دوره 34، شماره 4 - ( 10-1404 )                   جلد 34 شماره 4 صفحات 395-382 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.GUMS.REC.1401.346


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Khalkhali M, Naddaf N, Eslamdoust-Siahestalkhi F, Novin M H. Investigating the Prevalence of Stimulant Abuse and Its Relationship With Personality Traits of the Students of the Faculty of Medicine, Guilan University of Medical Sciences. JGUMS 2025; 34 (4) :382-395
URL: http://journal.gums.ac.ir/article-1-2720-fa.html
خلخالی محمد رسول، نداف نازآفرین، اسلام دوست-سیاه اسطلخی فاطمه، نوین محمدحسن. بررسی شیوع سوء‌مصرف محرک‌ها و رابطه آن با ویژگی‌های شخصیتی دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه علوم‌پزشکی گیلان. مجله علوم پزشکی گیلان. 1404; 34 (4) :382-395

URL: http://journal.gums.ac.ir/article-1-2720-fa.html


1- گروه روانپزشکی، دانشکده پزشکی، مرکز تحقیقات علوم شناختی، رفتاری و اعتیاد کاوش، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم‌پزشکی گیلان، رشت، ایران.
متن کامل [PDF 6005 kb]   (56 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (702 مشاهده)
متن کامل:   (51 مشاهده)
مقدمه
دانشجویان بخش بزرگی از جمعیت کشور ما را تشکیل می‌‌دهند. با‌توجه‌به نسبت جمعیت این گروه به کل جامعه، هرگونه آسیب به آن پتانسیل آسیب‌پذیری کل جامعه را نسبت به آسیب‌های اجتماعی بالا می‌برد [1]. مصرف موادی چون الکل، سیگار و داروهای محرک یکی از جدی‌ترین معضلات بشری در سال‌های اخیر و یکی از بحرانی‌ترین مشکلات پیش‌روی کشورهای امروزی، به‌ویژه جمعیت دانشجویی است [2]. داروهای مختلفی در جمعیت دانشجویی برای کاهش افسردگی، بی‌خوابی و نیز افزایش تمرکز به‌منظور موفقیت در امتحانات مورد استفاده قرار می‌گیرد. داروهای محرک و در رأس آن‌ها متیل فنیدات از رایج‌ترین داروهای مصرفی هستند. داروهای محرک برای درمان اختلال بیش‌فعالی و کمبود توجه، افسردگی بعد از صدمات مغزی، درد، اختلالات شناختی و پرخوابی اولیه مورد استفاده قرار می‌‌گیرند [1]. 
مصرف داروهای محرک از قبیل متیل فنیدات و سایر آمفتامین‌ها در بین دانشجویان، از‌جمله دانشجویان پزشکی یک مشکل رایج و رو به رشد در جهان [3، 4] و ازجمله ایران [5-7] است. دانشجویان پزشکی در معرض خطر بیشتری برای استفاده غیرپزشکی از داروهای محرک هستند. این خطر افزایش یافته می‌‌تواند به دلیل آشنایی بیشتر دانشجویان پزشکی با داروها و شرایط تحصیلی آن‌ها، مانند نیاز به بیداری طولانی‌مدت، استرس، نیاز به افزایش تمرکز در هنگام مطالعه و در‌نهایت بهبود عملکرد تحصیلی باشد [4، 6، 8].
 در مطالعات انجام‌شده ایرانی دلایل عنوان‌شده توسط دانشجویان برای مصرف این مواد و داروها نیاز برای افزایش تمرکز، توانایی‌های یادگیری، پیشرفت تحصیلی، عزت نفس و بالا بردن روحیه بود [4، 9]. مصرف مواد می‌‌تواند سلامت شخصی، موفقیت‌های آکادمیک و حرفه‌ای دانشجویان پزشکی را تحت تأثیر قرار داده و از‌نظر قانونی پیامد‌های جدی برای آن‌ها داشته باشد. دانشجویان پزشکی تجارب نامطلوب خود ازمصرف مواد را پشیمانی و ندامت از کارهای ناپسند تحت تأثیر ماده‌، درگیری و نزاع با دوستان یا غریبه‌ها، غیبت از کلاس، عملکرد ضعیف در انجام تکالیف و یا آزمون‌های مهم و سوانح رانندگی بر شمرده‌اند [10] . بررسی فراوانی و خطرات مصرف ناشی از مصرف مواد محرک و عواملی که در افزایش مصرف این گروه از داروها و مواد در طول دوره آموزش پزشکی تأثیر‌گذارند، وظیفه‌ای مهم تلقی شده است [11، 12]. 
رابطه متقابل شخصیت فرد و ابتلا به اختلالات اعتیادی نیازمند درکی دقیق و مفهو‌می ‌است. پژو‌هش‌های متعددی به بررسی رابطه بین ویژگی‌های شخصیتی افراد و مصرف غیر‌قانونی داروها و مواد محرک در گروه‌های سنی مختلف پرداخته‌اند [13-20]. ساختار شخصیتی برخی از افراد برای پذیرش اعتیاد و گرایش به مصرف مواد و داروهای غیر‌قانونی مساعدتر از دیگران است. افراد دارای نگرش‌ها و باورهای مثبت در‌مورد مصرف لذت‌جویانه مواد و داروها نسبت به افراد دارای نگرش و باورهای منفی، با احتمال بیشتری به اختلالات اعتیادی مبتلا می‌‌شوند. نگرش‌های مثبت رایج عبارت‌اند از: کسب بزرگی و تشخُص، رفع دردهای جسمی ‌و خستگی، کسب آرامش روانی و توانایی مصرف مواد بدون احتمال بروز اعتیاد. ویژگی‌های شخصیتی در شکل‌گیری این باورها نقش عمده‌ای ایفا می‌‌کنند [21]. 
هنگام مواجهه یک دانشجوی پزشکی با مشکلات روانی، موانع متعددی بر تمایل وی برای جست‌وجوی درمان طبی تأثیر می‌‌گذارد. به دلیل افزایش شیوع مشکلات سلامت روان، از‌جمله سوء‌مصرف مواد در بین دانشجویان پزشکی در طول سال‌های آموزش پزشکی شناسایی این موانع اهمیت زیادی دارند. شرم و ترس از انگ خوردن و یا نگرانی از پیامد‌های منفی تحصیلی و شغلی در آینده، به دلیل ابتلا به مشکلات روانی و ویژگی‌های شخصیتی دانشجو از مهم‌ترین موانع فردی برای مقاومت دانشجویان در برابر درخواست کمک طبی است [10]. 5 بعد اساسی از شخصیت وجود دارد که غالباً از آن‌ها به‌عنوان ویژگی‌های پنج‌عاملی شخصیت یاد می‌‌شود. این 5 ویژگی شخصیتی اصلی عبارت‌اند از تجربه‌پذیری، وظیفه‌شناسی، برون‌گرایی، توافق‌پذیری و روان‌رنجوری. ویژگی‌های پنج‌عاملی شخصیت در مطالعات ارزیابی ویژگی‌های شخصیتی دانشجویان پزشکی در ایران و سایر کشور‌ها به کار رفته است [22، 23]. 
دوره تحصیل طولانی و رقابت، دروس سنگین و پرحجم، مشکل دوری از خانواده، کشیک‌های متعدد و سخت و نیاز به بیداری و حفظ تمرکز از مشکلات رایج تحصیل در دوره پزشکی است. از سوی دیگر میزان آگاهی از نقش محرک‌ها بر سلامتی، افزایش تمرکز و نگرش به مصرف آن‌ها در چند سال اخیر تغییر کرده است. مجموعه این مسائل به همراه ویژگی‌های شخصیتی به‌عنوان یک عامل زمینه‌ساز می‌‌تواند بر میزان سوء‌مصرف محرک‌ها توسط دانشجویان پزشکی تأثیر‌گذار باشد. هدف مطالعه حاضر تعیین فراوانی سوء‌مصرف داروها و مواد محرک در دانشجویان پزشکی مقطع عمو‌می‌ دانشگاه علوم‌پزشکی گیلان و بررسی رابطه آن با ویژگی‌های شخصیتی دانشجویان پزشکی بود. 

