مقدمه
استفاده از عسل در تسهیل بهبود زخم در پانسمانهای جراحی به قرنها پیش بازمیگردد [
1]. یافتههای باستانشناسی و آثار مکتوب اولیه نشان میدهد زخمها توسط مصریان، یونانیان و رومیان باستان با عسل درمان میشده است [
2]. انواع فراوانی از میکروارگانیسمها ممکن است روی زخم سوختگی کلونیزه شوند، داخل اسکار تکثیر شوند، به عمق پیشرفت کرده و یک عفونت سیستمیک را آغاز کنند که این امر یکی از دلایل اصلی مرگومیر در میان افراد دچار سوختگی است [
3]. عسل بهدلیل فعالیت ضدباکتریایی و خواص تعدیلکننده سیستم ایمنی، بهصورت موضعی برای کنترل عفونت زخم استفاده میشود [
4]. عسل طبی بهدلیل ویسکوزیته بالا و حفظ رطوبت زخم، مانعی برای جلوگیری از عفونت ایجاد میکند [
5]. همچنین عسل بهعلت محتوای قند بالا و ایجاد اثر اسمتیک روی میکروارگانیسمها، pH پایین و توانایی تغییر شکل و اندازه باکتریها موجب توقف رشد آنها میشود [
6].
تحقیقات نشان داده است عسل خاصیت ضدمیکروبی علیه باکتریهایی چون ایکلای، سودوموناس آئروژینوزا، استافیلوکوکوس اورئوس، آسینتوباکتر و استنوتروفوموناس دارد [
7, 8, 9]. همچنین علیه سوشهای مقاومی همچون استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین و انتروکوک مقاوم به ونکومایسین فعالیت میکند [
10, 11]. برخلاف استفاده از آنتیبیوتیک که پس از مدتی باعث ایجاد مقاومت آنتیبیوتیکی میشود، عسل دارای ویژگیهایی است که شرایط را برای باکتریها به منظور تغییر و تطابق با عسل دشوار میسازد، از اینرو باکتریها به عسل مقاوم نمیشوند [
12].
عسل با تأثیر بر سیستم ایمنی بدن، در روند ترمیم زخمها تأثیر میگذارد [
13]. ترمیم زخم در سه مرحله التهابی، تکثیر و بازسازی صورت میگیرد [
14]. عسل در تعدیل مرحله التهابی نقش دارد و التهاب را محدود میکند [
15]. در فاز تکثیر نیز باعث گرانولاسیون بافتی و اپیتلیزاسیون شده و زمان کلی بهبود زخم را کاهش میدهد [
16]. تحریک پاسخ التهابی در لکوسیتها توسط عسل، باعث تولید فاکتورهای رشد مسئول آنژیوژنز و تکثیر فیبروبلاست میشود که این عامل به همراه مواد مغذی کمیاب موجود در عسل، بهبودی و اپیتلیزاسیون مجدد زخم را تسریع میکند [
5،
17]. عسل همچنین با کاهش اسکار و جمعشدگی بافتی، در مرحله بازسازی و ترمیم زخم نقش دارد [
18]. عسل، آنتیاکسیدان، باکتریواستاتیک و دارای ویژگیهای ضدالتهابی است که محیط مرطوبی روی زخم ایجاد کرده و موجب پاکسازی عفونت و دبرید زخم میشود [
19].
سوختگی یکی از مخربترین شرایط پزشکی است که آثار جسمی و روحی آن، تا مدتها برای بیمار باقی میماند [
20]. جراحات ناشی از سوختگی در کشور ما بسیار زیاد است و یکی از شایعترین اقدامات جراحی برای نقایص پوستی ناشی از سوختگی، پیوند پوست است [
21]. یکی از روشهای فیکس کردن گرافت پوستی، استفاده از استاپلر است، اما این روش ریسک هماتوم را زیاد کرده و بیماران درد بیشتری را تجربه میکنند [
22-
24]. استاپلر، گرانتر از عسل بوده و از طرفی استفاده از استاپلر برای چسباندن گرافت موجب افزایش روزهای بستری بیمار میشود که همین امر، هزینه نگهداری از بیمار را افزایش میدهد [
24،
25].
