مقدمه
نوجوانی بهواسطه تحولات جسمانی و روانشناختی و تغییراتی که در سطح مغز رخ میدهد، دورهای است که میتواند تنشزا باشد. در این دوره نوجوان نسبت به هرگونه پریشانی و عوامل استرسزا ممکن است واکنشهای غیرقابلانتظاری نشان دهد. همچنین در این دوره، آسیبهای جدی و غیرقابلجبرانی وجود دارد که ممکن است به مشکلات رفتاری همچون خودزنی یا خودآسیبرسانی منتهی شود [
1].
طی دو دهه گذشته، اهمیت بالینی و مطالعه پیرامون خودجرحی بدون خودکشی روند افزایشی داشته است [
2]. همین شیوع بالا و سیر افزایشی پژوهشها در این زمینه موجب شد تا در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا [
3]، بهعنوان اختلالی احتمالی مطرح شود که نیازمند مطالعه بیشتر است.
رفتارهای آسیب به خود بهصورت تخریب یا دگرگونی عمدی بافتهای بدن که به آسیب به بافتها منجر میشود، تعریف شده است. این اصطلاح دربرگیرنده رفتارهای خودزنی و بسیاری از انواع غیرمستقیم آسیب به بدن است و بین نوجوانان تمام فرهنگها مشاهده میشود [
4].
یکی از علل مبادرت به رفتارهای آسیب به خود در نوجوانان، قرار گرفتن در معرض تجربیات آسیبزا، بهویژه بدرفتاری در دوران کودکی است. به رفتار مراقبان که اثرات زیانباری بر رشد و تحول کودک دارد، بدرفتاری یا آزارگری گفته میشود. آزارگریها بهصورت کلی در چهار دسته جسمی، جنسی، هیجانی و غفلت طبقهبندی میشوند. بااینحال، بین آنها همپوشی وجود دارد [
5]. آزاردیدگی هیجانی بهعنوان الگوی تکراری از بدرفتاری هیجانی مراقب با کودک تعریف شده، به شکلی که این الگوی تکراری به کودک القا میکند که بیارزش، ناقص، دوستنداشتنی و ناخواسته است [
6].
متأسفانه کودکآزاری در سطح جهان فراوانی زیادی دارد و با افزایش خطر ابتلا به انواع اختلالات روانی در بزرگسالی همراه است. مطالعات بسیاری به بررسی آزاردیدگی جنسی و جسمی پرداختهاند. بااینحال، آثار آزاردیدگی هیجانی که یکی از رایجترین و شایعترین نوع کودکآزاری است، بسیار کمتر بررسی شده است [
7]. انواع تجربه بدرفتاری در کودکی بهعنوان یک عامل خطر با رفتارهای آسیب به خود مرتبط است [
8].
نتایج پژوهش هون گلی و همکاران [
9] که بهطور خاص به بررسی یکی از انواع آزاردیدگیها، یعنی آزاردیدگی هیجانی در کودکی و رفتارهای آسیب به خود در نوجوانان پرداختند، رابطه معناداری را بین این دو متغیر نشان داد. پژوهش هایداستچر و سوک [
10] بیان میکند خودجرحی بدون خودکشی اغلب با بدرفتاری در دوران کودکی همراه است و نوجوانان درگیر نسبت به افراد غیردرگیر در دوران کودکی بدرفتاریهای بیشتری تجربه کردهاند. بنابراین به رسمیت شناختن آزاردیدگیهای دوره کودکی بهعنوان یک عامل سببساز، یک گام اساسی در جهت پیشرفت روانشناسی و روانپزشکی پیشگیرانه مبتنی بر علم است [
11].
در یک بررسی که نمونهای از نوجوانان بستری شده با تشخیصهای مختلف روانپزشکی را دربر داشت، مهمترین عامل پیشبین رفتارهای آسیب به خود، دسترسی اندک به روشهای تنظیم هیجان عنوان شد [
12]. تنظیم هیجان، فرایندی است که به افراد در افزایش، کاهش یا حفظ مؤلفههای هیجانی، رفتاری و شناختی یاری میرساند و در اثر برخورداری از مهارت تنظیم هیجان، افراد توانایی این را دارند که هیجان خود را به شیوهای مناسب ابراز کنند و درصورتیکه درگیر هیجانات ناخوشایند مانند احساس اندوهگینی و سرخوردگی شوند، بتوانند شدت آن را کاهش دهند [
13].
در مدل فرایند تنظیم هیجانی گراس [
14]، راهبردهای تنظیم هیجانی بر اساس اینکه بر فرایند ارزیابی موقعیتهای بالقوه یا بر تعدیل تمایل پاسخدهی تأثیر میگذارند، طبقهبندی میشوند. ارزیابی مجدد شناختی و فرونشانی بیانگر دو راهبرد تنظیم هیجانی هستند که میتوانند از نظر فیزیکی، رفتاری و تجربی تغییراتی به وجود آورند و با توجه به اینکه چه زمانی، قبل یا بعد از بروز هیجانات اتفاق میافتند، از یکدیگر تمایز داده میشوند [
15]. مشکل در تنظیم هیجانی باعث میشود فرد نتواند از راهبردهای مؤثر برای مدیریت هیجانات استفاده کند. پژوهشهای متعددی مشکلات تنظیم هیجانی را یکی از پذیرفتهشدهترین علل رفتارهای آسیب به خود در نوجوانان برمیشمارند [
16, 17].
