مقدمه
بیماریهای قلبیعروقی، یکی از مهمترین علل مرگومیر و ناتوانی در سراسر جهان در گروههای مختلف مردان و زنان و گروههای نژادی و قومی است [
1] و حدود 695000 نفر در ایالات متحده در سال 2021 بر اثر بیماری قلبی جان خود را از دست دادند که یک مورد از هر 5 مرگ است [
1،
2]. آمارها، بیانگر این موضوع است که یکسوم مرگومیر در سراسر جهان ناشی از بیماریهای قلب و عروق است [
3] و بیماری عروق کرونر قلب شایعترین نوع بیماری قلبی است که در سال 2021 جان 375476 نفر را گرفته است و از هر 20 بزرگسال 20 ساله و بالاتر، 1 نفر مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب (حدود 5 درصد) است [
2].
ایران یکی از کشورهایی است میزان بالایی از بیماریهای کرونری قلب را در سال 2015 داشته است [
4]. طبق مطالعات صورتگرفته نرخ ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی در ایران، طی سالهای اخیر 20 الی 45 درصد افزایش یافته است [
5] و در صورت تداوم روند افزایشی مرگومیر، تا سال 2030 حدود 23/4 میلیون نفر جان خود را در اثر این بیماریها از دست میدهند [
6].
اثرات بیماریهای قلب و عروق میتواند به اشکال مختلف در سبک زندگی تغییر ایجاد کند که بسته به نوع قومیت و نژادها متفاوت است [
7]. در این راستا، انفارکتوس میوکارد به فرایندی اطلاق میشود که در آن بخشی از عضله قلب به علت قطع یا کاهش جریان خون بهطور دائمی از بین میرود [
8] و بهعنوان یکی از تظاهرات اختلالات قلب و عروق، اغلب در نتیجه انسداد ترومبوتیک یک شریان کرونر اپیکاردی رخ میدهد [
9].
عوامل خطر متعددی از قبیل عوامل خطر قابلتعدیل (کمتحرکی، سیگار، رژیم غذایی نامناسب، بالا بودن چربی خون و فشار خون بالا) و غیرقابلتعدیل (سن، جنس و سابقه خانوادگی) با بروز این بیماری در ارتباط هستند [
10]. تشخیص انفارکتوس حاد قلبی علاوه بر مطرح کردن مشکلات جسمی، باعث اختلال قابلتوجه در وضعیت روانی بیماران ازجمله اضطراب، افسردگی و عدم اطمینان درمورد آینده و تصمیمگیری اورژانسی درمانی میشود [
11]. در تحقیق پورقانع و همکاران، یافتهها، بیانگر درک فشار روانی توسط اغلب بیماران، با آگاهی از عمل جراحی قلب بود [
12].
باتوجهبه شیوع بالای این بیماری و همراه بودن آن با مرگومیر فراوان، با اجرای مداخلات پیشگیری از عوامل خطر بیماریهای قلبیعروقی، ازجمله تغییر سبک زندگی و همچنین درمانِ بهموقع بیماری در افراد مبتلا، میتوان از مرگومیر ناشی از آن جلوگیری کرد [
13]. براساس خطمشی مؤسسه بینالمللی ارتقای بهداشت و سلامتی و انجمن قلب و عروق اروپا اقدامات درمانی در این بیماران شامل اقدامات دارویی، آنژیوپلاستی و پیوند عروق کرونری است [
14]. گرچه در بسیاری از بیماران، درمانهای اولیه و بخش اصلی درمان بیماری عروق کرونر، درمان دارویی و اصلاح سبک زندگی است، اما بااینحال در تعداد زیادی از بیماران، جهت پیشگیری کردن از بروز عوارض بیماری، تلاش جهت افزایش بقا و بهبود علائم، نیاز به استفاده از سایر روشهای تهاجمی عروق کرونر قلب است [
15].
درمانهای متفاوتی برای این بیماران باتوجهبه نوع و شدت بیماری در نظر گرفته میشود که درمان با پیوند بای پس عروق کرونر برای بهبود بقا در بیماران مبتلا به بیماری شدید عروق کرونر، یک روش مؤثر شناختهشده و رایج درمانی است [
16]. این روش که در اواخر دهه 1960 معرفی شد، یک روش مؤثر برای تسکین علائم آنژین صدری و بهبود عملکرد و بقا در نسبت نسبتاً بالایی از بیماران مبتلا به بیماری ایسکمیک قلب است [
17].