بهدلیل عدم تولید استاپلر در داخل کشور و هزینه بالای تولید آن، ایجاد آسیب فیزیکی در بافت میزبان، نیاز به بیهوش کردن بیمار جهت خارجسازی آن و سایر معایب استاپلر، تصمیم گرفتیم تا مطالعهای به منظور بررسی اثر استفاده از عسل طبی در مقایسه با استاپلر در چسباندن گرافتهای پوستی در زخمهای ناشی از سوختگی انجام دهیم تا کارآمدی عسل در چسباندن گرافت پوستی بهعنوان پیامد اولیه و مواردی چون رد پیوند پوست، عفونت پس از پیوند، جابهجا شدن پوست پیوندی، ایجاد هماتوم، جمعشدگی پوست، ایجاد ادم، درد و خارش را بهعنوان پیامد ثانویه در دو گروه استفاده از عسل و استاپلر، مورد بررسی و مقایسه قرار دهیم.
روشها
این پژوهش، یک مطالعه کارآزمایی بالینی است که با کد IRCT20210524051384N2 در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی ایران ثبت شده است. جامعه پژوهش، بیماران با زخم سوختگی درجه 2 عمقی و درجه 3 که به گرافت نیاز داشتند و سوختگیهای کمتر از 40 درصد که گرافت آنها بهصورت یکمرحلهای انجام میشد، بود. تمام بیماران در بیمارستان سوانح سوختگی ولایت رشت بستری بودند. بیماران در دو گروه مداخله (استفاده از عسل برای چسباندن گرافت) و کنترل (استفاده از استاپلر برای چسباندن گرافت) قرار گرفتند. معیارهای عدم ورود به مطالعه شامل گرافتهای تأخیری و چندمرحلهای، ابتلا به بیماریهای ناتوانکننده و ضعف سیستم ایمنی، دیابت، مصرف کورتون، سوختگی نواحی سر، صورت، گردن و مفاصل، و داشتن حساسیت به عسل و محصولات آن در نظر گرفته شد. معیارهای خروج از مطالعه نیز فوت بیمار و عدم دسترسی به بیمار به هر دلیلی، در نظر گرفته شد. اطلاعات جمعیتشناختی و درصد سوختگی از پرونده بیماران استخراج شد. برای تمام بیماران، متغیرهای رد پیوند، جابهجایی پوست پیوندی، جمعشدگی گرافت، تعداد روزهای بستری پس از گرافت، ادم، هماتوم، خارش، درد و عفونت پس از پیوند در زمانهای تعیینشده، بررسی و ثبت شد.
حجم نمونه، با استفاده از فرمول متناسب با تفاوت میانگین دو جامعه و نتایج مطالعه مقصودی و مرادی [
24]، با در نظر گرفتن توان آماری 95 درصد، سطح خطای 0/05 و انحرافمعیار 3/48 برای گروه مداخله و 4/05 برای گروه کنترل، حداقل 40 نفر برای هر گروه به دست آمد (
تصویر شماره 1).
![](./files/site1/images/9999/3/%D8%AA1.jpg)
جهت تصادفیسازی درمان بین گروهها از روش بلوک تصادفیسازی جایگشتی با اندازه چهار استفاده شد و تصادفیسازی با استفاده از نرمافزار SAS نسخه 9 انجام گرفت. این مطالعه از نوع برچسب باز بود و کورسازی در آن انجام نشد.
80 بیمار وارد مطالعه شدند که تمامی بیماران، درمانهای روتین و استاندارد سوختگی را دریافت کردند و در صورت نیاز به مصرف آنتیبیوتیک با نظر پزشک متخصص، از آنتیبیوتیک یکسانی در دو گروه استفاده شد. در گروه اول، از عسل برای چسباندن گرافت پوستی به بافت زیرین استفاده شد [
24]. عسل استفادهشده در این مطالعه، ژل عسل مدیهانی موجود در بازار بود. این محصول عاری از مضرات موجود در عسل معمولی است. به منظور حفظ تمامی خواص عسل از جمله آنزیمهای موجود، عسل در دمای زیر 50 درجه سانتیگراد تصفیه شده است. این عسل رطوبت مطلوب محیط زخم را حفظ میکند، دارای pH پایین و اسمولاریته بالاست و خاصیت آنتیباکتریال بالایی دارد. در گروه دوم، از استاپلر برای چسباندن گرافت به بافت زیرین استفاده شد. استاپلر استفادهشده در این مطالعه، استاپلر یکبارمصرف آدوان بود. این استاپلر توسط کارخانه ساخته شده و استریل میشود و پس از استفاده دور انداخته میشود.