ایزکیان و همکاران [
18] با تأکید بر شیوع بالای رفتارهای آسیب به خود در مدارس با مروری نظاممند بر پژوهشهای شیوع خودجرحی در نواحی مختلف ایران دریافتند که شیوع این رفتار در میان نوجوانان ایرانی 4/3 تا 5/4 درصد است که رقم بسیار قابلتوجهی است. با وجود این شیوع بالا، بهنظر میرسد این رفتار آنطور که باید در بین نوجوانان ایرانی بررسی نشده است که اهمیت و لزوم مطالعه بیشتر این رفتار را در میان جمعیت نوجوان ایرانی بهقصد یافتن متغیرهای میانجی و پیشبین که شاید متأثر از فرهنگ کشور، ارزشها و وضعیت اقتصادیاجتماعی باشند، مطرح میکند [
1].
همچنین عمده پژوهشهای مرتبط با کودکآزاری درباره کودکآزاری جنسی و جسمی انجام شده است و سهم نوع ویژهای از کودکآزاری با عنوان آزار هیجانی بسیار اندک است. ازاینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی راهبردهای تنظیم هیجان در رابطه بین آزاردیدگی هیجانی با رفتارهای آسیب به خود در نوجوانان انجام شد. مدل مفهومی پژوهش حاضر در
تصویر شماره 1 ارائه شده است.
![](./files/site1/images/%D8%AA1(15).jpg)
روشها
پژوهش حاضر مطالعهای مقطعیتحلیلی است که از روش مدلیابی معادلات ساختاری با رویکرد تحلیل مسیر برای بررسی روابط بین متغیرها استفاده شد. در این پژوهش، آزاردیدگی هیجانی بهعنوان متغیر پیشبین، رفتارهای آسیب به خود بهعنوان متغیر ملاک و تنظیم هیجان بهعنوان متغیر میانجی درنظر گرفته شدند. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشآموزان دختر مدارس دوره متوسطه دوم رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از بین آنها 200 دانشآموز به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند.
کلاین [
19] در پژوهشهای معادلات ساختاری برای تعیین حجم نمونه راهحل مناسبی پیشنهاد میکند. به عقیده او، نسبت حجم نمونه برای هر پارامتر برآورده شده، حداقل 5 نفر و در سطح مطلوب 20 نفر است. در مدل مفروض در پژوهش حاضر، 10 پارامتر اندازهگیری شد. بنابراین بهمنظور دستیابی به نتایج قابلقبول، از قاعده 20 نفر کلاین، 200 نفر شرکتکننده کافی است. در پژوهش حاضر، داده پرت نیز مشاهده نشد.
ملاکهای ورود به پژوهش شامل مقطع تحصیلی، سن (15 تا 18 سال)، دسترسی به اینترنت، رضایت از شرکت در پژوهش و ملاکهای خروج شامل عدم تمایل به همکاری و نقص در تکمیل پرسشنامهها بود. پس از اخذ کد اخلاق از دانشگاه علومپزشکی گیلان و هماهنگی با اداره کل آموزشوپرورش استان گیلان، اقدام به جمعآوری دادهها شد. به دلیل همهگیری کووید-19 و غیرحضوری بودن مدارس، برای جمعآوری دادهها، پرسشنامهها در داخل سایت گوگل داکس بارگذاری شدند. سپس لینک آن در اختیار مسئولان مدارس قرار گرفت و از آنها خواسته شد در زمانی که دانشآموزان کلاس ندارند و دسترسی کامل به اینترنت دارند، اقدام به پاسخ دادن به سؤالات این پژوهش کنند و اگر دوستانی دارند که متعلق به جامعه این پژوهش هستند، لینک پرسشنامه را برای آنها نیز ارسال کنند. در پایان پس از تکمیل تعداد نمونهها به میزان مناسب، جمعآوری داده متوقف شد.
برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه 23 برای محاسبه شاخصهای توصیفی و از نرمافزار Amos نسخه 26 برای تحلیل مسیر استفاده شد. همچنین جهت آزمودن مسیر میانجی، آزمون بوت استرپ استفاده شد. برای بررسی مشخصههای برازندگی مدل از شاخصهای مجذور خی نسبت به درجه آزادی، برازش نرم پارسیمونس، برازش مقایسهای، برازش مقایسهای پارسیمونس، برازش افزایشی، شاخص نیکویی برازش و ریشه میانگین مربعات خطای تقریب استفاده شد که میزان قابلقبول شاخصها برای برازش مقایسهای پارسیمونس، برازش نرم پارسیمونس، (5/<)، برازش افزایشی، شاخص نیکویی برازش و برازش مقایسهای، (9/<)، ریشه میانگین مربعات خطای (<0/08)، شاخص مجذور خی نسبت به درجه آزادی (<3 خوب،<5 قابلقبول) است [
19] در پژوهش حاضر سطح معناداری 0/05 در نظر گرفته شده است.
