مقدمه
مهار فیزیکی عبارت است از هر نوع ابزار یا تجهیزاتی که روی بدن یا نزدیک بدن بیمار اعمال میشوند، بهطوریکه بیمار کنترلی روی آن نداشته و قادر به برداشتن و یا دور کردن آنها از خود نباشد. مچبند دست و پا، صندلی سالمندان [1-3]،کمربند مغناطیسی، باند مهار [4] و در برخی مواقع، استفاده کامل از نردههای کنار تخت از انواع مهارکنندههای فیزیکی به حساب میآیند [1-3] که برای محدود کردن و کنترل حرکات بیمار استفاده میشوند [5].
از 65 سال قبل مهار فیزیکی برای بیماران با سابقه سقوط، اختلالات درکی و عملکرد ذهنی، بیمارانی که دلیریوم بعد از جراحی را تجربه میکنند و بیمارانی که به پرستاران اجازه انجام اقدامات مراقبتی را نمیدهند استفاده میشده است [6]. مهار فیزیکی علاوه بر محافظت از بیمار در برابر آسیب به خود، برای ایمنی کارکنان مراقبتهای بهداشتی و سایر بیماران و یا جلوگیری از آسیب به تجهیزات استفاده میشود [2، 4].
طبق مطالعات انجامشده در اروپا مهار فیزیکی بهطور گسترده در کشورهای مختلف در بیمارستانهای روانپزشکی انجام میشود که از 15 درصد تا 55 درصد متغیر است و تفاوت آن در کشورهای مختلف تحت تأثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی و قانونی است [2]. مطالعات مختلف نشان میدهند مهار یک فرایند رایج در بیمارستانهای روانپزشکی است [7] و یک اقدام اورژانسی برای بیمارانی است که به خاطر بیماری روانی رفتارهای بالقوه خطرناک از خود نشان میدهند [2]. البته استفاده از آن تنها محدود به حیطه روانپزشکی نیست، بلکه در اورژانس، برای سالمندان و حتی برای مراقبت از کودکان [3] و پیشگیری از جدا کردن تجهیزاتی مثل تیوب و درن و غیره در بیمارانی که از کنترل خارج هستند، استفاده میشود [6]. طبق مطالعات انجامشده بیماران با تشخیص سوءمصرف مواد و اسکیزوفرنی و همچنین بیمارانی که بیش از یک تشخیص دارند ( بیماری روانی به همراه سوءمصرف مواد) بیشتر در معرض مهار هستند. البته مطالعاتی که نرخ تشخیص بیماری در مهار فیزیکی را اندازهگیری کردهاند محدود هستند [7].
بیقراری روانیحرکتی و رفتارهای خشونتآمیز در بخشهای روانپزشکی شایع هستند [4]. پرخاشگری پدیدهای است با اشکال مختلف و دامنهای از اعمال نسبتاً خفیف (داد زدن بر سر دیگران یا هل دادن آنها) تا اعمال جدیتر (ضربه زدن، لگد زدن یا با مشت کوبیدن) و رفتارهای شدیدتر (چاقوکشی، تیراندازی یا کشتن) [8]. بیقراری روانیحرکتی طیف وسیعی از رفتارها را توصیف میکند که با حرکت یا گفتار بیشازحد، تحریکپذیری، عدم همکاری، بیقراری روانیحرکتی، پرخاشگری و رفتار خشونتآمیز مشخص میشود. مطالعات استفاده از مهار فیزیکی را در بیش از نیمی از بیماران بیقرار پیشنهاد میکنند. از میان بیماران بخش اورژانس 2/6 درصد بیقراری در طول ویزیت و کارکنان اورژانس تا 50 درصد خشونت را در محل کار خود تجربه کردهاند [9]. اولین مداخله درمانی در هنگام بیقراری، تنشزدایی کلامی است. چنانچه این روش ناموفق باشد از مهار شیمیایی و یا مهار فیزیکی استفاده میشود [9، 10]. بااینحال رویکرد استاندارد یا اندازهگیری