پیامد اولیه، کارآمدی عسل و استاپلر در چسباندن گرافت پوستی، از طریق مشاهده، طبق نظر متخصص سوختگی در روز سیام بعد از عمل جراحی در نظر گرفته شد. جابهجایی پوست پیوندی و جمعشدگی گرافت برحسب میلیمتر در روز سیام بعد از عمل، عفونت اثباتشده از طریق کشت و آنتیبیوگرام در روزهای پنجم، هفتم و چهاردهم پس از عمل، مشاهده هماتوم در روزهای پنجم، هفتم و چهاردهم پس از عمل، مشاهده ادم در گرافت در روزهای پنجم، هفتم و چهاردهم پس از عمل، رد پیوند براساس تغییر رنگ، عکسبرداری و نظر متخصص در روزهای پنجم، هفتم و چهاردهم پس از عمل، میزان درد از طریق معیار درد (در این مقیاس برای اندازهگیری درد، از یک خط 10 سانتیمتری چاپشده روی یک تکه کاغذ استفاده میشود که از صفر تا 10 شمارهگذاری شده است؛ صفر به معنای بدون درد و 10 به معنای بدترین درد ممکن است. بیمار یک علامت روی خط برای نشان دادن شدت درد خود میگذارد سپس یک پزشک خط را با خطکش اندازه گرفته تا نمره درد را بهدست آورد) در ساعت 3، 6، 12، 24 و روز سوم پس از عمل، میزان خارش از طریق معیار 5D (در این مقیاس برای اندارهگیری خارش، از یک جدول که توسط تیم تحقیقاتی پر خواهد شد، استفاده میشود که در آن براساس مدت، شدت، روند، منطقه درگیر و میزان ناتوانی ایجادشده، میزان خارش سنجیده میشود) در ساعات 3، 6، 12، 24 و روز سوم پس از عمل، و مدتزمان بستری پس از انجام گرافت بهعنوان پیامدهای ثانویه در نظر گرفته شدند.
برای توصیف دادههای کیفی از فراوانی و درصد و برای توصیف دادههای کمی از میانگین و انحراف معیار استفاده شد. جهت بررسی نرمال بودن توزیع دادهها از آزمون کلموگروف ـ اسمیرنوف استفاده شد. با توجه به تأیید فرض نرمال بودن دادهها، جهت مقایسه تغییرات در گروهها و مقاطع زمانی تحت بررسی، از آزمون تی مستقل و آزمون اندازههای تکراری استفاده شد (جهت مقایسات بین زمانی از آزمون بونفرونی استفاده شد). جهت بررسی و مقایسه متغیرهای کیفی در گروهها و مقاطع زمانی، از آزمون کایدو استفاده شد. تمامی فرضیهها در سطح معنیداری 5 درصد و با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 28 انجام شد.
یافتهها
میانگین سنی کل بیماران 15/42±39/29 سال بود. جوانترین بیمار، 22 ساله بود و مسنترین آنها 86 سال داشت. 34 نفر (42/5 درصد) از بیماران مرد بودند. در گروه عسل، میانگین سن بیماران 18/86±40/60 سال و در گروه استاپلر 11/05±37/98 سال بود و تفاوت بین سن بیماران دو گروه از نظر آماری معنیدار نبود (0/450=P). میانگین درصد سوختگی در گروه عسل، 10/70±33/38 درصد و در گروه استاپلر 9/14±35/08 درصد بود و این تفاوت، معنیدار نبود (0/447=P).
در هیچیک از بیماران گروه عسل و استاپلر رد پیوند مشاهده نشد و پیوند پوست در تمام بیماران گروه عسل همانند گروه استاپلر موفقیتآمیز بود و هر دو مورد، کارآمد بودند. میانگین تعداد روزهای بستری پس از انجام گرافت در گروه مداخله 1/65±7/92 روز و در گروه کنترل 4/13±10/32 روز بود که این تفاوت، معنیدار بود (0/001>P).
میانگین میزان جابهجایی پوست پیوندی در گروه عسل 3/24±6/35 میلیمتر و در گروه استاپلر 2/37±5/6 میلیمتر بود و تفاوت، معنیدار نبود (P=0/242). میانگین میزان جمعشدگی گرافت در گروه مداخله 2/33±3/95 میلیمتر و در گروه کنترل 1/57±2/98 میلیمتر بود که میزان جمعشدگی در درمان با استاپلر به طور معنیداری کمتر از درمان با عسل بود (0/031=P).