مداخلات درمانی جراحی بای پس کرونر قلب توانسته است مرگومیرهای قلبیعروقی را در بسیاری از کشورها کاهش دهد. در ایران نیز براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت مرگومیرهای قلبیعروقی از 471 مورد به 350 مورد در هر 100000 نفر کاهش یافته است [
18].
هرچند عمل جراحی قلب یک روش قابلاعتماد جهت بهبود خونرسانی عضله میوکارد است، ولی میتواند با عوارضی جسمی و همچنین روانی، نظیر افسردگی و نیز هزینههای بالای درمانی همراه باشد [
19]. در دهههای گذشته، اپیدمیولوژی جراحی قلب براساس مشخصات بیماران تغییرات قابلتوجهی داشته است. تخمین زده میشود که در ایالات متحده، سالیانه حدود 213700 مورد جراحی عروق کرونر قلب انجام میشود [
20] و همچنین در ایران نیز حدود 16000 تا 18000 نفر سالیانه تحت عمل جراحی عروق کرونر قلب قرار میگیرند [
21، 22].
براساس آمار اخذشده توسط پژوهشگران در سال 1391، حدود 2700 عمل جراحی عروق کرونر قلب در استان گیلان، انجام شده بود. براساس اطلاعات موجود، در حال حاضر، سالیانه حدود 60 هزار جراحی عروق کرونر قلب در ایران انجام میشود. براساس اطلاعات و آمار اخذشده توسط پژوهشگران از محیط پژوهش (بیمارستان فوقتخصصی قلب حشمت استان گیلان)، هرساله حدود 580 مورد عمل جراحی عروق کرونر قلب در مرکز فوقتخصصی قلب استان انجام میشود.
ازآنجاکه اختلاف شیوع بیماریها و عوامل ریسک تأثیرگذار میتواند در کشورها و مناطق مختلف و در زمانهای مختلف، متعدد باشد، میتوان با مطالعات اپیدمیولوژیک به این تفاوتها پی برد [
23] و با عنایت بر نتایج حاصلشده، تا حد امکان درصدد کاهش یا حذف برخی از این عوامل تأثیرگذار در بروز بیماری و ارتقای سطح سلامت جامعه باشیم. در این راستا، انجام مطالعات اپیدمیولوژیک باتوجهبه شیوع متفاوت عوامل خطر در نتیجه تأثیرپذیری از نحوه زندگی و شرایط پیرامون در طول زمان امری قابلتوجیه است.
ازآنجاکه براساس مطالعات پژوهشگران حاضر در بالین در تحقیق حاضر مشخصات جمعیتشناختی، علائم بالینی و آزمایشگاهی در بیماران تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر در طی سالهای گذشته همواره با تغییراتی همراه بوده است و توجه به بیماری قلبی امری ضروری است، لزوم انجام این تحقیق با هدف برآورد مقایسهای اپیدمیولوژی جراحی عروق کرونر قلب با تأکید بر آگاهی از تغییرات مشخصات بیماران در 2 دوره زمانی 1399-1400 و 1397-1398 در بیمارستان حشمت رشت که تنها بیمارستان فوقتخصصی قلب استان گیلان است، احساس شد تا بتوان براساس نتایج، به تفاوت مشخصات در طی دو دوره موردبررسی در استان پی برد تا در صورت نیاز با برنامهریزی مناسب با ارتقای رفتارهای سبک زندگی سالم و کنترل ریسک فاکتورهای قابلکنترل، تا حد امکان درصدد کنترل بیماری و ارتقای سلامت جامعه برآمد.
روشها
این مطالعه بهصورت تحلیلیمقطعی بر روی بیماران مراجعهکننده به بیمارستان تخصصی قلب و عروق دکتر حشمت استان گیلان که در بین سالهای 1397 تا 1400 تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر قرار گرفتند، انجام شد. پرونده بیماران بهصورت در دسترس انتخاب شد. دوره مطالعه به 2 دوره زمانی 1399-1400 و 1397-1398 تقسیم و خصوصیات جمعیتشناختی و بالینی بیماران و پیامدهای عمل بین 2 دوره زمانی مقایسه شد.