عینی برای مهار فیزیکی هنگام مدیریت بیقراری روانیحرکتی وجود ندارد. مهار فیزیکی باید زمانی استفاده شود که بقیه راههای کاهش تنش شکست خورده باشند [5]. مهار فیزیکی یک اقدام ساده برای کمک به درمان به نظر میرسد، اما شامل مسائل چالشبرانگیز و پیچیده فیزیکی، روانی، قانونی، قضایی و اخلاقی است [2، 3، 5-7، 11] و استفاده از آن از کشوری به کشور دیگر متفاوت است [12]، بهطوریکه از 0/031 درصد مهار در روز در هر 1 میلیون نفر در نیوزلند تا 62/3 درصد در ژاپن (24 تا 64 سال) متغیر است [5]. اگرچه محدودیت مکانیکی بهعنوان یک روش استاندارد در برخی مناطق پذیرفته شده است [11] و هدف، استفاده به میزان محدود و ایجاد روشهای جایگزین است، ولی چون تعریف قانونی آن در کشورهای مختلف متفاوت است دستیابی به یک دیدگاه جامع مشکل است [7].
هنگام انجام مهار فیزیکی باید احترام و کرامت بیمار حفظ شود [13]. اگرچه هدف اصلی استفاده از مهار کنترل رفتارهای غیرایمن، پرخاشگری یا آسیب به خود است، اما استفاده از مهار فیزیکی یا شیمیایی یا هر دو آنها میتواند ایمنی بیمار را در طی انجام این اقدامات به خطر بیندازد و پیامدهای فیزیکی و روانی زیادی برای بیمار ایجاد کند. به همین خاطر اجرای آن برای کارکنان و پرستاران احساس متناقض ایجاد میکند [14]. یکی از مهمترین مسئولیتهای پرستاران در امر مراقبت، پیشگیری از آسیب به بیمار و سایرین در هنگام مهار فیزیکی است [1]، ولی با این اوصاف آسیبهای مستقیم و غیرمستقیم مربوط به مهار فیزیکی، از قبیل آسیب به لب [12]، بیماری ریوی، ترومبوز عمقی وریدی، آسیب عصبی، ضایعات ایسکمیک [13]، پریشانی روانی مداوم، ترومای قفسه سینه، آسپیراسیون، تضعیف سیستم تنفسی و آسفیکسی [10] که منجر به ایست قلبی میشود گزارش شده است. این وضعیت نگرانیهایی را برای سرویسهای بهداشتی ایجاد کرده تا رویکرد به سمت کاهش یا حذف مهار فیزیکی برود [9]. باخمن و همکاران در سال 2022 با انجام مطالعهای کیفی با عنوان «حفاظت از بیماران در حین اجرای محدودیتهای فیزیکی» به این نتیجه رسیدند که ارزیابی وضعیت جسمی و روحی بیماران در هنگام اعمال محدودیتها و تنظیم فرایندهای ایمنی در انجام اقدام مهار اهمیت دارد [14]. اگرچه استفاده از مهار فیزیکی طی چند دهه گذشته کاهشیافته است، اما هنوز مهار فیزیکی در شرایط حاد استفاده میشود [9].
علیرغم سیاستهای جهانی برای کاهش استفاده از مهار فیزیکی، گزارش در این خصوص [11] محدود است و تعداد کمی از مطالعات به عوامل مرتبط با مهار فیزیکی پرداختهاند. با بررسی مهار فیزیکی و عوامل مرتبط با آن میتوان برای ارزیابی خطر ناشی از کاربرد و چگونگی کاهش آن به این موارد توجه کرد: تهیه گاید لاین برای افزایش آگاهی و آموزش کارکنان دخیل در کاربرد آن، بررسی موانع و تسهیلکنندهها در این روش، اصلاح فضای درمانی برای افزایش ایمنی حین مهار فیزیکی و تدوین مقررات. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین فراوانی مهار فیزیکی و عوامل مرتبط با آن در بخشهای بستری بیمارستان روانپزشکی شفا رشت در سال 1401 انجام شد.