روش‌ها
این مطالعه یک مطالعه تحلیلی‌مقطعی بود و جامعه آماری آن را دانشجویان رشته پزشکی عمو‌می‌ در دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل دادند. جهت کنترل اثر ترم تحصیلی و سن از روش نمونه‌گیری به روش طبقه‌بندی دردسترس استفاده شد. هر مقطع تحصیلی یک طبقه در نظر گرفته شد و به نسبت فراوانی جامعه در هر یک از مقاطع رشته پزشکی (علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی و کارورزی) ‌نمونه‌گیری انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه، تحصیل در دانشگاه علوم‌پزشکی گیلان در رشته پزشکی و تمایل به شرکت در مطالعه بود. شرکت‌کنندگانی که نسخه پزشکی برای مصرف مواد محرک مورد‌بررسی در مطالعه حاضر را داشتند، از مطالعه خارج شدند. پرسش‌نامه‌های ناقص نیز کنار گذاشته شدند.
پرسش‌نامه‌ها به‌صورت حضوری در‌ دسترس شرکت‌کنندگان قرار گرفت برای افزایش اطمینان، جمع‌آوری اطلاعات دقیق‌تر و رضایت شرکت‌کنندگان، پرسش‌نامه‌ها بدون ذکر اسا‌می ‌تحویل و سپس جمع‌آوری شد و اطلاعات کسب‌شده به‌صورت محرمانه باقی ماند. برای تعیین حجم نمونه، با در نظر گرفتن نسبت 0/279 (سوء‌مصرف داروهای محرک)‌ در مطالعه پیشین [24]، سطح خطای 0/05 و 0/0558=d، با در نظر گرفتن تعداد کل دانشجویان (۷۰۰ نفر)‌ و در نظر گرفتن 25 درصد ریزش حداقل حجم نمونه 232 نفر به دست آمد. 

ابزار مطالعه
پرسش‌نامه‌هایی که جهت جمع‌آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفتند به قرار ذیل است:

چک‌لیست اطلاعات جمعیت‌شناختی
 این چک‌لیست شامل سن، جنس، وضعیت تأهل، مقطع تحصیلی، معدل تحصیلی، محل سکونت، شغل والدین و وضعیت اقتصادی خانواده بود. 

پرسش‌نامه صفات پنج گانه شخصیتی نئو
 فرم کوتاه آزمون نئو، یک ابزار خودگزارشی 60 موردی است که توسط کاستا و مک کری [25، 26] ساخته شده و برای اندازه‌گیری 5 حوزه شخصیت استفاده می‌‌شود که شامل تجربه‌پذیری (اشتیاق به تجربیات جدید)‌ (O)، وظیفه‌شناسی (C)، برون‌گرایی (E)، توافق‌پذیری (A) ‌و روان‌رنجوری (N) است. شرکت‌کنندگان به عبارت‌ها با استفاده از مقیاس لیکرت صفر تا 4 (کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم)‌پاسخ می‌‌دهند. امتیازات هر دامنه با جمع 12 پاسخ محاسبه می‌‌شود. در‌مجموع 28 عبارت این پرسش‌نامه به‌صورت معکوس نمره‌گذاری می‌‌شود و نمره کل هر 5 حوزه شخصیت بین صفر تا 48 است. این پرسش‌نامه به زبان اصلی و فارسی از اعتبار و پایایی مطلوبی برخوردار است. ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی آزمون در نمونه ایرانی برای زیر‌مجموعه‌های آزمون بین 0/53 تا 0/87 و در نمونه خارجی بین 0/76 تا 0/93 گزارش شد [27]. 