ابزار پژوهش
پرسشنامه آسیب به خودِ سانسون و همکاران
پرسشنامه آسیب به خود، پرسشنامه خودگزارشی 22 آیتمی (با پاسخ بله/خیر) است که سابقه آسیب رساندن به خود را در پاسخدهندگان بررسی میکند. در این پرسشنامه رفتارهایی مانند سوءمصرف دارو یا مواد و الکل، خودزنی، ایراد، آسیب بدنی به خود تا از دست دادن شغل بهصورت عمدی که عمدتاً بهمنظور آسیب به خود انجام شدهاند، ارزیابی میشوند. نمرهگذاری پرسشنامه آسیب به خود بهصورت بله/خیر است. گزینه خیر، نمره صفر و گزینه بله، نمره یک میگیرد.
برای بهدست آوردن نمره کلی این پرسشنامه باید فقط پاسخهای تأییدشده را (تعداد پاسخهای بله) با هم جمع کرد. پاسخهای خیر در نمرهگذاری نقشی ندارند. بیشترین نمره در این پرسشنامه 22 است. مطالعه اعتبار این پرسشنامه با نقطه برش 5 یا بیشتر به طبقهبندی دقیق 84 درصد از پاسخدهندگانی که براساس مصاحبه تشخیصی اختلال مرزی، واجد این اختلال به شمار میرفتند، در طبقه اختلال شخصیت مرزی قرار گرفتند [
20].
تحقیقات بعدی اعتبار همگرای این ابزار را با ابزارهای خودگزارشی شخصیت مرزی، افسردگی و سابقه آزاردیدگی در کودکی نشان دادهاند و در مطالعه طاهباز حسینزاده و همکاران [
21] آلفای کرونباخ این پرسشنامه 0/74 به دست آمده است. در مطالعه حاضر، مقدار آلفای کرونباخ برابر با 0/93 بود.
پرسشنامه ضربه کودکی
این پرسشنامه توسط برنستاین و همکاران [
22] ساخته و توسط میکائیلی و همکاران [
23] برای نخستین بار در ایران ترجمه و اعتبار و پایایی آن مشخص شد. این پرسشنامه 43 مادهای، 4 زیرمقیاس آزار فیزیکی، عاطفی، غفلت فیزیکی و عاطفی دارد. در این پژوهش از زیرمقیاس آزار عاطفی که 13 ماده دارد، استفاده شد. ضریب پایایی پرسشنامه ضربه کودکی برای تمام پرسشنامه و خردهمقیاسهای آن با استفاده از آلفای کرونباخ بین 0/65 تا 0/91 است. برای اعتباریابی این پرسشنامه از روش تحلیل عوامل استفاده شد که عوامل بهدستآمده منطبق با خردهمقیاسهای پرسشنامه بودند. همچنین به علت مسائل فرهنگی، خردهمقیاس مرتبط با آزار جنسی از پرسشنامه حذف شد [
23]. در مطالعه حاضر، مقدار آلفای کرونباخ برابر با 0/90 بود.
پرسشنامه تنظیم هیجان
این پرسشنامه توسط گراس و جان [
24] ساخته شد و ده ماده دارد که دو خردهمقیاس ارزیابی مجدد (گویههای 1، 3، 5، 7، 8، 10) و فرونشانی (گویههای 2، 4، 6، 9) را روی یک مقیاس لیکرت هفتدرجهای از بهشدت مخالفم (با نمره 1) تا بهشدت موافقم (با نمره 7) میسنجد.
ضریب همسانی درونی در خردهمقیاس ارزیابی مجدد برای مردان 0/72 درصد و برای زنان 0/79 درصد است. همچنین ضریب همسانی درونی در خردهمقیاس فرونشانی برای مردان 0/67 درصد و برای زنان 0/69 است [
25]. در مطالعه حاضر، مقدار آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس ارزیابی مجدد 0/91 و برای خرده مقیاس فرونشانی 0/87 بود.
یافتهها
در
جدول شماره 1 شاخصهای توصیفی متغیرها شامل میانگین، انحراف معیار و ضریب همبستگی بین متغیرهای پژوهش گزارش شدهاند.
![](./files/site1/images/%D8%AC1(35).jpg)
با توجه به نتایج ماتریس همبستگی، بین آزاردیدگی هیجانی با رفتارهای آسیب به خود و فرونشانی رابطه مثبت و معنادار و با ارزیابی مجدد رابطه منفی و معنادار وجود دارد (P<0/001). همچنین بین ارزیابی مجدد و فرونشانی با رفتارهای آسیب به خود به ترتیب رابطه منفی و مثبت معنادار وجود دارد (P<0/001).