معیار ورود در این مطالعه، شامل بیماران تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر در دوره زمانی مذکور و معیار عدم ورود، ناخوانا بودن و عدم تکمیل اطلاعات در پرونده بیماران بود.
با استفاده از چکلیست تهیهشده اطلاعات سن، جنسیت، تحصیلات، محل سکونت، نمایه توده بدنی، مصرف سیگار، بیماریهای زمینهای شامل دیابت ملیتوس، فشار خون سیستول و دیاستول، هایپرلپیدمی (کلسترول، کلسترول لیپوپروتئین با چگالی پایین، کلسترول لیپوپروتئین با چگالی بالا، تری گلیسرید)، فشار خون بالا، هایپرلپیدمی، بیماری سرخرگ محیطی، نارسایی احتقانی قلبی، سندرم حاد کرونری، بیماری قلبی ایسکمیک، آنفارکتوس قلبی، سابقه پیوند بای پس عروق کرونر، فیبریلاسیون و فلوتر دهلیزی یا آریتمی و پیامدهای جراحی اعم از سکته مغزی، کما و مرگ تا ۳۰ روز پس از عمل با بررسی پروندههای پزشکی استخراج شد.
دادهها پس از جمعآوری توسط نرمافزار SPSS نسخه ۲۰ آنالیز شد. متغیرهای کیفی با تعداد و درصد گزارش شد. توزیع متغیرهای کمی با استفاده از هیستوگرام و plot Q-Q ارزیابی شد و باتوجهبه عدم برقراری فرض نرمال، از میانه و دامنه میانچارکی جهت گزارش متغیرهای کمی استفاده شد. برای مقایسه متغیرهای کیفی و کمی در 2 دوره زمانی تعیینشده، به ترتیب از آزمون کای اسکوئر و آزمون دقیق فیشر و منویتنی یو استفاده شد. سطح معناداری کمتر از 0/05 لحاظ شد.
جمعآوری اطلاعات پس از تأیید کمیته اخلاق دانشگاه و دریافت کد اخلاق با شناسهIR.GUMS.REC.1399.652 انجام شد. باتوجهبه محرمانه بودن اطلاعات ثبتشده در پروندههای بیماران، دسترسی به پرونده پزشکی بیماران تنها به محققین محدود بود و انتشار نتایج بدون ذکر نام افراد بوده است.
یافتهها
در طی سالهای 1397 تا 1400، 2027 بیمار تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر قرار گرفتند که در این مطالعه اطلاعات 386 بیمار در 2 دوره زمانی 1397-1398 و 1399-1400 مورد بررسی قرار گرفت. از این تعداد، 176 نفر مربوط به دوره زمانی اول (0/18 کل موارد) و 210 نفر مربوط به دوره زمانی دوم (0/2 کل موارد) بود.
توزیع سنی، جنسی، نمایه توده بدنی، مصرف سیگار و محل سکونت افراد در 2 دوره موردبررسی، مشابه بود (P>0/05). بهطوریکه میانه و دامنه میانچارکی سن افراد در دوره زمانی 1397-1398 (68-55)60 سال و در دوره زمانی 1399-1400 (68-55) 60/5 سال بود. نمایه توده بدنی بیماران در دوره اول (24/2-29/6) 26/7 کیلوگرم بر متر مربع و در دوره زمانی دوم (24/1-29/8) 26/6 کیلوگرم بر متر مربع گزارش شد. در دوره زمانی اول (69/3 درصد) 122نفر مرد و (57/7) 101 نفر شهری بودند و (43/5 درصد) 74 نفر سیگار مصرف میکردند.
78 نفر (4/ 40درصد) در دوره زمانی دوم بیسواد بودند که در مقایسه با دوره زمانی اول درصد این افراد بیشتر بود و این تفاوت ازنظر آماری معنادار است (P=0/014). نتایج در
جدول شماره 1 گزارش شده است.