پرسش‌نامه غربالگری مصرف مواد
شرکت‌کنندگان درصورتی‌که سابقه سوء‌مصرف مواد محرک، شامل متیل ‌فنیدات، لیزدگزامفتامین (ویاس)‌و متامفتامین را طی 1 سال گذشته داشتند به این پرسش‌نامه پاسخ دادند. فرم اولیه این پرسش‌نامه 28 سؤالی است و دو فرم کوتاه 10 و 20 سؤالی دارد که در این مطالعه از فرم 10 سؤالی آن استفاده شد. در پرسش‌نامه غربالگری مصرف مواد، به هر سؤالی که پاسخ بله داده می‌‌شود، 1 امتیاز تعلق می‌‌گیرد (به استثنای سؤال 3 که پاسخ خیر یک امتیاز دارد). در این پرسش‌نامه نمره کل 1 تا 2 نشان‌دهنده در معرض خطر بودن و نیاز به مداخله کوتاه، نمره 3 تا 5 سوء‌مصرف مواد در حد متوسط و نیاز به درمان مختصر و نمره کل ≥‌6 نشان‌دهنده سوء‌مصرف مواد در حد شدید و نیاز به ارجاع برای درمان است. به‌طور‌کلی، تمام نسخه‌های این پرسش‌نامه از پایایی و روایی قابل‌قبولی برای استفاده به‌عنوان ابزار بالینی یا تحقیقاتی، هستند [28]. فرم فارسی این پرسش‌نامه از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و ضریب آلفای کرونباخ این پرسش‌نامه 0/93 به دست آمد [29]. 
همچنین در این مطالعه، متغیر علت سوء‌مصرف برای ارزیابی علت استفاده از داروهای محرک در دانشجویان، براساس مطالعه ای وردی و همکاران بررسی شد. مواردی که برای علت مصرف در نظر گرفته شدند، شامل افزایش تمرکز، کاهش وزن، افزایش انرژی و اجتماعی شدن (افزایش فعالیت در اجتماع و هنگام شرکت در مهمانی‌ها و غیره) ‌بود [30]. 

تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها
برای توصیف داده‌های کیفی از فراوانی و درصد و برای داده‌های کمی ‌از میانگین و انحراف‌معیار استفاده شد. جهت بررسی نرمال بودن از آزمون شاپیرو ویلک استفاده شد. جهت تحلیل داده‌ها از آزمون کای‌دو، آزمون دقیق فیشر، آزمون تی مستقل و آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد و جهت بررسی اثر هم‌زمان متغیرهای مستقل و تعدیل اثرات متغیرهای مخدوشگر از رگرسیون لجستیک استفاده شد. نرم‌افزار مورد استفاده SPSS نسخه 26 بود و سطح معناداری در تمام آزمون‌ها 0/05 در نظر گرفته شد.

یافته‌ها
نمونه مورد‌مطالعه 232 نفر از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم‌پزشکی گیلان در سال تحصیلی 1401-1402 بودند. از این تعداد 39 نفر (16/8 درصد)، با میانگین سنی 2/49±‌23/56 سال، سوء‌مصرف داروهای محرک را گزارش کردند. میانگین سنی شرکت‌کنندگانی که داروهای محرک مصرف نمی‌کردند نیز 2/88±‌22/92 سال بود. همچنین میانگین سن شروع سوء‌مصرف داروهای محرک، 3/27±‌20/72 (کمترین ـ بیشترین: 14-27) ‌بود. از‌نظر شدت سوء‌مصرف داروهای محرک، 30/8 درصد (12 نفر)‌ در حد شدید، 56/4 درصد (22 نفر) ‌در حد متوسط و 12/8 درصد (5 نفر) ‌در معرض خطر بودند. فروانی سوءمصرف داروهای محرک بر‌اساس ویژگی‌های جمعیت‌شناختی شرکت‌کنندگان مورد مطالعه در جدول شماره 1 ارائه شد. براساس نتایج، فراوانی سوء‌مصرف داروهای محرک براساس جنس، وضعیت تأهل، مقطع تحصیلی و محل سکونت تفاوت معناداری داشت (0/05>P). درصد فراوانی سوء‌مصرف داروهای محرک به‌صورت معناداری در مردان، دانشجویان متأهل، افراد در حال تحصیل در مقطع کارورزی و افرادی که به‌تنهایی زندگی می‌‌کردند بیشتر بود. 



میانگین نمرات نمونه مورد‌مطالعه در 5 حوزه شخصیت (براساس پرسش‌نامه پنچ‌عاملی نئو) ‌و ارتباط آن‌ها با سوء‌مصرف داروهای محرک در جدول شماره 2 ارائه شد. شرکت‌کنندگان در ویژگی شخصیت وظیفه‌شناسی بالاترین میانگین و در ویژگی شخصیت روان‌رنجوری کمترین میانگین را کسب کردند. براساس نتایج بین ویژگی‌های شخصیتی تجربه‌پذیری (0/008=p) ‌و وظیفه‌شناسی (0/003=p) ‌با سابقه سوء‌مصرف داروهای محرک ارتباط معناداری مشاهده شد. میانگین نمره اشتیاق به تجربیات جدید در افرادی که سوء‌مصرف داروهای محرک داشتند بالاتر بود. همچنین میانگین نمره وظیفه‌شناسی در این افراد پایین‌تر بود. 



بر‌اساس آزمون همبسنگی اسپیرمن، بین ویژگی‌های شخصیتی شرکت‌کنندگان با شدت سوء‌مصرف داروهای محرک ارتباطی مشاهده نشد (جدول شماره 3).



جدول شماره 4 نتایج اثر هم‌زمان متغیرهای مورد‌نظر در سوء‌مصرف داروهای محرک را نشان می‌‌دهد. جهت برازش مدل رگرسیون ابتدا متغیرهای مستقلی که با متغیر پاسخ (مصرف داروهای محرک) ‌ارتباط معنادار داشتند انتخاب و وارد مدل رگرسیون لجستیک شدند. سپس از روش پسرو والد جهت انتخاب مدل نهایی استفاده شد. براساس نتایج جنسیت، تأهل، محل سکونت، تجربه‌پذیری و وظیفه‌شناسی متغیرهای معنادار شناخته شدند. شانس مصرف داروهای محرک در زنان 0/28 برابر مردان بود. در افراد متأهل 10/10 برابر افراد مجرد بود. در افراد تنها 3/67 برابر افرادی بود که همراه خانواده زندگی می‌‌کردند. با افزایش نمره تجربه‌پذیری بخت مصرف 1/10 افزایش می‌‌یابد. با افزایش نمره وظیفه‌شناسی بخت مصرف 0/91 کاهش می‌‌یابد. 



جدول شماره 5 فراوانی سوء‌مصرف داروهای محرک در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم‌پزشکی گیلان بر‌اساس علت مصرف را نشان می‌‌دهد. براساس نتایج بیشترین فراوانی مربوط به افزایش تمرکز با 19 نفر (48/7 درصد) ‌بود.