در پژوهش حاضر، برای بررسی برازش رابطه از روش مدلیابی معادلات ساختاری با رویکرد تحلیل مسیر استفاده شد. پیش از کاربرد این روش، بررسی پیشفرضهای این رویکرد آماری ضروری است. بنابر پیشنهاد کلاین [
19] مفروضههای بهنجاری تکمتغیری به کمک برآورد مقادیر کجی و کشیدگی، آزمون و تأیید شدند. با توجه به اینکه دامنه کجی و کشیدگی متغیرها بیش از دو برابر خطای معیار آنها نبود، کشیدگی قابلتوجه نبود و نرمالبودن تکمتغیری تأیید شد. برای بررسی نرمالبودن چندمتغیری از ضریب کشیدگی استانداردشده مردیا و نسبت بحرانی استفاده شده است.
براساس پیشنهاد بلانچ [
26] مقادیر کوچکتر از 5 برای نسبت بحرانی بهعنوان عدمتخطی از نرمال بودن چندمتغیره در نظر گرفته میشود. در این پژوهش ضریب مردیا 3/806 و نسبت بحرانی 2/416 بهدستآمد که کمتر از عدد 5 است. بنابراین فرض نرمال بودن چندمتغیری برقرار است. برای بررسی عدم وجود دادههای پرت چندمتغیری، شاخص فاصله ماهالانوبیس، بررسی شد و سطوح معناداری کمتر از 0/05 حاکی از دورافتاده بودن دادههای پرت موردنظر است. براساس این شاخص، داده پرت شناسایی نشد. همچنین مفروضه بررسی پیشفرضهای آماری نشان داد روش مدلیابی معادلات ساختاری با رویکرد تحلیل مسیر، روش مناسبی برای ارزیابی برازش مدل است و جهت برآورد پارامترها از روش بیشینه درستنمایی استفاده شده است.
شاخص R2 میزان واریانس تبیینشده متغیرهای نهفته درونزا را نشان میدهد. چین [
27] مقادیر R2، 0/67، 0/33 و 0/19 را در معادلات ساختاری بهترتیب قوی، متوسط و ضعیف توصیف میکند. ضریب تعیین متغیر رفتارهای آسیب به خود در الگوی ساختاری 0/410 است که نشان میدهد متغیرهای برونزا و میانجی، یعنی آزاردیدگی هیجانی، ارزیابی مجدد و فرونشانی میتوانند 41 درصد از تغییرات رفتارهای آسیب به خود را پیشبینی کنند که این میزان در حد متوسط به بالا است.
جدول شماره 2 شاخصهای برازش الگوی پیشنهادی را نشان میدهد.
![](./files/site1/images/%D8%AC2(28).jpg)
نتایج شاخصهای برازش در
جدول شماره 2 نشان میدهد الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش خوبی برخوردار است.
جدول شماره 3 نیز ضرایب استاندارد مسیرها و
تصویر شماره 2 الگوی پیشنهادی پژوهش را نشان میدهد.
![](./files/site1/images/%D8%AC3(18).jpg)
![](./files/site1/images/%D8%AA2(9).jpg)
نتایج حاصل از روابط مستقیم متغیرهای پژوهش در الگوی پیشنهادی نشان میدهد بین آزاردیدگی هیجانی با رفتارهای آسیب به خود رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین آزاردیدگی هیجانی با ارزیابی مجدد (β=-0/32, P<0/001) و فرونشانی (β=0/47, P<0/001) بهترتیب رابطه منفی و مثبت معنادار وجود دارد. همچنین بین ارزیابی مجدد (β=-0/40, P<0/001) و فرونشانی (β=0/30, P<0/001) با رفتارهای آسیب به خود به ترتیب رابطه منفی و مثبت معنادار وجود دارد.
نتایج حاصل از روابط واسطهای با استفاده از آزمون بوت استرپ در برنامه MACRO پریچر و هایز [
28] به دلیل آزمودن مسیر واسطهای در
جدول شماره 3 نشان داده شده است.
نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد اثر غیرمستقیم آزاردیدگی هیجانی بر رفتارهای آسیب به خود از طریق ارزیابی مجدد و فرونشانی به ترتیب برابر 0/128 و 0/141 به دست آمد که از نظر آماری معنادار بودند.
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش میانجی راهبردهای تنظیم هیجان در رابطه بین آزاردیدگی هیجانی با رفتارهای آسیب به خود در نوجوانان انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد اثر مستقیم متغیر آزاردیدگی هیجانی بر متغیر رفتارهای آسیب به خود معنادار است. این یافته با نتایج پژوهشهای تیتلیوس و همکاران [
29]، لئو و همکاران [
8]، براون و همکاران [
30]، دوارت و همکاران [
11]، هون گلی و همکاران [
9] و نیز قینه آ و همکاران [
31] همسو است.
