادر درمان با افزایش آمار مبتلایان، ضربه شدیدتری بر پیکره نظام سلامت کشور وارد میکند.
نتیجهگیری
براساس نتایج مطالعه حاضر، نمره فرسودگی شغلی با بیمارستان محل کار در ارتباط بود، بهطوری که بیشترین نمره فرسودگی شغلی در بیمارستان حشمت و کمترین در بیمارستان شفا گزارش شد. از دیدگاه پژوهشی، فرسودگی شغلی درواقع نشانگان روانشناختی مرتبط با شغل فرد است که در پاسخ به استرسهای مزمن اتفاق میافتد. به بیان دیگر فرسودگی شغلی یک قطع ارتباط بنیادی بین فرد شاغل و محیط کارش است [
18]. حجم بالای مراجعین نیازمند اقدامات اورژانسی در بیمارستان حشمت از یک سو و تعداد پایین کارورزان و متعاقباً افزایش تعداد کشیکها و حجم کاری از سوی دیگر، عواملی هستند که بهسرعت باعث تشویش روانی کارورزان در این بخش میشود و حتی با اتمام دوره کارورزی در این بیمارستان، اثرات منفی آن در کارورزان باقی خواهد ماند.
در مطالعه حاضر، نمره رضایت از شفقت با میزان ساعات کاری ارتباط معناداری داشت، بهطوری که بیشترین رضایت از شفقت در شیفتهای 12ساعته اورژانس بود. یافتههای مطالعه اسمارت و همکاران نشان داد میزان رضایت از شفقت در بخش اورژانس بالاتر و میزان فرسودگی شغلی و استرس آسیبزای ثانویه در بخش داخلی و جراحی بیشتر از سایر بخشها بوده است [
20]. این امر میتواند بهعلت رضایت و هیجان مثبت ناشی از پایدار کردن وضعیت بیماران اورژانسی باشد که کادر درمان میتوانند در مدت کوتاهی تغییر حال بیماران و سیر بهبودی را در ایشان مشاهده کنند. براساس نتایج این مطالعه، رضایت از شفقت در افراد متأهل، بومی، شیفتهای 12ساعته و عدم سابقه بیماری زمینهای بیشتر بوده است. نمره فرسودگی شغلی در کارورزان بیمارستان حشمت نسبت به سایر بیمارستانها بیشتر بود. همچنین نمره استرس آسیبزای ثانویه در افراد با سابقه خانوادگی ابتلا به کووید-19 بالاتر بود.
از محدودیتهای این مطالعه این بود که ارزیابی کیفیت زندگی فقط در کارورزان پزشکی دانشگاه علومپزشکی گیلان انجام شد و نتایج آن قابل تعمیم به کل جامعه کارورزان پزشکی نیست. بنابراین، انجام مطالعات مشابه در مناطق دیگر و بر روی جمعیتهای مختلفی از کارورزان سیستم بهداشتی-درمانی توصیه میشود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه توسط کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علومپزشکی گیلان تأیید شده است (کد اخلاق: IR.GUMS.REC.1399.418).
حامی مالی
پژوهش حاضر بخشی از پایاننامه دکتری آواسادات حسینی در رشته حرفهای پزشکی عمومی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان است که توسط معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی گیلان حمایت شده و هیچگونه بودجهای از مؤسسات غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در طراحی، اجرا و نگارش همه بخشهای پژوهش حاضر مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان مقاله از تمام کسانی که در انجام مطالعه مشارکت کردند و همچنین از واحد تحقیقات توسعه بالینی پورسینا تشکر میکنند.