بحث 
مطالعه حاضر اطلاعات مهمی ‌در‌باره مصرف محرک‌ها در جامعه دانشجویان پزشکی پیش از فارغ‌التحصیلی فراهم آورد. این اطلاعات را می‌‌توان در چند محور کلی خلاصه کرد. یک‌ششم دانشجویان مورد‌بررسی ما از محرک‌ها استفاده می‌‌کنند. انگیزه مصرف حدود 60 درصد آن‌ها بهبود شناختی و افزایش انرژی است. سن شروع محرک‌ها تقریباً با اولین دوره امتحانات سنگین و رقابتی همراه بوده است. پسرها و متأهل‌ها بیشتر مصرف می‌‌کنند. ۷۴ درصد مصرف‌کنندگان وضع تحصیلی متوسطی داشتند و ویژگی شخصیتی تجربه‌پذیری (داشتن اشتیاق به تجارب جدید)‌در این گروه از دانشجویان بیشتر بود، در‌حالی‌که در وظیفه‌شناسی نمره کمتری کسب کردند. 
ما به فراوانی قابل‌توجهی از سوء‌مصرف داروهای محرک در دانشجویان پزشکی سطوح تحصیلی مختلف برخوردیم. با‌توجه‌به رعایت رازداری در کسب اطلاعات، می‌‌توان گفت رقم 16/8 درصد فراوانی سوء‌مصرف محرک‌ها کف واقعی مصرف در جامعه دانشجویی مورد بررسی است. فراوانی به‌دست‌آمده از سایر مطالعات ایرانی و خارجی این‌گونه بود: فلاح و همکاران [6] 11 درصد، حبیب‌زاده و همکاران [5] 8/7 درصد و رضایی کلات و همکاران [31] 52/2 درصد در ایران، پاپازیسیس و همکاران [32] 10/7 درصد در یونان، الرکاف و همکاران 5/8 درصد در عربستان، اکوستا و همکاران [33] 47/4 درصد در پرتریکو، میراندا و همکاران [34] 5/2 درصد در پرتقال، دبروین و همکاران [35] 7/5 درصد در بلژیک، رتیف و همکاران [36] ۱۷ درصد در آفریقای جنوبی و فوند و همکاران 29/7 درصد در فرانسه [37] . همان‌طور که مشاهده می‌‌شود آمار به‌دست‌آمده در جامعه دانشجویی ما از 2 گزارش داخلی که قدیمی‌تر هستند بیشتر است که شاید متأثر از گرایش بیشتر دانشجویان برای استفاده از محرک‌ها در فاصله بین این پژوهش‌ها باشد. 
مطالعه رضایی کلات و همکاران [31] با فراوانی 52/2 درصد در مقایسه با فراوانی‌های گزارش‌شده از سایر کشورها با فاصله بسیار زیادی در رأس قرار دارد. یکی از دلایل تفاوت زیاد بین فراوانی مطالعه ما و این مطالعه می‌‌تواند تفاوت در بازه زمانی مصرف (1 سال گذشته)‌ در مطالعه ما و (مصرف در طول عمر)‌ در مطالعه مورد‌نظر و نیز تفاوت در جمعیت هدف و اضافه شدن دستیاران پزشکی به مطالعه رضایی و همکاران [31] باشد. علی‌رغم این موضوع، تفاوت بسیار زیاد فراوانی مصرف در 2 دانشکده پزشکی در یک کشور، نیازمند بررسی بیشتری است. این یافته همخوان با سایر مطالعات جهانی است. بنابر گزارش حبیب‌زاده و همکاران [5] دانشجویان پزشکی سطح دانش مناسبی از محرک‌ها در سال ۲۰۰۷ نداشتند، ولی بنابر گزارش رضایی و همکاران [31] دانشجویان پزشکی دانش و آگاهی مناسبی در‌مورد اثرات محرک‌ها داشتند. فراوانی 8/7 درصد مصرف در دانشکده تبریز طی این چند سال علی‌رغم افزایش آگاهی، به رقم 16/8 در رشت و 52/2 درصد در مشهد رسیده است. 
مطالعه پورتریکو [33] با 47/4 درصد در جایگاه دوم و مطالعه فرانسه [37] با ۲۷ درصد در سومین جایگاه، ولی با فاصله 10 درصدی از مطالعه ما و آفریقای جنوبی که چهارمین فراوانی را گزارش کرده‌ است قرار دارد. بی‌شک تعاریف عملیاتی به‌کار‌رفته از مصرف در این مطالعات و بازه زمانی گزارش‌شده می‌‌تواند در گزارش فراوانی تأثیر‌گذار باشد. در مطالعه فوند و همکاران [37] و نیز میراندا و همکاران [34] و رضایی و همکاران [31] دانشجویان پیش و پس از فارغ‌التحصیلی مورد بررسی قرار گرفته و طیف وسیعی از محرک‌های قانونی و تجویزی و غیر‌قانونی و کافئین بررسی شد که می‌‌تواند دلیل تفاوت بارز در میزان بالای مصرف باشد. آنچه حائز اهمیت است بالا بودن این فراوانی در دانشجویان پزشکی است که دانش بیشتری به موضوع مصرف دارند. 
برخلاف مطالعه حاضر و مطالعه حبیب‌زاده و همکاران [5]در تبریز و همچنین مطالعه فلاح و همکاران [6] در بابل که فراوانی مصرف محرک‌ها در مردان بالاتر بود، در مطالعه فوند و همکاران [37] در فرانسه ارجحیت جنسی بین مصرف‌کنندگان و گروهی که مصرف نمی‌کنند وجود نداشت. به نظر می‌‌رسد عوامل فرهنگی و اجتماعی در این تفاوت مؤثر باشد که نیازمند بررسی‌های بیشتر است. 
استفاده از محرک‌ها به اشکال مختلف در میان اکثریت جمعیت جهان رایج است. محبوبیت استفاده نادرست احتمالاً از این ایده ناشی می‌‌شود که استفاده از این محرک‌ها باعث بهبود تمرکز، توجه و در‌نتیجه عملکرد تحصیلی می‌‌شود. اکثر دانشجویان پزشکی مصرف‌کننده محرک‌ها در پی کسب تمرکز و هوشیاری بالاتر، انرژی بیشتر و توانایی بیشتری برای بیدار ماندن پیش از امتحانات رقابتی بودند [31، 37، 38]. میانگین سن شروع محرک‌ها در مطالعه ما تقریباً متمرکز بر شروع امتحان علوم پایه و تشدید امتحانات رقابتی است. هرچند انحراف‌معیار آن طیفی از آغاز آمادگی برای کنکور تا شروع دوره کارورزی را در‌بر می‌گیرد. ما در مطالعه خود بر این موضوع متمرکز نشدیم، ولی دور از ذهن نیست که شرایط مشابهی در نگرش به سوء‌مصرف محرک‌ها در جامعه دانشجویان ما نیز وجود داشته باشد. 
در مطالعه رضایی و همکاران [31] 30 درصد دانشجویان مصرف‌کننده گزارش کردند که وسوسه استفاده مجدد از محرک‌ها را داشتند، 90 درصد از عوارض محرک‌ها قبل از استفاده آگاه بودند و 54 درصد گزارش کردند که محرک‌ها را به دیگران توصیه کرده بودند. واقعیت این است که محرک‌ها واقعاً مؤثرند و استفاده از آن‌ها مزیت ناعادلانه‌ای به شکل افزایش یا بهبود توجه در دانشجویان ایجاد می‌‌کند [39]. هرچند مصرف این داروها با بهبود تمرکز و توجه همراه است، ولی در مطالعه ما ارتباط معنی‌دار آماری بین سطوح معدل دانشجویان و مصرف محرک‌ها مشاهده نشد. در سایر مطالعات نیز الزاماً آن‌هایی که از آمفتامین استفاده می‌‌کنند معدل بالاتری نسبت به غیر‌مصرف‌کنندگان ندارند [38]. استفاده مزمن از محرک‌ها می‌‌تواند سبب بروز خستگی و در‌نهایت عدم تمرکز شود و برخلاف انتظار پیشرفت مورد‌انتظار پدید نیاید [40]. 
ازسوی‌دیگر در این مطالعه ما اطلاعی از شرایط دانشجو پیش و پس از مصرف نداریم. نگرانی از پیامد امتحان و حجم بسیار بالای تکالیف درسی در رشته پزشکی مسئله‌ای است که روز‌به‌روز به دشواری‌های زندگی دانشجویی می‌‌افزاید. افزایش هزینه‌های زندگی می‌‌تواند بر زندگی اقتصادی و رفاهی دانشجویان تأثیر گذاشته و برخی از آن‌ها مجبور شوند برای گذران زندگی به کار و فعالیت اقتصادی بپردازند. نگرش مثبت به اثرات خستگی‌زدای محرک‌ها به همراه مسئولیت تحصیلی و معیشتی می‌‌تواند مشکلات بیشتری در‌زمینه سوء‌مصرف محرک‌ها پدید آورد. نتایج مطالعه ما که نشان می‌دهد بیشترین فراوانی سوء‌مصرف در دوره کارورزی است و میانگین سنی مصرف‌کنندگان در آن در حدود 23 سال است تا حدی گواه این ادعاست. 