براساس نظریه آسیبشناسی تحولی یتس [
32]، طی فرایند خودسازگاری مثبت، افراد صلاحیتها و شایستگیهایی را در خود پرورش میدهند که اساس کارکردهای مثبت بعدی را فراهم میکند. شروع شکلگیری و ایجاد این شایستگیها در دوره کودکی است و تا بزرگسالی نیز ادامه پیدا میکند. تجارب اولیه آسیبزا مانند تجربه بدرفتاری در کودکی، بنیانهای شکلگیری این تواناییها را منهدم میکند. بدون شکلگیری این قابلیتهای سازگارانه ممکن است افراد از رفتارهای آسیب به خود بهعنوان راهبرد جبرانی برای مقابله با استرسآورهای طبیعی و غیرطبیعی زندگی و هیجانات منفی همراه آنها استفاده کنند.
یکی دیگر از یافتههای پژوهش حاضر نشان داد اثر مستقیم راهبردهای تنظیم هیجان بر رفتارهای آسیب به خود معنادار است و بین ارزیابی مجدد و فرونشانی با رفتارهای آسیب به خود بهترتیب رابطه منفی و مثبت معنادار وجود دارد. این یافته همراستا با نتایج پژوهشهای کوئنیگ و کائس [
33]، ولف و همکاران [
34]، هایداستچر و سوک [
10]، کیم و همکاران [
17]، سعادت و همکاران [
16] و روبیلارد و همکاران [
35] است.
طبق مدلهای تنظیم هیجان، هر فرد هنگام روبهرو شدن با رویدادهای استرسآور زندگی، به استفاده از برخی راهبردهای مشخص برای تنظیم هیجان خود تمایل دارد. در پژوهش مک لافرتی و همکاران [
36] ارتباط مستقیم معناداری بین فرونشانی و رفتارهای آسیب به خود، مشاهده و بر نقش بیشتر فرونشانی نسبت به ارزیابی مجدد در بروز رفتارهای آسیب به خود تأکید شد.
این مطالعه بر اهمیت راهبردهای تنظیم هیجان کارآمد، مانند ارزیابی مجدد که میتواند خطر ابتلا به مشکلات روانی و رفتارهای آسیب به خود را کاهش دهد نیز تأکید دارد. بهعبارتی، نوجوانان ناتوان در مدیریت هیجانات منفی از نظر خودکارآمدی هیجانی، ضعیفتر از افراد عادی عمل میکنند و در موقعیتهای استرسآور دچار ناکامی میشوند، درنتیجه بیشتر از راهبردهای ناکارآمد مانند فرونشانی استفاده میکنند و دست به فعالیتهای تکانشی همچون رفتارهای آسیب به خود میزنند تا رنج روانی خود را کاهش دهند [
37].
همچنین نتایج نشان داد اثر مستقیم متغیر آزاردیدگی هیجانی بر راهبردهای تنظیم هیجان معنادار است و بین آزاردیدگی هیجانی با ارزیابی مجدد و فرونشانی بهترتیب رابطه منفی و مثبت معنادار وجود دارد. این یافته با نتایج پژوهشهای تتلیوس و همکاران [
29] و هایداستچر و سوک [
10] همسو است. تجربیات استرسآور دوران کودکی بهویژه استرسهای روحی و روانی مکرر میتواند از پیشرفت راهبردهای تنظیم هیجان کارآمد (ارزیابی مجدد) جلوگیری کند [
38].
پژوهشگران این ارتباط را از یکسو با استفاده از نظریه دلبستگی توضیح میدهند. بدینگونه که والدین بدسرپرست برای یادگیری راهبردهای کارآمد برای مقابله با هیجانات در مراحل آتی زندگی برای فرزندان خود زمینه مطمئنی فراهم نمیآورند. از سوی دیگر، ارتباط بین تجربیات بالقوه آسیبزا در دوران کودکی و اختلال در تنظیم هیجانات را میتوان از دیدگاه نظریه یادگیری نیز درک کرد. کودکان بهسختی از والدین بدسرپرست خود برای حل مشکلات راهحلهای مناسبی یاد میگیرند. علاوهبراین، آنها اغلب از نظر اجتماعی گوشهگیر میشوند و بهندرت الگوهای دیگری در محیط خود دارند تا رفتارهای انعطافپذیر و اجتماعی را بیاموزند [
39].
از دیگر نتایج پژوهش حاضر، معناداری اثر غیرمستقیم آزاردیدگی هیجانی بر رفتارهای آسیب به خود از طریق نقش میانجی راهبردهای تنظیم هیجان است. این یافته همسو با نتایج پژوهشهای تتلیوس و همکاران [
29] و هایداستچر و سوک [
10] است. گورین مارینو و همکاران [
40] نیز با بررسی 114 نوجوان نشان دادند بدرفتاری والدین، سوءاستفاده و خشونت پدر میتواند از طریق تنظیم هیجان، رفتارهای آسیب به خود را در افراد پیشبینی کند. په و همکاران [
4] اشکال در سازوکار تنظیم هیجان را اختلالی میدانند که بین آسیبهای دوران کودکی و رفتارهای آسیب به خود فعلی، میانجیگری میکند. اختلال در تنظیم هیجان، نقش میانجی در ارتباط بین عوامل استرسزای هیجانی و فراوانی خودجرحی بدون خودکشی دارد [
29].