روشها
این مطالعه از نوع توصیفیمقطعی بوده و در سال 1401 در بیمارستان روانپزشکی شفا رشت انجام شد. حجم نمونه باتوجهبه مطالعه کهنگی و همکاران [15] که فراوانی استفاده از مهار فیزیکی را 22/9 درصد در بیماران بستری در بیمارستان اصفهان ذکر کرده بودند با در نظر گرفتن خطای نوع اول 0/05 و دقت 20 درصد، حداقل 324 نفر بیمار بستری برآورد شد.
بعد از اخذ کد اخلاق از کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی گیلان، پروندههای کل بیماران بستریشده در سال 1401 که 2912 مورد بودند توسط پژوهشگران ازنظر وجود فرم مهار فیزیکی مورد بررسی قرار گرفتند. در این بیمارستان برای هر بیمار که مهار فیزیکی میشود یک فرم با عنوان فرم مهار فیزیکی تکمیل میشود. طبق استراتژی این بیمارستان مهار فیزیکی وقتی انجام میشود که خشونتزدایی کلامی و مهار شیمیایی مؤثر نباشد. اطلاعات مربوط به مطالعه از پرونده بیمار و فرم مهار فیزیکی استخراج شد. این فرم شامل اطلاعات جمعیتشناختی بیمار بود و تشخیص بیماری و سابقه مصرف مواد و بخش مربوطه در آن ذکر شده است. روش مهار فیزیکی (2 اندام، 3 اندام یا بیشتر)، روزی که مهار انجامشده، مدتزمان مهار، شیفت کاری انجام مهار، پرسنل دخیل در مهار و عوارض ایجادشده طی مهار در این فرم ثبت میشود. برای هر بیمار به تعداد مهارهایی که در طول مدت بستریاش انجامشده فرم مهار فیزیکی توسط پرستار مسئول بیمار تکمیل میشود. فرمهای مهار فیزیکی که 30 درصد آنها بهطور کامل تکمیلنشده بود، از مطالعه خارج شدند. در پایان 295 فرم مهار فیزیکی مربوط به 214 بیمار وارد مطالعه شدند. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار STATA نسخه 14 انجام شد و برای متغیرهای کمی از میانگین و انحراف معیار و برای متغیرهای کیفی از فراوانی و درصد استفاده شد.
یافتهها
پرونده 2912 بیمار بستری در سال 1401 مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس نتایج، در 214 بیمار، 295 بار مهار فیزیکی انجام شد. درمجموع مهار فیزیکی در 10/13 درصد از کل بیماران موردبررسی انجام شد. 106 مورد (49/5 درصد) از مهار فیزیکی در بخشهای مردان، 66 مورد (30/8 درصد) در بخشهای زنان و 42 مورد (19/6 درصد) در اورژانس انجام شده بود. محدوده سنی بیمارانی که تحت مهار فیزیکی قرارگرفته بودند 18 تا 84 سال بود. میانگین سنی این بیماران 12/5±36/7 سال بود. در این مطالعه بیماران 147 نفر (69 درصد) مرد و 67 نفر (31 درصد) زن بودند. 91 نفر (51/1 درصد) تحصیلات زیر دیپلم داشتند و 115 نفر (60/3 درصد) بیکار بودند. مشخصات بالینی بیمارانی که تحت مهار فیزیکی قرار گرفتند در جدول شماره 1 نشان دادهشده است.