در مطالعه فوند و همکاران [37] زمان اولین مصرف در اکثر داروها در مقاطع دوم و سوم است که در مقایسه با مطالعه ما که درمقطع اول روی می‌‌دهد متفاوت است. به نظر می‌‌رسد دانشجویان، به‌ویژه بعد از گذراندن واحد‌ها و بخش روان‌پزشکی درک مناسبی از عوارض این داروها کسب می‌‌کنند [31]، ولی تأثیر این آگاهی به حدی نیست که سبب کاهش مصرف این داروها در دوره‌های بالاتر تحصیلی شود. تصور می‌‌شود با‌توجه‌به غیر‌قانونی بودن مصرف غیر‌نسخه‌ای محرک‌ها اجرای مطالعه کنترل‌شده و پایش شناختی و تحصیلی به‌راحتی ممکن نباشد. نکته قابل‌توجه دیگر این است که به دلیل حساسیت خاصی که بر روی تجویز و توزیع این داروها وجود دارد دسترسی به این داروها از مسیر‌های معمول و خرید بدون نسخه از داروخانه‌ها آسان نیست. متأسفانه به نظر می‌‌رسد کنترل کافی بر روی چرخه دسترسی به این داروها وجود ندارد و به دلیل بازار مطلوب، برخی داروخانه‌ها آن را به قیمت بالاتری به متقاضیان می‌‌فروشند [31].
در حدود نیمی ‌از دانشجویان متأهل مصرف محرک داشتند. افزایش نیازهای معیشتی و اقتصادی و متعاقب آن نیاز به کار هم‌زمان با تحصیل می‌‌تواند زمینه‌ساز استفاده از محرک‌ها در این گروه باشد. همچنین شاهد آن هستیم که دانشجویانی که تنها زندگی می‌‌کردند در مقایسه با دانشجویانی که با دیگران زندگی می‌‌کردند در خطر بالاتری از مصرف قرار داشتند. به نظر می‌‌رسد زندگی با دیگران نوعی حمایت در مقابل مصرف ایجاد می‌‌کند که ویژگی‌های آن نیازمند بررسی‌های بیشتر است. همان‌طور که مشاهده شد ویژگی شخصیتی تجربه‌پذیری و وظیفه‌شناسی در دانشجویان پزشکی هر‌کدام ارتباط معنی‌داری با مصرف دارو‌های محرک داشتند. این یافته همسو با مطالعات قبلی است [13-19]. 
نتایج مطالعه کانگ در انگلستان هم نشان داد روان‌رنجوری، تجربه‌پذیری و برون‌گرایی به‌طور مثبت با مصرف غیر‌قانونی مواد مرتبط بود، در‌حالی‌که توافق‌پذیری و وظیفه‌شناسی با مصرف غیر‌قانونی مواد مخدر در طول سال گذشته ارتباط منفی داشت [20]. برای توضیح این یافته می‌‌توان گفت یکی از صفات ویژه‌ای که فرد را به رفتارهای پر‌خطر، ازجمله گرایش به مصرف مواد مستعد می‌‌کند صفت اشتیاق به داشتن و کسب تجارب جدید است. در بین ویژگی‌های این صفت شخصیتی جست‌وجوی چیزهای جدید و تجارب مهیج و متنوع و گاهی پر‌خطر و درد‌سر‌ساز و مهار‌گسیخته، از قبیل ریسک‌های اقتصادی فراوان و عدم توجه به سلامت فیزیکی خود و دیگران، مانند رانندگی پر‌خطر دیده می‌‌شود. این افراد معمولاً از تجارب یکنواخت و کسل‌کننده خسته شده و به دنبال خلق موقعیت‌های جدید هستند. افرادی که نمرات بالایی در مقیاس اشتیاق به تجربیات جدید دارند، معمولاً از مواد برای ارضای حس هیجان‌خواهی خود بهره می‌‌برند. احساس سرخوشی و رضایت و تغییرات خلقی مثبت که به دنبال مصرف ماده پدید می‌‌آید این اشتیاق را به‌خوبی سیراب کرده و فرد را از احساس مهار و یکنواختی کسالت‌بار رها می‌‌کنند. در سیر وابستگی به مواد، شروع استفاده از یک ماده و انتقال هیجان‌انگیز از ماده‌ای به ماده دیگر به فراوانی دیده می‌‌شود. رفتارهای تکانشی با شخصیت ضد‌اجتماعی و مصرف مواد ارتباط دارند [41]. همچنین افراد دارای مسئولیت‌پذیری پایین گرایش بیشتری نسبت به مصرف مواد دارند. افراد مسئولیت‌پذیر رضایت شغلی و احساس مثبت بیشتری در روابط اجتماعی دارند و برای رسیدن به هدف خود به‌شدت تلاش کرده و به قانون احترام می‌‌گذارند و به‌ندرت گرفتار مصرف مواد می‌‌شوند و قادر به برقراری روابط صمیمانه و پایدار هستند. افرادی که نسبت به عملکرد شخصی خود و خانواده و اهداف و اجتماع خود مسئولیت‌پذیرند بعید است دچار اعتیاد و رفتارهای پر‌خطر اجتماعی شوند. کسب نمرات بالاتر در این مقیاس احتمال گرایش به سمت رفتارهای اعتیادی را کاهش می‌‌دهد. 
 می‌توان مشاهده کرد با افزایش نمره صفت برون‌گرایی، شدت سوء‌مصرف داروهای محرک افزایش و با افزایش نمره صفت وظیفه‌شناسی کاهش می‌‌یابد. شدت مصرف به نوعی متأثر از تداوم مصرف است. به نظر می‌‌رسد صفت اشتیاق به تجارب جدید فرد را مستعد مصرف می‌‌کند، ولی الزاماً به معنی تداوم مصرف نیست. در‌مورد وظیفه‌شناسی می‌‌توان گفت هم در شروع و هم در تداوم مصرف دخالت دارد. نکته نگران‌کننده این است که 87/2 درصد مصرف‌کنندگان در رده مصرف متوسط و شدید هستند که نشان‌دهنده گرایش به تداوم مصرف در گروه مصرف‌کنندگان است و نیاز به بررسی بیشتر دارد.
در جست‌وجوی رفتار گرایش به مواد نمی‌توان یک قاعده کلی را به تمام گروه‌های اجتماعی تعمیم داد. گروه بررسی ما دانشجویانی هستند که اکثراً در یک شرایط رقابتی شدید و با توانمندی بالا پذیرفته شده‌اند و بسیاری حس رقابت و مسئولیت‌پذیری خود را حفظ کرده‌اند. شاید در جایی که رقبا همه توانمند باشند ارضای حس برتری‌جویی و کمال‌گرایی انگیزه‌ای برای استفاده از ابزارهای مختلف برای بهبود عملکرد تحصیلی باشد. داشتن یک صفت شخصیتی خاص نمی‌تواند به معنای گرایش به اعتیاد باشد. معمولاً گروهی از صفات در تعامل با یکدیگر زمینه‌ساز بروز رفتار اعتیادی می‌‌شوند.
علی‌رغم دشواری‌های موجود مطالعات بیشتری در‌مورد تأثیر دراز‌مدت محرک‌ها و دلیل مصرف این داروها و تأثیر آن‌ها بر عملکرد دانشجویان لازم است. با‌توجه‌به اینکه دانش و آگاهی لازم و نیز محدود کردن و اختصاصی کردن فروش داروها در کاهش گرایش به داروها مؤثر نبوده است و امتحانات دشوار و رقابت‌های سنگین وجود دارند و نیاز دانشجویان به صرفه‌جویی وقت و بهبود خستگی و حفظ تمرکز و مسائل معیشتی بیشتر خواهد شد، مدیریت مصرف غیر‌نسخه‌ای این داروها کار دشواری خواهد بود. این موضوع در رشته پزشکی که طول تحصیل زیاد و امتحانات جامع دوره‌ای علوم پایه پیش کارورزی و دستیاری و غیره برگزار می‌‌شود اهمیت ویژه‌ای دارد. در این شرایط انتظار می‌‌رود استرس و تنش عصبی به مقادیر زیادی تجربه شود. متأسفانه برنامه جامعی که سبب کاهش استرس‌های روزمره دانشجویان پزشکی و عوامل زمینه‌ساز آن‌ها شود وجود ندارد. 