نتایج مقایسه میانگین شدت درد در دو گروه عسل و استاپلر، بین زوج مقاطع زمانی مختلف به کمک آزمونهای تعقیبی نشان داد در تمامی زوج مقاطع زمانی پیگیری، بین میانگین شدت درد در دو گروه، تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین میانگین شدت درد در تمامی مقاطع زمانی در گروه عسل کمتر بود (
جدول شماره 1).
![](./files/site1/images/9999/3/%D8%AC1.jpg)
همچنین نمایش تغییرات شدت خارش در مقاطع زمانی پیگیری براساس نوع درمان بیماران در
تصویر شماره 2 ارائه شده که نشانگر این است که در تمامی مقاطع زمانی تحت بررسی، متوسط شدت خارش در گروه عسل از متوسط شدت خارش در گروه استاپلر، کمتر بوده است (
تصویر شماره 2).
![](./files/site1/images/9999/3/%D8%AA2.jpg)
براساس نتایج ارائهشده در
جدول شماره 2، درصد فراوانی میزان بروز عفونت، ادم و هماتوم در روزهای پنجم، هفتم و چهاردهم همواره در گروه عسل کمتر بود.
بحث
از دلایل اصلی عدم موفقیت پیوند گرافت میتوان به تجمع خون و سروز در زیر بافت پیوندی و عفونت گرافت اشاره کرد. هماتوم و ادم زیر گرافت، باعث بلند شدن گرافت از بستر خود شده که مانع از ریوسکولاریزاسیون بافت پیوندی میشود. نتایج این مطالعه همسو با مطالعات مشابه است. امسن از عسل برای فیکسکردن گرافت پوست استفاده کرد که طی پیگیری 17ماهه در هیچیک از بیماران رد پیوند مشاهده نشد. همچنین در مطالعه مقصودی و مرادی نیز که از عسل طبی برای فیکس کردن گرافت استفاده شد، در تمامی بیماران گرافت بهخوبی به بستر خودش متصل ماند و هیچگونه رد پیوندی مشاهده نشد. در مطالعه حاضر در هیچیک از بیماران گروه عسل و استاپلر، رد پیوند مشاهده نشد و عسل در چسباندن گرافت به بافت زیرین خود، بدون استفاده از بخیه و استاپلر، کارآمد بود [
24،
26].
میزان بروز عفونت در گروهی که از عسل برای چسباندن گرافت پوستی استفاده کردند، کمتر بود. با توجه به خاصیت ضدمیکروبی عسل، پیشبینی میشد که استفاده از عسل در کاهش میزان بروز عفونت نقش داشته باشد. درصد افرادی که در گروه عسل، دچار عفونت شدند بسیار کمتر از افرادی است که گرافتشان با استاپلر فیکس شد. در مطالعه امسن، از عسل بهعنوان فیکساتور گرافت استفاده شد که نتایج مشابه، مشاهده شد. میزان بروز ادم در گروه عسل کمتر بود. در مطالعه مقصودی و مرادی، در استفاده از عسل برای فیکساسیون گرافت میزان ادم کمتری نسبت به بخیه مشاهده شد که با نتایج پژوهش حاضر همسو بود. بروز هماتوم در گروه عسل کمتر دیده شد که احتمالاً بهدلیل آسیب فیزیکی وارده به بافت میزبان بهدلیل استفاده از استاپلر است. در مطالعه امسن، 11 بیمار وارد مطالعه شدند و از عسل برای فیکس کردن گرافت آنها استفاده شد که در هیچکدام از بیماران، هماتوم مشاهده نشد [
24،
26].
در هر دو گروه عسل و استاپلر، شدت درد و خارش با گذشت زمان، کاهش یافته و میانگین شدت درد و خارش همواره در گروه عسل کمتر بود. کمتر بودن میانگین شدت درد در گروه عسل با یافته ییلماز و همکاران که بیان داشتند استفاده از عسل برای ترمیم زخم موجب کاهش درد میشود، همسو بود. همچنین در مطالعه مقصودی و مرادی، استفاده از عسل کاهش بیشتر و شدیدتری را در میزان درد به همراه داشت. دلیل کاهش درد در گروه عسل، احتمالاً ناشی از اثرات تعدیلکنندگی عسل در فرایند التهاب است. میانگین شدت خارش نیز در گروه عسل کمتر از گروه استاپلر بود و این یافته مشابه یافته مطالعه ممون و همکاران بود [
2،
24،
27].