میزان مقادیر آزمایشگاهی قند خون ناشتا، کلسترول لیپوپروتئین با چگالی پایین و تری گلیسرید، کلسترول بیماران در دوره دوم بیشتر از دوره اول و میزان مقادیر آزمایشگاهی کلسترول لیپوپروتئین با چگالی بالا، در دوره دوم کمتر گزارش شد. درصد افراد مبتلا به دیابت ملیتوس، بیماری قلبی ایسکمیک، نارسایی احتقانی قلبی و آنفارکتوس قلبی در دوره اول نسبت به دوره دوم کمتر گزارش شد. اگرچه این تفاوتها ازنظر آماری معنادار نبودند (P>0/05).
بیماریهای سندرم حاد کرونری، آریتمی قلبی و بیماری سرخرگ محیطیدر دوره اول گزارش نشد و در دوره دوم در یک نفر از افراد گزارش شد. هیچ موردی از فیبریلاسیون دهلیزی در 2 دوره موردبررسی گزارش نشد. میانه و دامنه میانچارکی فشار خون دیاستول در دوره اول (0/70-0/80) 75 میلیمتر جیوه و در دوره زمانی دوم (0/70-0/85)80 میلیمتر جیوه گزارش شد که این تفاوت ازنظر آماری معنادار است (P=0/024) .
درصد بیشتری از افراد در دوره دوم مبتلا به هایپرلپیدمی (19/3 در برابر 32/7 درصد) و سابقه پیوند بای پس عروق کرونر (2/3 در برابر 7/7) و فشار خون بالا (21/5 در برابر 39/4 درصد) بودند که این تفاوت ازنظر آماری معنادار است (P<0/05). تعداد موارد مرگ در موارد موردبررسی، 9 نفر (5/1 درصد) در دوره زمانی اول و 5 نفر در دوره زمانی دوم گزارش شد که علیرغم اینکه تعداد مرگها در دوره زمانی دوم کمتر بود، این تفاوت ازنظر آماری معنادار نبود و میزان مرگومیر بین دورهها مشابه بود (P=0/123). همچنین موردی از سکته مغزی یا کما پس از عمل در 2 دوره موردبررسی گزارش نشد. نتایج در
جدول شماره 2 و
تصویر شماره 1 گزارش شده است.
بحث
مطالعه حاضر با هدف تعیین مقایسهای مشخصات جمعیتشناختی، علائم بالینی و آزمایشگاهی در بیماران تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر در بیمارستان دکتر حشمت شهر رشت در 2 دوره زمانی 1397-1398 و 1399-1400 انجام شد.
براساس نتایج این مطالعه، مشخص شد توزیع سن و جنس در دوره موردبررسی مشابه بود. به این صورت که میانه سنی در دوره زمانی اول، 60 سال و در دوره زمانی دوم 60/5 سال بود که از این نظر مشابه با مطالعه نوع کوهورت زیو باران و همکاران بود که در سال 2019 با هدف تعیین اپیدمیولوژی جراحی بای پس عروق کرونر انجام شده بود و میانه سنی 67 سال تخمین زده شده بود [
24]، اما با پژوهشی که شاه و همکاران در سال 2018 در بیمارستان رحمان پاکستان بر روی 158 بیمار انجام دادند و میانه سنی 65 سال بود [
3]، کمی متفاوت بود و نمونههای تحقیق نسبت به مطالعه ما بیماران جوانتری بودند. علت بروز بیماریها در سنین مختلف را در مناطق مختلف میتوان با سبکهای زندگی متفاوت در نواحی مختلف مرتبط دانست.
طبق نتایج بهدستآمده در دوره زمانی اول، 69/3 درصد بیماران، مرد و 30/7 درصد بیماران زن بودند. در دوره زمانی دوم نیز 68/1 درصد بیماران مرد بودند که ازنظر جنسیت همسو با مطالعه زیو باران و همکاران [
24] در سال 2019 و محمدزاده و همکاران [
25] در سال 1396 بود که بهترتیب 80 درصد و 63 درصد بیماران مرد بودند. همچنین در مطالعه گلآقایی و همکاران که در سال1396 با هدف آموزش همتا برای بیماران قبل از جراحی بایپس عروق کرونر با نمونه آماری 80 نفر انجام شد، 73/5 درصد بیماران را جنس مذکر تشکیل داده بود [
26]. نتایج مشابه در این تحقیقات شاید بتواند نشانگر توجه کمتر جنس مذکر به دلیل مشغلههای کاری و وجود مسئولیتهای زیاد زندگی در برخی موارد باشد.