در تبیین این یافته میتوان گفت یکی از عوامل تعیینکننده رابطه بین بدرفتاری در دوران کودکی و خودجرحی بدون خودکشی، راهبردهای تنظیم هیجانات ناکارآمد است. در آزار هیجانی، ازآنجاکه فرد دائم مجبور است خُلق منفی مکرر خود را مدیریت کند، ظرفیت فرد برای تنظیم مؤثر هیجاناتش بهشدت کاهش پیدا میکند. نکته دیگر این است که در آزار هیجانی به جای اینکه فرد بتواند هیجانات خود را بهخوبی الگوگیری و ابراز کند، هیجانات نادیده گرفته میشوند و حتی ممکن است جلوی آنها گرفته و فرد برای ابراز آن تنبیه شود. درنتیجه، توانایی کودک بهمنظور بیان، توصیف و تفسیر هیجاناتش به خطر میافتد و یاد میگیرد از سازوکارهای ناکارآمد تنظیم هیجان، مانند فرونشانی که ارتباط مستقیمی با رفتارهای آسیب به خود دارند، استفاده کند [
36].
این پژوهش چندین محدودیت دارد که باید هنگام تفسیر یافتهها در نظر گرفته شود. اول، این مطالعه تنها بر روی دانشآموزان دختر با حجم نمونه نسبتاً کم انجام شده است. بنابراین تعمیمپذیری یافتههای مطالعه را محدود میکند. دوم، این پژوهش براساس دادههای خودگزارشی است که ممکن است تحتتأثیر سوگیری مطلوبیت اجتماعی باشد. یکی دیگر از محدودیتهای این مطالعه نیز عدم دسترسی و جمعآوری دادههای مرتبط با عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی دانشآموزان بود.
مطالعه حاضر بر نقش میانجی راهبردهای تنظیم هیجان بهعنوان یک عامل مهم در رابطه بین آزاردیدگی هیجانی و رفتارهای آسیب به خود در نوجوانان تأکید دارد. بنابراین توسعه آموزش مهارت تنظیم هیجانات در نوجوانان میتواند روش خوبی برای حمایت از آنها در مواجهه با رفتارهای پرخطر ازجمله خود آسیبی باشد. ازآنجاکه تنظیم هیجان میتواند از طریق آموزش و تمرین بهبود یابد، مفید است که در برنامههای پیشگیری و آزمایشی استفاده شود. پیشنهاد میشود از طریق رسانهها و برگزاری کارگاههای آموزشی به آگاهسازی والدین از آزارگری هیجانی و تأثیرات آن بر سلامت روان فرزندان پرداخته شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
ملاحظات اخلاقی این پژوهش شامل رضایت آگاهانه برای شرکت در پژوهش، تأکید بر محرمانه ماندن اطلاعات و اجتناب از آسیب رساندن به شرکتکنندگان بود. آنها اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. این مطالعه با کد اخلاق (IR.GUMS.REC.1400.019) مورد تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی گیلان قرار گرفته است.
حامی مالی
این پژوهش برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد فاطمه شهنازدوست گروه روانشناسی، دانشکده علومتربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی است و هیچ بودجهای از هیچ سازمانی دریافت نشد..
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از تمام دانشآموزان، مسئولان مدارس و افرادی که در تکمیل پرسشنامه پژوهش و سایر مراحل اجرای این مطالعه به نویسندگان کمک کردند، تقدیر و تشکر میکنند.
References
1.
Nouryghasemabadi R, Seydavi M. A brief review of the relationship of childhood maltreatment and non-suicidal self-injury (NSSI) in adolescence. Rooyesh-e-Ravanshenasi Journal. 2021; 10(2):161-70. [Link]
2.
Liu RT. Characterizing the course of non-suicidal self-injury: A cognitive neuroscience perspective. Neuroscience & Biobehavioral Reviews. 2017; 80:159-165. [
DOI:10.1016/j.neubiorev.2017.05.026] [
PMID] [
PMCID]
3.
American Psychiatric Association. Diagnostic and statistical manual of mental disorders: DSM-5. Virginia: American Psychiatric Association; 2013. [DOI:10.1176/appi.books.9780890425596].
4.
Peh CX, Shahwan S, Fauziana R, Mahesh MV, Sambasivam R, Zhang Y, et al. Emotion dysregulation as a mechanism linking child maltreatment exposure and self-harm behaviors in adolescents. Child Abuse & Neglect. 2017; 67:383-90. [
DOI:10.1016/j.chiabu.2017.03.013] [
PMID]
5.
Sneddon H, Iwaniec D, Stewart MC. Prevalence of childhood abuse in mothers taking part in a study of parenting their own children. Child Abuse Review. 2010; 19(1):39-55. [
DOI:10.1002/car.1078]
6.
American Professional Society on the Abuse of Children. Psychosocial evaluation of suspected psychological maltreatment in children and adolescents: Practice guidelines. New york: American professional society on the abuse of children; 1995. [Link]
7.
Gama CMF, Portugal LCL, Gonçalves RM, de Souza Junior S, Vilete LMP, Mendlowicz MV, et al. The invisible scars of emotional abuse: A common and highly harmful form of childhood maltreatment. BMC Psychiatry. 2021; 21(1):156. [
DOI:10.1186/s12888-021-03134-0] [
PMID] [
PMCID]
8.
Liu RT, Scopelliti KM, Pittman SK, Zamora AS. Childhood maltreatment and non-suicidal self-injury: A systematic review and meta-analysis. The Lancet Psychiatry. 2018; 5(1):51-64. [
DOI:10.1016/S2215-0366(17)30469-8] [PMID] [PMCID]
9.
Gu H, Ma P, Xia T. Childhood emotional abuse and adolescent nonsuicidal self-injury: The mediating role of identity confusion and moderating role of rumination. Child Abuse & Neglectl. 2020; 106:104474. [
DOI:10.1016/j.chiabu.2020.104474] [
PMID]
10.
Haid-Stecher N, Sevecke K. [Childhood Maltreatment and Non-Suicidal Self-Injury - the Impact of Emotion Regulation (German)]. Prax Kinderpsychol Kinderpsychiatr. 2019; 68(7):623-38. [
DOI:10.13109/prkk.2019.68.7.623] [
PMID]
11.
Duarte D, Belzeaux R, Etain B, Greenway KT, Rancourt E, Correa H, et al. Childhood-maltreatment subtypes in bipolar patients with suicidal behavior: Systematic review and meta-analysis. Brazilian Journal of Psychiatry. 2020; 42(5):558-67. [
DOI:10.1590/1516-4446-2019-0592] [
PMID] [
PMCID]
12.
Perez J, Venta A, Garnaat S, Sharp C. The Difficulties in Emotion Regulation Scale: Factor structure and association with nonsuicidal self-injury in adolescent inpatients. Journal of Psychopathology and Behavioral Assessment. 2012; 34(3):393-404. [
DOI:10.1007/s10862-012-9292-7]
13.
Zafari S, Khademieshkezari M. [The structural model of the role of cognitive emotion regulation strategies, mindfulness and perfectionism in predicting emotional problems in students (Persian)]. The Journal of Psychological Science. 2020; 19(87):321-8. [
DOI:10.29252/psychosci.19.87.321]
14.
Gross JJ. Emotion regulation in adulthood: Timing is everything. Current Directions in Psychological Science. 2001; 10(6):214-9. [
DOI:10.1111/1467-8721.00152]
15.
Werner K, Gross JJ. Emotion regulation and psychopathology: A conceptual framework. In: Kring AM, Solan DM (Eds). Emotion regulation and psychopathology; A transdiagnostic approach to etiology and treatment. New York: The Guilford Press; 2010. [Link]
16.
Saadat SH, Mousavi SE, Ahmadi G, Salekebrahimi L, Sayahi A, Zandifar H. [The role of emotion regulation strategies in emotional disorders of soldiers with history of self-harm attempts (suicidal and non-suicidal) (Persian)]. Journal of Military Medicine. 2020; 22(1):64-73. [Link]
17.
Kim KL, Galione J, Schettini E, DeYoung LLA, Gilbert AC, Jenkins GA, et al. Do styles of emotion dysregulation differentiate adolescents engaging in non-suicidal self-injury from those attempting suicide? Psychiatry Research. 2020; 291:113240. [
DOI:10.1016/j.psychres.2020.113240] [
PMID]
18.
Ezakian S, Mirzaian B, Hosseini SH. [A review on non-suicidal self-injury in Iranian young adults and adolescents (Persian)]. Clinical Excellence. 2018; 8(2):14-25. [Link]
19.
Kline R. Principles and practice of structural equation modeling. New York: Guilford Publications; 2015. [Link]
20.
Sansone RA, Wiederman MW, Sansone LA, Touchet B. An investigation of primary care patients receiving extended treatment with selective serotonin reuptake inhibitors. American Journal of Managed Care. 1998; 4(10):1397-402. [PMID]
21.
Tahbazhoseinzadeh S, Ghorbani N, Nabavi SM. [Comparison of self-destructive tendencies and integrative self-knowledge among multiple sclerosis and healthy people (Persian)]. Contemporary psychology. 2012; 6(2):35-44. [Link]
22.
Bernstein DP, Ahluvalia T, Pogge D, Handelsman L. Validity of the Childhood Trauma Questionnaire in an adolescent psychiatric population. Journal of the American Academy of Child & Adolescent Psychiatry's. 1997; 36(3):340-8.[
DOI:10.1097/00004583-199703000-00012] [
PMID]
23.
Mikaeili N, Zamanloo K. [A study of the prevalence of child abuse and its prediction from parents’ depression and anxiety, attachment styles and mental health of their adolescent boys (Persian)]. Psychology of Exceptional Individuals, 2012; 2(5): 145-66.
[Link]
24.
Gross JJ, John OP. Individual differences in two emotion regulation processes: Implications for affect, relationships, and well-being. Journal of Personality and Social Psychology. 2003; 85(2):348. [
DOI:10.1037/0022-3514.85.2.348] [
PMID]
25.
Narimani M, Abbasi M, Abolghasemi A, Ahadi B. The effectiveness of training acceptance/ commitment and training emotion regulation on high-risk behaviors of students with dyscalculia. International Journal of High Risk Behaviors & Addiction. 2013; 2(2):51-8. [
DOI:10.5812/ijhrba.10791] [
PMID] [
PMCID]
26.
Blunch N. Introduction to structural equation modeling using IBM SPSS statistics and AMOS: California: SAGE Publications; 2012. [
DOI:10.4135/9781526402257]
27.
Chinn WW. The partial least squares approach to structural equation modeling. In: Modern Methods for Business Research Marcoulides GA, editor. London: Lawrence Erlbaum Associates Publishers; 1998.[Doi: 10.4324/9781410604385]
28.
Preacher KJ, Hayes AF. Asymptotic and resampling strategies for assessing and comparing indirect effects in multiple mediator models. Behavior Research Methods. 2008; 40(3):879-91.[
DOI:10.3758/BRM.40.3.879] [
PMID]
29.
Titelius EN, Cook E, Spas J, Orchowski L, Kivisto K, O'Brien KHM, et al. Emotion Dysregulation Mediates the Relationship Between Child Maltreatment and Non-Suicidal Self-Injury. Journal of Aggression, Maltreatment & Trauma. 2018; 27(3):323-331. [
DOI:10.1080/10926771.2017.1338814] [
PMID] [
PMCID]
30.
Brown RC, Heines S, Witt A, Braehler E, Fegert JM, Harsch D, et al. The impact of child maltreatment on non-suicidal self-injury: Data from a representative sample of the general population. BMC Psychiatry. 2018; 18(1):181. [
DOI:10.1186/s12888-018-1754-3] [PMID] [PMCID]
31.
Ghinea D, Fuchs A, Parzer P, Koenig J, Resch F, Kaess M. Psychosocial functioning in adolescents with non-suicidal self-injury: The roles of childhood maltreatment, borderline personality disorder and depression. Borderline Personality Disorder and Emotion Dysregulation. 2021; 8(1):21. [DOI:10.1186/s40479-021-00161-x] [PMID] [
PMCID]
32.
Yates TM. The developmental psychopathology of self-injurious behavior: Compensatory regulation in posttraumatic adaptation. Clinical Psychology Review. 2004; 24(1):35-74. [
DOI:10.1016/j.cpr.2003.10.001] [
PMID]
33.
Koenig J, Kaess M. S64. Autonomic Nervous System Function and Emotion Regulation in Adolescent Non-Suicidal Self-Injury. Biological Psychiatry. 2018; 83(9):S371-2. [
DOI:10.1016/j.biopsych.2018.02.955]
34.
Wolff JC, Thompson E, Thomas SA, Nesi J, Bettis AH, Ransford B, et al. Emotion dysregulation and non-suicidal self-injury: A systematic review and meta-analysis. European Psychiatry. 2019; 59:25-36. [
DOI:10.1016/j.eurpsy.2019.03.004] [
PMID] [
PMCID]
35.
Robillard CL, Turner BJ, Ames ME, Craig SG. Deliberate self-harm in adolescents during COVID-19: The roles of pandemic-related stress, emotion regulation difficulties, and social distancing. Psychiatry Research. 2021; 304:114152. [DOI: 10.1016/j.psychres.2021.114152] [PMID] [PMCID]
36.
McLafferty M, Bunting BP, Armour C, Lapsley C, Ennis E, Murray E, et al. The mediating role of emotion regulation strategies on psychopathology and suicidal behaviour following negative childhood experiences. Children and Youth Services Review. 2020; 116:105212. [
DOI:10.1016/j.childyouth.2020.105212]
37.
Bahmani B, Torabian S, Rezaeinejad S, Manzaritavakoli V, Moeinifard M. [Effectiveness of emotional self-efficacy training on social adjustment and social anxiety in adolescents (Persian)]. Applied Psychological Research Quarterly. 2016; 7(2):60-80. [Link]
38.
Cicchetti D. Resilience under conditions of extreme stress: A multilevel perspective. World Psychiatry. 2010; 9(3):145-54.[
DOI:10.1002/j.2051-5545.2010.tb00297.x] [
PMID] [
PMCID]
39.
Lavi I, Katz LF, Ozer EJ, Gross JJ. Emotion Reactivity and Regulation in Maltreated Children: A meta-analysis. Child Development. 2019; 90(5):1503-1524. [
DOI:10.1111/cdev.13272] [
PMID]
40.
Guérin-Marion C, Martin J, Lafontaine MF, Bureau JF. Invalidating Caregiving Environments, Specific Emotion Regulation Deficits, and Non-suicidal Self-injury. Child Psychiatry & Human Development. 2020; 51(1):39-47. [
DOI:10.1007/s10578-019-00908-2] [
PMID]