تعداد روزهای بستری پس از انجام گرافت در گروه عسل کمتر بوده و میزان جابهجایی پوست در دو گروه تفاوت معنیداری نداشت. میزان جمعشدگی پوست پیوندی در صورت استفاده از استاپلر کمتر بود. براساس نتایج مقایسه میانگین تعداد روزهای بستری بین دو گروه عسل و استاپلر، بیماران گروه عسل زودتر از گروه دیگر از بیمارستان مرخص شدند که این یافته در پژوهش مقصودی و مرادی و ییلماز و همکاران نیز مشاهده شد. میزان جمعشدگی پوست پیوندی پس از یک ماه در گروه تحت درمان با عسل بیشتر بود. درمقابل، مطالعه مقصودی و مرادی نشان داد میزان جمعشدگی گرافت در گروه عسل بهطور قابلتوجهی کمتر از گروه تحت درمان با درمان متداول بود. به نظر میرسد دلیل این اتفاق، تفاوت عسلهای استفادهشده در دو مطالعه است. احتمالاً قدرت کمتر عسل استفادهشده در مطالعه حاضر نسبت به عسل مورد استفاده در مطالعه مذکور، در چسباندن گرافت به بافت زیرین، علت ناهمسو بودن نتایج است. همچنین تفاوت در مقدار و نحوه استفاده از عسل در مطالعه حاضر نسبت به مطالعات مشابه نیز میتواند دلیلی بر این یافته باشد [
2،
24].
نتیجهگیری
نتایج بهدستآمده در این پژوهش حاکی از این است که استفاده از عسل طبی در درمان زخمهای سوختگی توانسته است سبب کاهش عوارض نامطلوبی مانند درد، خارش، ادم، هماتوم و عفونت شود. علاوه بر آن، نتایج نشان میدهد بیماران دارای زخم سوختگی که با روش عسل طبی تحت درمان قرار گرفتهاند، سریعتر از بیمارانی که با روش استاپلر مداوا شدند، از بیمارستان ترخیص شده و بهبود یافتند. جمعشدگی پوست در روش استفاده از عسل بیشتر بود که برای حل این مشکل میتوان از روش همپوشانی گرافت با پوست اطراف استفاده کرد. همچنین استفاده از عسل طبی برای اتصال گرافت به بافت زیرین مانند درمان روتین، کارآمد بود. درکل میتوان اظهار داشت که استفاده از روش درمان برپایه عسل طبی میتواند سبب بهبود بیشتر عوارض درمان زخمهای سوختگی در بیماران شود و در کنار مقرونبهصرفهتر و ایمنتر بودن، کاهش مدتزمان درمان را نیز به همراه دارد.
پژوهش حاضر با محدودیتهایی همراه بود. هرچند میزان جمعیت مورد مطالعه نسبت به بسیاری از مطالعات مشابه بیشتر است، اما این مطالعه بهصورت یکمرکزی انجام شد و حجم نمونه آن نسبتاً محدود است. با توجه به گردآوری برخی دادهها درست چند ساعت بعد از عمل جراحی پیوند پوست و حفظ اثر داروهای بیهوشی بر بیماران طی ساعات اول پس از عمل، ارتباط با برخی بیماران دشوار بود.
پیشنهاد میشود جهت تعمیمپذیری نتایج، پژوهشی با حجم نمونه بالاتر و بهصورت چندمرکزی انجام گیرد. همچنین پیشنهاد میشود پژوهشی بهصورت مجزا، به منظور بررسی مزایای مالی استفاده از عسل طبی جهت فیکس کردن گرافت نسبت به استاپلر صورت گیرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه توسط کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علومپزشکی گیلان تأیید شد (کد اخلاق: IR.GUMS.REC.1400.304) و در پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی ایران ثبت شد (کد ثبت: IRCT20210524051384N2). هیچیک از بیماران از درمانهای روتین و استاندارد محروم نبودند. برای رعایت اصل بنیادین اخلاق، هیچگونه اطلاعات هویتی از افراد ثبت نشد. از تمام بیماران، رضایت آگاهانه اخذ شد و به آنها خاطرنشان شد که عدم تمایل به شرکت در این تحقیق، تأثیری بر عملکرد تیم پزشکی بر روند اقدامات درمانی ایشان نداشته و همچنین نتایج حاصله نیز جهت بهبود تحقیقات دیگر و برنامهریزیها در اختیار مسئولین در سطوح مختلف قرار خواهد گرفت.
