دوره 13، شماره 52 - ( 10-1383 )                   جلد 13 شماره 52 صفحات 47-41 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشگاه علوم پزشکی شیراز
چکیده:   (7725 مشاهده)
چکیده مقدمه: لارنگوسکوپی و لوله گذاری تراشه باعث ایجاد تغییرات شدید همودینامیک در بیماران می شود که این تغییرات بخصوص در بیماران دچار بیماری عروق کرونر شدیدتر است و به کنترل دقیق‌تری نیاز دارد. روش های مختلفی اعم از محدود کردن زمان لارنگوسکوپی، داروهای موضعی و داروهای تزریق وریدی جهت کنترل این پاسخ های همودینامیک به کار رفته اند. هدف: با توجه به اثرات سولفات منیزیم در عروق کرونر، ماهیچه قلب و سیستم هدایتی قلب و عروق، هدف این تحقیق آن بود که تا توانایی این دارو را در تعدیل پاسخ های همودینامیک متعاقب لارنگوسکوپی در بیماران دچار بیماری عروق کرونر که تحت عمل پیوند این عروق قرار می گیرند، با فنتانیل و لیدوکائین که به طور معمول به این منظور استفاده می شوند مقایسه نماید. مواد و روش ها: سه گروه 20 نفره از بیماران عروق کرونر به صورت تصادفی انتخاب شدند. در گروه اول 5/1 میلی گرم لیدوکائین، در گروه دوم 2 میکروگرم فنتانیل و در گروه سوم 30 میلی گرم سولفات منیزیم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن بیمار 3 دقیقه قبل از لارنگوسکوپی به صورت وریدی تجویز شد. سپس مقادیر فشار متوسط شریانی و ضربان قلب همه بیماران در بدو ورود (مقادیر پایه)، بلافاصله قبل، بلافاصله بعد و 1 دقیقه و 3 دقیقه پس از لارنگوسکوپی اندازه گیری و ثبت شد. القاء بیهوشی در هر سه گروه شبیه به هم انجام شد. نتایج: بعد از لارنگوسکوپی فشار متوسط شریانی و ضربان قلب در گروه فنتانیل و منیزیم سولفات کمتر از گروه لیدوکائین بوده است(P<0.05). اما اختلاف معنی داری بین گروه فنتانیل و منیزیم سولفات وجود نداشت. نتیجه گیری: منیزیم سولفات با توجه به اثرات قلبی و عروقی خود در بیمارانی که تغییرات شدید همودینامیک برای آنها خطرناک می باشد، در القاء بیهوشی می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
متن کامل [PDF 160 kb]   (2440 دریافت)    
مقاله مروری: پژوهشي | موضوع مقاله: عمومى
دریافت: 1393/4/17 | پذیرش: 1393/4/17 | انتشار: 1393/4/17

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.