نتایج نشان داد نمایه توده بدنی و مصرف سیگار و محل سکونت نیز در 2 دوره زمانی بررسیشده مشابه بود و تفاوت معناداری دیده نشد. نمایه توده بدنی بیماران در دوره زمانی اول 26/7 و در دوره زمانی دوم 26/6 گزارش شد. درواقع، در هر دو دوره زمانی بیماران موردبررسی، در چارت نمایه توده بدنی در گروه اضافهوزن قرار گرفتند که میتواند ناشی از داشتن رژیم غذایی چرب و نامناسب و کاهش فعالیت بدنی باشد. در این راستا میتوان با تصحیح الگوی زندگی و تغییر در سبک رژیم غذایی و آموزشهای لازم برای داشتن رژیم غذایی سالم تا حد زیادی از بیمارانی که نیاز به عمل جراحی عروق کرونر دارند کاست که این خود باعث کاهش بار مالی به وزارت بهداشت و درمان و همچنین کاهش هزینههای درمانی خانوارها میشود. در مطالعهای که رحیمیان و همکاران بر روی 292 بیمار در طی 2 ماه در کلینیک بازتوانی مرکز قلب تهران انجام دادند، در 46/5 درصد بیماران، نمایه توده بدنی 25 گزارش شده بود [
27]. در مطالعهای دیگر که توسط فلاحی و همکاران در سال 1396 بر روی 33 بیمار بعد از جراحی بای پس عروق کرونر انجام شده بود، شاخص توده بدنی 27 بود [
28] که میزان بیشتری نسبت به مطالعه ما است. شاید بتوان علت را در گذشت زمان و توجه اندکی بیشتر افراد به کنترل وزن خود دانست.
طبق نتایج مطالعه حاضر، 57/7 درصد بیماران، در شهر سکونت داشتند و 51/9 درصد، ساکن روستا بودند. با وجود اینکه تفاوت معناداری در 2 دوره زمانی دیده نشد، ولی درصد بیماران شهری، بیشتر از بیماران روستایی بود که میتواند حاصل صنعتی شدن کشور و زندگی ماشینی و اضطراب شهرنشینی نسبت به روستانشینی باشد. دلیل دیگر میتواند ناشی از شغل و حرفه بیماران باشد. شغل اکثر روستاییان، باغداری و کشاورزی و دامداری بود، ولی اکثر بیماران شهری کارمند و بازنشسته با تحرک کم یا حتی بیکار بودند. در مطالعهای که تروثمن و همکاران در سال 2015 بر روی بیماران قلبی انجام دادند، کمتحرکی بهعنوان یک عامل خطر مهم ایجادکننده بیماریهای قلبی بود [
29]. در مطالعهای هم که امیریان و همکاران، در سال 1393 بر روی 126 بیمار پس از جراحی بای پس عروق کرونر انجام دادند 70 بیمار ساکن شهر و 56 بیمار ساکن روستا بودند و آمار بیماران کاندید جراحی عروق کرونر قلب شهری نسبت به روستا بیشتر بود که از این نظر همسو با مطالعه حاضر است [
30].
در مطالعه حاضر، در دوره زمانی اول، 74 درصد و در دوره زمانی دوم 81 درصد از بیماران مصرف سیگار داشتند. در مطالعهای هم که عالمزاده انصاری و همکاران بر روی 300 بیمار با درگیری عروق کرونر پذیرششده در بیمارستان انجام داده بودند، حدود 60/3 درصد افراد سیگار میکشیدند و مصرف سیگار یک عامل خطر رفتاری است که در بروز بیماریهای قلبیعروقی نقش پررنگی دارد [
31].