دفعات مهار فیزیکی در بعضی بیماران بیش از 1 بار بود. بهطوریکه در 214 بیمار 295 بار مهار فیزیکی صورت گرفته بود. کمترین فراوانی مهار فیزیکی 1 بار و بیشترین 10 بار بود. میانگین مدتزمان مهار فیزیکی 7/6±18/5 دقیقه بود. کمترین مدتزمان مهار فیزیکی 2 دقیقه و بیشترین 70 دقیقه بود. بیشترین مهار فیزیکی در بیماران با تشخیص سایکوز مواد (61 نفر، 15/5 درصد) انجام شده بود و بعد از آن به ترتیب بیماران با تشخیص اختلال دوقطبی (58 نفر، 11/6 درصد) و بیماران با تشخیص اسکیزوفرنیا (47 نفر، 5/1 درصد) بیشترین مهار فیزیکی را به خود اختصاص داده بودند. میانگین مدت مهار فیزیکی براساس دقیقه در بیماران با تشخیص سایکوز مواد 8/5±18/2، اختلال دوقطبی 6±19/6 و اسکیزوفرنیا 7±19/9 بود. فراوانی نسبی مهار فیزیکی در بیماران بستریشده در جدول شماره 2 نشان داده شده است.
از میان شرکتکنندگان 50 نفر (23/5 درصد) در شیفت صبح، 87 نفر (40/9 درصد) در شیفت عصر و 76 نفر (35/7 درصد) در شیفت شب مهار فیزیکی شدند که بیشترین فراوانی مهار فیزیکی در شیفت عصر انجامشده بود.
شایعترین علل انجام مهار فیزیکی در بیماران به ترتیب، پرخاشگری 81 مورد (32 درصد)، تحریکپذیری 52 مورد (20/6 درصد) و حمله و فحاشی 41 مورد (16/2 درصد) بود. طبق یافتههای این مطالعه، عارضهای به دنبال مهار فیزیکی ثبت و گزارش نشده بود. فراوانی مهار فیزیکی در روزهای هفته و روش انجام مهار در جدول شماره 3 نشان داده شده است.
بحث
مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی مهار فیزیکی و عوامل مرتبط با آن در بخشهای بستری بیمارستان روانپزشکی شفا رشت در سال 1401 انجام شد. دادهها نشان داد در سال 1401، 2912 بیمار در بیمارستان شفا رشت بستری شدند که دفعات مهار فیزیکی در بعضی بیماران بیش از 1 بار بود. بهطوریکه برای 214 بیمار 295 مهار فیزیکی صورت گرفته بود. روشهای مختلفی برای خشونتزدایی در بیماران وجود دارد، مثل خشونتزدایی کلامی، مهار شیمیایی و مهار فیزیکی. وقتی خشونتزدایی کلامی کافی نباشد، مهار شیمیایی یا فیزیکی لازم است؛ بهخصوص وقتیکه بیقراری روانیحرکتی بیمار، ایمنی کارکنان را نیز به خطر بیندازد [10]. فرناندز و همکاران در سال 2020 مطالعه مروری با عنوان «جایگزینهای استفاده از مهارهای مکانیکی در مدیریت بیقراری روانیحرکتی و پرخاشگری بیماران روانی» انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که آموزش کارکنان در استفاده از تکنیکهای تنشزدایی کلامی و غیرکلامی بهعنوان یک روش انتخابی نسبت به مهار فیزیکی توصیه میشود. اقدامات پیشگیریکننده دیگر از قبیل استفاده از رواندرمانی، کاهش محرکهای محیط و مشارکت فعال بیماران پیشنهاد شد [16].علیرغم سیاستهای جهانی برای کاهش تعداد مهار فیزیکی [3، 11]، گاهی اوقات استفاده از آن بهعنوان یک امر اجتنابناپذیر در روانپزشکی محسوب میشود [11]. گزارشهای مهار فیزیکی در مناطق جغرافیایی مختلف متفاوت است و عوامل دخیل در آن تفاوت بین چارچوب قوانین در کشورها را نشان میدهد [4].