نتیجه‌گیری
نتایج به‌دست‌آمده از مطالعه حاضر و سایر مطالعات انجام‌شده در کشور نشان می‌‌دهد گرایش رو به افزایش از مصرف این داروها در گروه هدف وجود دارد. فروانی سوء‌مصرف داروهای محرک در مردان، افراد مجرد، در دوره کارورزی و افرادی که تنها زندگی می‌‌کردند بیشتر بود. همچنین سوء‌مصرف داروهای محرک با ویژگی‌های شخصیتی تجربه‌پذیری بیشتر و وظیفه‌شناسی کمتر ارتباط معناداری داشت. به نظر می‌‌رسد مسائل اخلاقی و پیامدهای سلامتی ناشی از سوء‌مصرف قابل‌طرح و بررسی باشد و باید نگاه ویژه‌ای به ارتباط مسائل ناشی از کار سنگین آموزشی و انگیزه مصرف محرک‌ها در این گروه از دانشجویان داشت. توجه به این عوامل جمعیت‌شناختی به همراه بررسی وضعیت ویژگی‌های شخصیتی دانشجویان به‌عنوان عوامل مستعد‌کننده به پذیرش مصرف و تداوم آن، در طرح‌ریزی و ارائه راهکارهای پیشگیرانه مصرف محرک‌ها می‌‌تواند مفید باشد.
این پژوهش محدودیت‌هایی داشت. اول اینکه نوشابه‌های انرژی‌زا و قرص‌های کافئین بررسی نشدند. دوم اینکه نمونه پژو‌هشی ما شامل دستیاران پزشکی نبود. سوم اینکه برای بررسی اختلالات روان‌پزشکی صرفاً به گزارش خود فرد اکتفا شد. چهارم اینکه خودگزارشگری در‌مورد مصرف داروهای غیر‌قانونی می‌‌تواند در نتایج تأثیرگذار باشد. 