حامی مالی
این تحقیق، هیچگونه کمک مالی از سازمانهای تأمین مالی در بخشهای عمومی، تجاری و غیرانتفاعی دریافت نکرد.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی و طراحی مطالعه: نعمتاله آهنگر، محمدرضا مبین؛ کسب، تحلیل و تفسیر دادهها: نعمتاله آهنگر، آلاله جراحی، محمدرضا مبین، محمدابراهیم غفاری، مژده اسماعیلزاده؛ تهیه پیشنویس دستنوشته: نعمتاله آهنگر، امیرحسین پورابراهیمی، پریسا باقری طولارود؛ بازبینی نقادانه دستنوشته برای محتوای فکری مهم: نعمتاله آهنگر، محمدرضا مبین، امیرحسین پورابراهیمی، محمدابراهیم غفاری، پریسا باقری طولارود؛ تحلیل آماری: محمدابراهیم غفاری، مژده اسماعیلزاده؛ جذب منابع مالی: نعمتاله آهنگر، محمدرضا مبین؛ حمایت اداری، فنی یا موادی: نعمتاله آهنگر، محمدرضا مبین؛ نظارت بر مطالعه: نعمتاله آهنگر، محمدرضا مبین.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان مراتب سپاس و قدردانی خود را از داوران محترم مقاله که با بررسی دقیق به رفع نواقص مطالعه کمک کردند، اعلام میدارند.
References
1.Majno G. The healing hand: Man and wound in the ancient world. Cambridge: Harvard University Press; 1991. [Link]
2.Yilmaz AC, Aygin D. Honey dressing in wound treatment: A systematic review. Complementary Therapies in Medicine. 2020; 51:102388. [DOI:10.1016/j.ctim.2020.102388] [PMID]
3.Boukraâ L, Sulaiman SA. Honey use in burn management: Potentials and limitations. Forschende Komplementarmedizin. 2010; 17(2):74-80. [DOI:10.1159/000297213] [PMID]
4.McLoone P, Tabys D, Fyfe L. Honey combination therapies for skin and wound infections: A systematic review of the literature. Clinical, Cosmetic and Investigational Dermatology. 2020; 13:875-88. [DOI:10.2147/CCID.S282143] [PMID] [PMCID]
5.Mandal MD, Mandal S. Honey: Its medicinal property and antibacterial activity. Asian Pacific Journal of Tropical Biomedicine. 2011; 1(2):154-60. [DOI:10.1016/S2221-1691(11)60016-6] [PMID]
6.Saikaly SK, Khachemoune A. Honey and wound healing: An update. American Journal of Clinical Dermatology. 2017; 18(2):237-51.[DOI:10.1007/s40257-016-0247-8] [PMID]
7.Wilkinson JM, Cavanagh HM. Antibacterial activity of 13 honeys against Escherichia coli and Pseudomonas aeruginosa. Journal of Medicinal Food. 2005; 8(1):100-3. [DOI:10.1089/jmf.2005.8.100] [PMID]
8.Tan HT, Rahman RA, Gan SH, Halim AS, Hassan SA, Sulaiman SA, et al. The antibacterial properties of Malaysian tualang honey against wound and enteric microorganisms in comparison to manuka honey. BMC Complementary and Alternative Medicine. 2009; 9:34. [DOI:10.1186/1472-6882-9-34] [PMID] [PMCID]
9.Henriques AF, Jenkins RE, Burton NF, Cooper RA. The intracellular effects of manuka honey on Staphylococcus aureus. European Journal of Clinical Microbiology & Infectious Diseases. 2010; 29(1):45-50. [DOI:10.1007/s10096-009-0817-2] [PMID]
10.Blaser G, Santos K, Bode U, Vetter H, Simon A. Effect of medical honey on wounds colonised or infected with MRSA. Journal of Wound Care. 2007; 16(8):325-8. [DOI:10.12968/jowc.2007.16.8.27851] [PMID]
11.George NM, Cutting KF. Antibacterial Honey (Medihoney™): In-vitro activity against clinical isolates of MRSA, VRE, and other multiresistant gram-negative organisms including pseudomonas aeruginosa. Wounds. 2007; 19(9):231-6. [PMID]
12.Combarros-Fuertes P, Fresno JM, Estevinho MM, Sousa-Pimenta M, Tornadijo ME, Estevinho LM. Honey: Another alternative in the fight against antibiotic-resistant bacteria? Antibiotics. 2020; 9(11):774. [DOI:10.3390/antibiotics9110774] [PMID] [PMCID]
13.Tonks AJ, Cooper RA, Jones KP, Blair S, Parton J, Tonks A. Honey stimulates inflammatory cytokine production from monocytes. Cytokine. 2003; 21(5):242-7. [DOI:10.1016/S1043-4666(03)00092-9] [PMID]
14.Stadelmann WK, Digenis AG, Tobin GR. Physiology and healing dynamics of chronic cutaneous wounds. American Journal of Surgery. 1998; 176(2A Suppl):26S-38. [DOI:10.1016/S0002-9610(98)00183-4] [PMID]
15.Church J. Honey as a source of the anti-stiffness factor. American Physiological Society. 1954; 13(1):26. [Link]
16.Subrahmanyam M. A prospective randomised clinical and histological study of superficial burn wound healing with honey and silver sulfadiazine. Burns. 1998; 24(2):157-61.[DOI:10.1016/S0305-4179(97)00113-7] [PMID]
17.Molan PC. The evidence and the rationale for the use of honey as a wound dressing. Wound Practice & Research. 2011; 19(4):204-20. [DOI:10.3316/INFORMIT.034479239032680]
18.Subrahmanyam M, Sahapure AG, Nagane NS, Bhagwat VR. Effects of topical application of honey on burn wound healing. Annals of Burns and Fire Disasters. 2001; XIV(3):143-5. [Link]
19.Stephen-Haynes JAJ, Callaghan R. Properties of honey: Its mode of action and clinical outcomes. Wounds UK. 2011; 7(1):50-7. [Link]
20.Hettiaratchy S, Dziewulski P. ABC of burns. Introduction. BMJ. 2004; 328(7452):1366-8. [DOI:10.1136/bmj.328.7452.1366] [PMID] [PMCID]
21.Aerden D, Bosmans I, Vanmierlo B, Spinnael J, Keymeule B, Van den Brande P. Skin grafting the contaminated wound bed: Reassessing the role of the preoperative swab. Journal of Wound Care. 2013; 22(2):85-9. [DOI:10.12968/jowc.2013.22.2.85] [PMID]
22.Reddy DP, Akmal A, Nathan S, Mathivanan S. Fixation of split skin graft using cyanoacrylate tissue adhesive versus skin stapling: A comparative study. International Journal of Surgery Science. 2022; 6(2):106-9. [DOI:10.33545/surgery.2022.v6.i2b.893]
23.Samal CC, Dash S, Agrawal K, Tandon R. Comparative evaluation of three methods of skin graft fixation for split thickness skin graft after release of post burn contracture of the neck. Burns. 2019; 45(3):691-8. [DOI:10.1016/j.burns.2018.09.030] [PMID]
24.Maghsoudi H, Moradi S. Honey: A skin graft fixator convenient for both patient and surgeon. The Indian Journal of Surgery. 2015; 77(Suppl 3):863-7. [DOI:10.1007/s12262-014-1039-0] [PMID] [PMCID]
25.Butts CC, Sahawneh J, Duffy A, Curtis R, Mishra N, Frotan MA, et al. Cost-benefit analysis of outcomes from the use of fibrin sealant for fixation of skin grafts in small-size burns compared to staples as historical controls: A retrospective review. Annals of Plastic Surgery. 2015; 74(2):173-5. [DOI:10.1097/SAP.0000000000000397] [PMID]
26.Emsen IM. A different and safe method of split thickness skin graft fixation: Medical honey application. Burns. 2007; 33(6):782-7. [DOI:10.1016/j.burns.2006.12.005] [PMID]
27.Memon AR, Tahir SM, Khushk IA, Memon GA. Therapeutic effects of honey versus silver sulphadiazine in the management of burn injuries. Journal of Liaquat University of Medical and Health Sciences. 2005; 2005:100-4. [DOI:10.22442/jlumhs.05430069]