طبق نتایج مطالعه حاضر، مهار فیزیکی در مردان بیشتر انجام شده بود که با نتایج مطالعه یورن لیکه [7]، آندره آگوگلیا و همکاران [5]، خوزه گوزمن پارا و همکاران [13] و ریتان و همکاران [17] مطابقت دارد. در مطالعه والیماکی و همکاران [18] شیوع مهار فیزیکی در هر دو جنس زن و مرد یکسان بود.
براساس ساعات انجام مهار فیزیکی، در ساعات 3 الی 5 بعدازظهر (شیفت عصر) مهار فیزیکی بیشتری انجام شده بود.به نظر میرسد حضور پزشک معالج، روانشناس، کاردرمانگر و مددکار در شیفت صبح، در کاهش مهار فیزیکی در این شیفت مؤثر است. ریتان و همکاران [17] نیز در مطالعه خود بیشترین فراوانی مهار فیزیکی را در بعدازظهر و عصر گزارش کردند. ایشان فراوانی مهار فیزیکی را در فصلهای سال نیز بررسی کردند. طبق نتایج مطالعه آنها بیشترین مهار فیزیکی در فصل بهار و تابستان انجامشده بود. براساس روزهای هفته بیشترین درصد انجام مهار فیزیکی متعلق به روز سهشنبه و کمترین درصد آن متعلق به روز شنبه بود. باتوجهبه تعداد کمتر مهار فیزیکی در روزهای شنبه به نظر میرسد حضور خانوادهها در روزهای ملاقات (روزهای زوج) علت کمتر بودن تعداد مهار در این روزها است.
باید توجه داشت نوع تشخیص بیماری، منعکسکننده شدت بیماری و بهطور غیرمستقیم بیانگر احتمال بروز خشونت در بیمار است. طبق نتایج بهدستآمده بیماران با تشخیص سایکوز مواد، بیشترین فراوانی را در مهار فیزیکی داشتند، درحالیکه در مطالعه ریتان و همکاران [17] و آندره آگوگلیا و همکاران [5] بیماران با تشخیص اسکیزوفرنی بیشترین مهار فیزیکی را به خود اختصاص داده بودند.
طبق یافتههای مطالعه حاضر در بیماران با سابقه بستری و مصرف مواد، مهار فیزیکی شیوع بیشتری داشت که با نتایج مطالعه خوزه گوزمن پارا و همکاران [13] مطابقت دارد. به نظر میرسد بررسی بیماران در هنگام پذیرش ازنظر مصرف مواد و سابقه بستری قبلی در تشخیص بیماران در معرض مهار فیزیکی مؤثر است و برای برنامهریزی و اقدامات مراقبتی مفید خواهد بود.
تعداد کمی از مطالعات، مدتزمان مهار فیزیکی را بررسی کردهاند. مطالعات اپیدمیولوژیک مدتزمان متفاوتی از مهار فیزیکی گزارش کردند [2]. در مطالعه حاضر میانگین مدت مهار فیزیکی در بیماران بستری در بخشهای روانپزشکی 7/6±18/5 دقیقه بود که حداقل مدت مهار فیزیکی 2 دقیقه و حداکثر زمان 70 دقیقه بود. تعداد دفعات مهار فیزیکی در هر بیمار بهطور متوسط 1/4±1 بار بوده است. همچنین یافتهها نشان داد حداقل استفاده از مهار فیزیکی در بیماران 1 بار و حداکثر استفاده از روشهای مهار فیزیکی 10 بار بوده است. طبق مطالعات پرستاران بیمارستانهای روانپزشکی نسبت به سایر متخصصان بیشتر در معرض پرخاشگری بیماران هستند [19]. در مطالعه حاضر بیشترین پرسنل دخیل در مهار فیزیکی بیماران، پرستاران بودند. نتیجه بهدستآمده اهمیت حفظ ایمنی و همچنین آموزش پرستاران را در مهار فیزیکی بیمار نشان میدهد.