ملاحظات اخلاقی

پیروی از اصول اخلاق پژوهش

این مطالعه توسط کمیته اخلاق کمیته اخلاق پزشکی دانشگاه علوم‌پزشکی گیلان تصویب شد (کد اخلاق: IR.GUMS.REC.1401.346). رضایت‌نامه آگاهانه از شرکت‌کنندگان برای شرکت در پژوهش کسب شد.

حامی مالی
این تحقیق هیچ‌گونه کمک مالی از سازمان‌های تأمین مالی در بخش‌های عمومی، تجاری یا غیرانتفاعی دریافت نکرد. این مقاله برگرفته از پایان‌نامه خانم نازآفرین نداف در رشته پزشکی، مقطع دکتری عمومی در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گیلان است.

مشارکت نویسندگان
مفهوم‌سازی: همه نویسندگان؛ تحقیق و بررسی: محمدرسول خلخالی، محمد‌حسن نوین و نازآفرین نداف؛ نگارش پیش‌نویس: محمدرسول خلخالی، محمد‌حسن نوین و فاطمه اسلام دوست ـ سیاه اسطلخی؛ ویراستاری و نهایی‌سازی نوشته: همه نویسندگان؛ نظارت: محمدرسول خلخالی و محمد‌حسن نوین.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
 