طبق نتایج این مطالعه، مشخص شد 40/4 درصد افراد در دوره زمانی دوم بیسواد بودند که در مقایسه با دوره زمانی اول درصد این افراد بیشتر بود که این تفاوت ازنظر آماری معنادار است. طبق مطالعهای که توحیدنیا و همکاران [
32] در بیمارستان امام علی (ع) کرمانشاه بر روی 195 بیمار انجام دادند، 55/4 درصد افراد بیسواد بودندکه نسبت به آمار مطالعه ما بیشتر است و میتواند به دنبال تعداد نمونه آماری بیشتر بوده باشد. اما در مطالعه گلآقایی و همکاران [
26]، 14 درصد افراد بیسواد بودند و 32/4 درصد، تحصیلات لیسانس به بالا داشتند که از این نظر با نتایج مطالعه ما متفاوت است. در این راستا میتوان بیان داشت نداشتن سواد، عاملی است که در همراهی با برخی ریسک فاکتورها میتواند دلیلی بر توجه کمتر به سلامت سبک زندگی افراد در نظر گرفته شود.
درصد بیشتری از افراد در دوره زمانی دوم، مبتلا به پرفشاری خون بودند (39/4 درصد در مقابل 21 درصد) که این تفاوت ازنظر آماری معنادار است. میزان پرفشاری خون در مطالعه ما بهصورت میانگین 49/9 درصد بود که از این نظر میزان کمتری نسبت به مطالعه زیو باران و همکاران [
24] با میزان 82/8 درصد پرفشاری خون بود. همچنین در مطالعه البردیسی و همکاران، این آمار در دوره زمانی اول 70/9 درصد و در دوره زمانی دوم، 85 درصد بود [
33] . فشار خون بالا، عامل مهم خطرزای دیگر برای بیماری عروق کرونر است. فشار خون بالا، پدید آمدن آترواسکلروز در شرایین کرونری را تسریع میکند، میزان نیاز به اکسیژن را افزایش میدهد و ایسکمی را در بیمارانی که مبتلا به انسداد عروق کرونر هستند تشدید میکند [
23].
در مطالعه حاضر، نتایج نشان داد 9 نفر (1/5 درصد) از افراد در دوره زمانی اول و 5 نفر در دوره زمانی دوم فوت کردند که علیرغم اینکه تعداد مرگها در دوره زمانی دوم کمتر بود، این تفاوت ازنظر آماری معنادار نبود و میزان مرگومیر بین دورهها مشابه بود. در راستای نتایج مطالعه حاضر، در مطالعهای که توسط هانسن و همکاران در سال 2015 که با هدف تعیین میزان مرگومیر بعد از جراحی بای پس عروق کرونر بر روی 25602 بیمار انجام شد، نتایج حاکی از آن بود که مرگومیر بعد از عمل در مقایسه 2 دوره زمانی، از 4/07 درصد به 2/44 درصد کاهش یافت [
34]. در مطالعهای دیگر که توسط محمدزاده و همکاران [
25] . با هدف تعیین عوامل مرتبط با مرگومیر بعد از عمل جراحی پیوند عروق کرونر در سالهای 1391 تا 1393 در شهر رشت انجام شد، نتایج نشان داد میزان مرگومیر در مدت 3 سال در بیمارستان قلب دکتر حشمت رشت 1/5درصد بود که این آمار کمتر از مطالعه حاضر است، بنابراین میتوان تحقیقات تحلیلی بیشتری را در این زمینه انجام داد. همچنین در مطالعه زیو باران و همکاران نیز ازنظر میزان مرگومیر تفاوتی در دو دوره مشاهده نشده بود [
24]. در مطالعهای که توسط وو و همکارانش در سال 2012 انجام شد، سن، جنس و شاخص توده بدنی جزء فاکتورهای خطر در میزان مرگومیر بعد از جراحی بای پس عروق کرونر اعلام شد [
35].
طبق مطالعه حاضر، درصد افراد مبتلا به دیابت ملیتوس در دوره اول نسبت به دوره دوم کمتر گزارش شد که این تفاوت ازنظر آماری معنادار نیست. مطالعهای که توسط احمدی و همکاران در سال ۱۳۹۱ بر روی ۲۸۸ بیماری که تحت پیوند عروق کرونر قلب قرار گرفته بودند انجام شد، نشان داد سابقه دیابت با افزایش فشار ورید مرکزی و سابقه مصرف داروی ضددیابت با هیپوتانسیون بعد از عمل ارتباط معنادار آماری دارد [
36]. این تفاوت آماری بین این دو مطالعه میتواند به این دلیل باشد که مطالعه ما در 2 دوره زمانی متفاوت بر روی ۳۸۶ بیمار انجام گرفته است، درحالیکه مطالعه احمدی و همکاران در یک مقطع زمانی و بر روی ۲۸۸ نفر در آن مقطع صورت گرفته است. دیابت میتواند فرایندهای التهابی و آسیبدیدگی عروق را افزایش داده و سبب رسوب چربیها در دیواره عروق شود. این امور میتوانند خطر ایجاد پلاکهای آترواسکلروتیک و مسدودی عروق را افزایش دهند که درنتیجه به بیماری عروق کرونر منجر میشود [
37]. طبق این مطالعه، درصد بیشتری از افراد در دوره دوم مبتلا به هایپرلپیدمی (32/7 درصد) و همچنین درصد بیشتری از افراد در دوره دوم، مبتلا به فشار خون بالا (4/39 درصد) بودند که این تفاوت ازنظر آماری معنادار است (05/P<0). مطالعهای که توسط بهزاد و همکاران در سال ۱۳۹۷ بهمنظور بررسی ریسک فاکتورهای بیماری عروق کرونر قلب در بیماران تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر در شهرستان بابل بر روی ۴۶۰ نفر از بیمارانی که از ابتدای سال 1390 تا انتهای 1394 در بیمارستان آیت الله روحانی شهرستان بابل انجام گرفت، نشان داد شیوع فشار خون در کل نمونههای موردمطالعه 74/56 درصد برآورد شده است. همچنین شیوع هیپرلیپیدمی 32/61 درصد بوده است [
38]. در مقایسه آمار بهدستآمده بین مطالعه حاضر و مطالعه بهزاد و همکاران، تفاوت ناچیزی در میزان ابتلا به فشار خون و چربی خون وجود دارد که میتواند ناشی از تعداد نمونههای نزدیک به هم در هر دو مطالعه و مقایسه هر دو مطالعه در یک بازه زمانی 4 ساله باشد. ارتباط فشار خون و جراحی بای پس عروق کرونر به این معناست که فشار خون نقش مهمی در مدیریت پس از جراحی دارد و فشار خون طبیعی پس از جراحی بای پس، فرایند بهبودی بیمار را تسهیل کرده و میتواند به کاهش خطرات مرتبط با جراحی کمک کند [
16].
طبق مطالعه حاضر، درصد افراد مبتلا به نارسایی احتقانی قلب و انفارکتوس قلبی در دوره اول نسبت به دوره دوم کمتر گزارش شد که این تفاوتها ازنظر آماری معنادار نیست. مطالعهای که توسط حسنزاده و همکاران در سال ۱۳۹۲ بر روی تمامی بیمارانی که طی ۱۰ سال (۱۳۷۸ الی ۱۳۸۸) تحت عمل جراحی عروق کرونر قرار گرفتهاند، انجام شد، نشان داد درصد نارسایی احتقانی قلب بهعنوان یکی از عوارض بعد از جراحی عروق کرونر 1/5 درصد و درصد انفارکتوس حاد قلبی بعد از پیوند عروق کرونر 1/2 بوده است که این تفاوت ازنظر آماری معنادار نیست [
39].
طبق نتایج مطالعه حاضر، میزان مقادیر آزمایشگاهی تری گلیسیرید، کلسترول و لیپوپروتئین با چگالی پایین بیماران تحت جراحی عروق کرونر در دوره دوم بیشتر از دوره اول و میزان آزمایشگاهی لیپوپروتئین با چگالی بالا در دوره دوم کمتر گزارش شد که این تفاوتها ازنظر آماری معنادار نیستند. مطالعهای که توسط ظهرابی و همکاران در سال 1390 بر روی 140 بیمار تحت آنژیوگرافی قلب انجام شد، نشان داد بین میزان توتال کلسترول، لیپوپروتئین با چگالی پایین، و کاهش لیپوپروتئین با چگالی بالا و بروز آترواسکلروز رابطه قوی وجود دارد و افزایش نسبت تریگلیسیرید به لیپوپروتئین با چگالی بالا و میزان کلسترول میتواند بهعنوان یک شاخص تشخیص مهم درزمینه میزان پیشرفت آترواسکلروز عروق کرونری در آزمایشات بالینی باشد [
40].
نتیجهگیری
براساس نتایج مطالعه حاضر، تفاوتهای متغیرهای جمعیتشناختی تأثیرگذار در بروز بیماری در دو دوره، در برخی موارد، معنادار و در برخی موارد معنادار نبود. درصد بیشتری افراد شهرنشین نسبت به ساکنین روستا، با بیماریهای قلبیعروقی دستوپنجه نرم میکنند که شاید دلیل آن، کمتحرکی و الگوی ناکافی فعالیت بدنی باشد که میتوان با برنامهریزی مناسب از برخی استرسهای ناشی از زندگی در شهر کاست. همچنین علیرغم اینکه انتظار میرفت، افراد با گذشت زمان، از سواد بالاتری برخوردار باشند، اما بیشتر بیماران در بازه زمانی دوم، بیسواد بودند که نیاز به برنامهریزی مناسب کشوری برای شرکت افراد بیسواد در دورههای آموزشی تدوینشده است.
بیماران در دوره دوم فشار خون، چربی خون لیپوپروتئین با چگالی پایین، کلسترول و تریگلیسرید بالاتری داشتند که عدم توجه و پیگیری بیماران را نشان میداد و همچنان لزوم آموزش و پیگیری در این زمینه را مشخص میکرد. از دیگر موارد، افزایش مصرف سیگار در دوره دوم در بیماران نشان داده شد که باتوجهبه مصرف بالای سیگار و مواد مخدر، لزوم توجه بیشتر مسئولین بهداشتی به پیشگیری از این مورد و آموزشهای لازم در این زمینه محرز میشود.
به رغم مطالعات مشابهی که در این زمینه صورت گرفته، باتوجهبه تفاوت منطقهای در اپیدمیولوژی بیماریها و همچنین عادات و سبک زندگی مردم منطقی است که در هر جمعیت میزان شیوع ریسک فاکتورهای قلبی و مشخصات جمعیتشناختی بهصورت مجزا ارزیابی شود تا برایناساس اقدام جهت آموزش به مردم، تبیین روشهای پیشگیری از بیماری، غربالگری بیماری و مداخلات درمانی در بیماران باتوجهبه شرایط جمعیتی همان منطقه اولویتبندی شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
جمعآوری اطلاعات پس از تأیید کمیته اخلاق دانشگاه و دریافت کد اخلاق با شناسهIR.GUMS.REC.1399.652 انجام شد. باتوجهبه محرمانه بودن اطلاعات ثبتشده در پروندههای بیماران، دسترسی به پرونده پزشکی بیماران تنها به محققین محدود بود و انتشار نتایج بدون ذکر نام افراد بوده است.
حامی مالی
این مطالعه توسط معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علومپزشکی گیلان مورد حمایت قرار گرفته است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی و طراحی مطالعه: پرند پورقانع؛ کسب دادهها: پریناز شاهرودی، فاطمه رحیمی و لاله گودرزوند؛ تحلیل و تفسیر دادهها: پرند پورقانع و مریم قلندری؛ تهیه پیشنویس دستنوشته: پرند پورقانع، مریم قلندری، پریناز شاهرودی و فاطمه رحیمی؛ بازبینی نقادانه دستنوشته برای محتوای فکریی مهم: پرند پورقانع و مریم قلندری؛ تحلیل آماری: مریم قلندری.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعهارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
محققان از مسئولان بیمارستان فوق تخصصی قلب دکتر حشمت برای همکاری و ارائه اطلاعات مربوطه تشکر میکنند. همچنین، این طرح در مرکز تحقیقات قلب و عروق دانشگاه علومپزشکی گیلان، در معاونت پژوهشی دانشگاه علومپزشکی گیلان به ثبت رسیده است و پژوهشگران از این مرکز و معاونت پژوهشی قدردانی میکنند.