طبق گزارشات، مهار فیزیکی عوارض جسمی نامطلوبی مثل آسیبهای جسمی، ترومبوآمبولی و مرگ را به همراه داشته است [20]، ولی طبق یافتههای این مطالعه، عارضهای به دنبال مهار فیزیکی ثبت و گزارش نشده بود. هر بیماری که تحت مهار فیزیکی قرار میگیرد باید در طول مدت مهار بهدقت توسط پرسنل متخصص تحت نظر قرار گیرد [21].
رفتارهای پرخاشگرانه، خشونتآمیز و آسیب به خود در بخشهای روانپزشکی بهوفور دیده میشود و ایمنی بیمار، کارکنان و سایر بیماران را تهدید میکند [3]؛ بنابراین استفاده از مهار فیزیکی در بیمارستان روانپزشکی امری اجتنابناپذیر است [11] و عوامل مختلفی از قبیل ارتباط بین کارکنان و بیمار، آموزش بهتر کارکنان و کاربرد درست دستورالعملها در تعداد مهار فیزیکی نقش خواهند داشت [7].
جلوگیری از محدودیت در بیماران، مستلزم تغییر در روابط بین کارکنان و بیماران و فضای فیزیکی بخشهای درمانی است. تعدادی از برنامهها مثل بخشهای ایمن در جهت کاهش مداخلات محدودکننده، مثل مهار فیزیکی، اتاق انزوا و مهار شیمیایی در جهان در حال گسترش است [13].
نتیجهگیری
شناسایی عوامل مؤثر در مهار فیزیکی میتوانند در تدوین استراتژیهای پیشگیرانه و مداخله دقیقتر به تیم درمانی اعم از روانپزشک، روانشناس، پرستار، کار درمانگر و غیره کمک کند. نتایج در مطالعه حاضر نشان داد فراوانی مهار فیزیکی در جنس مرد، بیماران مجرد، بیماران دارای سابقه بستری قبلی، سابقه مصرف مواد، تشخیص سایکوز مواد و تحصیلات زیر دیپلم و بیکار بیشتر بود. بیشترین پرسنل درگیر در فرایند مهار فیزیکی پرستاران بودند و بیشترین علت مهار فیزیکی در بیماران پرخاشگری بود و انجام مهار فیزیکی در شیفت عصر شیوع بیشتری داشت. باتوجهبه نتایج بهدستآمده پیشنهاد میشود در برنامه آموزش به بیماران، روشهای کنترل خشم و تنآرامی گنجانده شود و از ورزشهای غیررقابتی و پیادهروی در بیماران، بهویژه بیماران با تشخیص سایکوز مواد استفاده شود. همچنین انجام ورزش و سرگرمی مثل تماشای تلویزیون در بعدازظهرها توصیه میشود. بهتر است مطالعهای درزمینه اینکه آیا پرسنل بهطور کامل تحت آموزش برای اقدامات قبل از مهار فیزیکی بیماران مثل خشونتزدایی کلامی قرارگرفتهاند یا خیر و عواملی ازجمله تأثیر داروهای مصرفی و فرایندهای درمانی در فراوانی مهار فیزیکی در بیمارستان روانپزشکی شفا انجام گیرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی گیلان با کد اخلاق به شمارهIR.GUMS.REC.1401.313) ) تصویب شد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه آلاله احمد جهت دریافت دکتری پزشکی عمومی از از دانشکده پزشکی پردیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان-بندر انزلی میباشد و هیچگونه کمک مالی از سازمانهای تأمین مالی در بخشهای عمومی، تجاری یا غیرانتفاعی دریافت نکرد.
مشارکت نویسندگان
روششناسی: ربابه سلیمانی، ثمین خوشنود اسپیلی و آلاله احمد؛ تحلیل : میرمحمد جلالی؛ نگارش: ربابه سلیمانی و ثمین خوشنود اسپیلی؛ مفهومسازی، اعتبارسنجی و تحقیق و بررسی منابع: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از تمامی شرکتکنندگان در این مطالعه و کارکنان بیمارستان شفا رشت به خاطر همکاری در این پژوهش تشکر و قدردانی میکنند.