 
References
  1. Katebi ŸR, Katebi Y, Shabani R, Alizadeh A, Rafiee M, Soleimani M. [Ritalin abuse and its complications. Journal of Isfahan Medical School (Persian)]. 2017; 35(420):170-6. [Link]
  2. Shafiie N, Shamsi A, Ghaderi M. [Correlation between drug use, alcohol, smoking and psychiatric drugs with the academic progress in university students in Bam city (Persian)]. Journal of Health Promotion Management. 2013; 2(1):49-58. [Link]
  3. Benson K, Flory K, Humphreys KL, Lee SS. Misuse of stimulant medication among college students: A comprehensive review and meta-analysis. Clinical Child and Family Psychology Review. 2015; 18(1):50-76. [DOI:10.1007/s10567-014-0177-z] [PMID]
  4. Finger G, Silva ER, Falavigna A. Use of methylphenidate among medical students: A systematic review. Revista da Associacao Medica Brasileira. 2013; 59(3):285-9. [DOI:10.1016/j.ramb.2012.10.007] [PMID]
  5. Habibzadeh A, Alizadeh M, Malek A, Maghbooli L, Shoja MM, Ghabili K. Illicit methylphenidate use among Iranian medical students: Prevalence and knowledge. Drug Design, Development and Therapy. 2011;5:71-6. [DOI:10.2147/DDDT.S13818] [PMID] 
  6. Fallah G, Moudi S, Hamidia A, Bijani A. Stimulant use in medical students and residents requires more careful attention. Caspian Journal of Internal Medicine. 2018; 9(1):87. [DOI:10.22088/cjim.9.1.87] [PMID]
  7. Bimorgh MS, Akbarzadeh F, Afin AA, Talaei A, Jafarian T, Teimouri MM, et al. Prevalence of nonmedical use of Ritalin among medical students of Mashhad University of Medical Sciences. Journal of Fundamentals of Mental Health. 2023; 25(1):27. [Link]
  8. Katsuura Y, McGrogan K. The abuse of stimulant drugs within the medical education setting. RCSIsmj. 2013; 6(1):74-8. [Link]
  9. Rahimi-Movaghar A, Khastoo G, Moinolghorabaei M, Yunesian M, Sadeghi AR. Use of stimulant substances among university students in Tehran: A qualitative study. Iranian Journal of Psychiatry and Behavioral Sciences. 2011; 5(2):32. [PMID]
  10. Salisbury T, Chamanadjian C, Nguyen H. Substance misuse among medical students, resident physicians, and fellow physicians: A review with focus on the United States’ population. Cureus. 2024; 16(10):e72636. [DOI:10.7759/cureus.72636]
  11. Dumitrascu CI, Mannes PZ, Gamble LJ, Selzer JA. Substance use among physicians and medical students. Medical Student Research Journal. 2014; 3(Winter):26-35. [Link]
  12. Oreskovich MR, Shanafelt T, Dyrbye LN, Tan L, Sotile W, Satele D, et al. The prevalence of substance use disorders in American physicians. Am J Addict. 2015; 24(1):30-8. [DOI:10.1111/ajad.12173] [PMID]
  13. Terracciano A, Löckenhoff CE, Crum RM, Bienvenu OJ, Costa PT, Jr. Five-Factor Model personality profiles of drug users. BMC Psychiatry. 2008; 8:22. [DOI:10.1186/1471-244X-8-22] [PMID] 
  14. Turiano NA, Whiteman SD, Hampson SE, Roberts BW, Mroczek DK. Personality and substance use in midlife: Conscientiousness as a moderator and the effects of trait change. Journal of Research in Personality. 2012; 46(3):295-305. [DOI:10.1016/j.jrp.2012.02.009] [PMID] 
  15. Lackner N, Unterrainer HF, Neubauer AC. Differences in big five personality traits between alcohol and polydrug abusers: Implications for treatment in the therapeutic community. International Journal of Mental Health and Addiction. 2013; 11:682-92. [DOI:10.1007/s11469-013-9445-2]
  16. Dash GF, Martin NG, Slutske WS. Big Five personality traits and illicit drug use: Specificity in trait-drug associations. Psychology of Addictive Behaviors. 2023; 37(2):318-30. [DOI:10.1037/adb0000793] [PMID] 
  17. Dash GF, Slutske WS, Martin NG, Statham DJ, Agrawal A, Lynskey MT. Big Five personality traits and alcohol, nicotine, cannabis, and gambling disorder comorbidity. Psychology of Addictive Behaviors. 2019; 33(4):420-9. [DOI:10.1037/adb0000468] [PMID] 
  18. Kotov R, Gamez W, Schmidt F, Watson D. Linking “big” personality traits to anxiety, depressive, and substance use disorders: A meta-analysis. Psychological Bulletin. 2010; 136(5):768-821. [DOI:10.1037/a0020327] [PMID]
  19. Kinyanjui DW, Sum AM. Personality traits and substance use among college students in Eldoret, Kenya. Plos One. 2023; 18(5):e0286160. [DOI:10.1371/journal.pone.0286160] [PMID] 
  20. Kang W. Big Five personality traits predict illegal drug use in young people. Acta Psychologica. 2022; 231:103794. [DOI:10.1016/j.actpsy.2022.103794] [PMID]
  21. Polimeni AM, Moore SM, Gruenert S. MMPI-2 profiles of clients with substance dependencies accessing a therapeutic community treatment facility. E-Journal of Applied Psychology. 2010; 6(1):8. [DOI:10.7790/ejap.v6i1.165]
  22. Guilera T, Batalla I, Forné C, Soler-González J. Empathy and big five personality model in medical students and its relationship to gender and specialty preference: A cross-sectional study. BMC Medical Education. 2019; 19(1):57. [DOI:10.1186/s12909-019-1485-2] [PMID] 
  23. Sohrabi Z, Bigdeli S, Nadjafi S. The relationship between personality traits and learning styles in medical education students at Iran University of Medical Sciences: A cross-sectional study. Journal of Education and Health Promotion. 2023; 12:7. [DOI:10.4103/jehp.jehp_1696_21] [PMID] 
  24. Benotsch EG, Jeffers AJ, Snipes DJ, Martin AM, Koester S. The five factor model of personality and the non-medical use of prescription drugs: Associations in a young adult sample. Personality and Individual Differences. 2013; 55(7):852-5. [DOI:10.1016/j.paid.2013.06.004]
  25. Costa PT, McCrae RR. Neo personality inventory. In: Kazdin AE, editor. Encyclopedia of psychology. Oxford: Oxford University Press; 2000. [Link]
  26. Costa P. Neo PI-R professional manual. Lake Magdalene: Psychological Assessment Resources; 1992. [Link]
  27. Groosi F. New approach in assessing personality (application of factor analysis in personality studies). Tabriz: Daniel and Scholar of Publishing Community; 2001. [Link]
  28. Yudko E, Lozhkina O, Fouts A. A comprehensive review of the psychometric properties of the Drug Abuse Screening Test. Journal of Substance Abuse Treatment. 2007; 32(2):189-98. [DOI:10.1016/j.jsat.2006.08.002] [PMID]
  29. Shirinbayan P, Salavati M, Soleimani F, Saeedi A, Asghari-Jafarabadi M, et al. The psychometric properties of the drug abuse screening test. Addiction & Health. 2020; 12(1):25-33. [DOI:10.22122/ahj.v12i1.256] [PMID]
  30. Verdi G, Weyandt LL, Zavras BM. Non-medical prescription stimulant use in graduate students: Relationship with academic self-efficacy and psychological variables. Journal of Attention Disorders. 2016; 20(9):741-53. [DOI:10.1177/1087054714529816] [PMID]
  31. Rezaei Kalat A, Taghavi A, Askari E, Parizadeh SM, Jafarzadeh Esfehani A, et al. Medical students and stimulants; they have enough knowledge but they still use non prescribed stimulants. Journal of Substance Use. 2022; 27(5):482-6. [DOI:10.1080/14659891.2021.1961888]
  32. Papazisis G, Tsakiridis I, Pourzitaki C, Apostolidou E, Spachos D, Kouvelas D. Nonmedical use of prescription medications among medical students in Greece: Prevalence of and motivation for use. Substance Use & Misuse. 2018; 53(1):77-85. [DOI:10.1080/10826084.2017.1325373] [PMID]
  33. Acosta DL, Fair CN, Gonzalez CM, Iglesias M, Maldonado N, Schenkman N, et al. Nonmedical use of d-Amphetamines and Methylphenidate in Medical Students. Puerto Rico Health Sciences Journal. 2019; 38(3):185-8. [Link]
  34. Miranda M, Barbosa M. Use of cognitive enhancers by portuguese medical students: Do academic challenges matter? Acta Medica Portuguesa. 2022; 35(4):257-63. [DOI:10.20344/amp.14220] [PMID]
  35. De Bruyn S, Wouters E, Ponnet K, Van Hal G. Popping smart pills in medical school: Are competition and stress associated with the misuse of prescription stimulants among students? Substance Use & Misuse. 2019; 54(7):1191-202. [DOI:10.1080/10826084.2019.1572190] [PMID]
  36. Retief M, Verster C. Prevalence and correlates of non-medical stimulants and related drug use in a sample of South African undergraduate medical students. The South African Journal of Psychiatry. 2016; 22(1):795. [DOI:10.4102/sajpsychiatry.v22i1.795] [PMID] 
  37. Fond G, Gavaret M, Vidal C, Brunel L, Riveline JP, Micoulaud-Franchi JA, et al. (Mis)use of prescribed stimulants in the medical student community: Motives and behaviors: A population-based cross-sectional study. Medicine. 2016; 95(16):e3366. [DOI:10.1097/MD.0000000000003366] [PMID] 
  38. Plumber N, Majeed M, Ziff S, Thomas SE, Bolla SR, Gorantla VR. Stimulant usage by medical students for cognitive enhancement: A systematic review. Cureus. 2021; 13(5):e15163. [DOI:10.7759/cureus.15163] [PMID] 
  39. Arria AM, Geisner IM, Cimini MD, Kilmer JR, Caldeira KM, Barrall AL, et al. Perceived academic benefit is associated with nonmedical prescription stimulant use among college students. Addictive Behaviors. 2018; 76:27-33. [DOI:10.1016/j.addbeh.2017.07.013] [PMID] 
  40. Patrick ME, Griffin J, Huntley ED, Maggs JL. Energy drinks and binge drinking predict college students’ sleep quantity, quality, and tiredness. Behavioral Sleep Medicine. 2018; 16(1):92-105. [DOI:10.1080/15402002.2016.1173554] [PMID] 
  41. Hokm Abadi ME, Bakhti M, Nazemi M, Sedighi S, Mirzadeh Toroghi E. The relationship between personality traits and drug type among substance abuse. Journal of Research and Health. 2018; 8(6):531-40. [DOI:10.29252/jrh.8.6.531]
مقاله مروری: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1403/5/17 | پذیرش: 1404/2/6 | انتشار: 1404/10/11

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی گیلان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Guilan University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb